امیرحامد دولتآبادی فراهانی مترجم کتاب «پشت درهای بسته» در گفتگو با خبرنگار ادبیات صبا از رویکرد ژان پل سارتر در این نمایشنامه گفت: بسیاری از منتقدان جهان به نوعی این اثر را بهترین و کاملترین نمایشنامه سارتر میدانند. با وجود اینکه نمایشنامه کوتاهی است و در یک پرده نوشته و اجرا میشود، ولی نهایت هنر و جسارت این نویسنده را نشان میدهد که چطور پا به جهان پس از مرگ گذاشته است. سارتر در دیگر آثار خود مانند «مردگان بیکفن و دفن» با مرگ و جهان پس از مرگ بازی میکند و در جایی از این نمایشنامه حتی مرگ را به سخره میگیرد.
وی ادامه داد: معمولا نویسندگان دیگر در مواجهه با جهان پس از مرگ دیدگاهی به شدت علمی-تخیلی دارند و داستان آنها در خواب پیش میرود اما شخصیتهای این نمایشنامه به شدت آگاهانه وارد این جهان شدهاند، نه در خواب و رویا.
فراهانی با بیان اینکه این نویسنده همیشه اگزیستانسالیست بودن خود را نفی میکرده است، بیان کرد: محتوای داستانهای او عمیقا برگرفته از مکتب فلسفی اگزیستانسالیسم است. یکی از درونمایههای اصلی این مکتب این است که در اصل مرگ ناگزیر است، یعنی مرگی که به یکباره و خارج از اراده انسان رخ میدهد. آلبر کامو در کتاب «اسطوره سیزیف» به طور کامل درباره خودکشی صحبت میکند و میگوید در این مکتب فلسفی اگر قرار است مرگ آگاهانه اتفاق بیفتد خود دلیل و مرتبه دارد؛ این مرگ از سر ترس نیست بلکه با آگاهی رخ میدهد.
مترجم «آنگاه که باد سام میوزد» با اشاره به این که در این نمایشنامه سه شخصیت وجود دارند که با مرگ اتفاقی از حیات زمینی دور شده اند، توضیح داد: در ابتدا این انتقاد به سارتر وجود داشت که باورهای مذهبی را به سخره گرفته و این کار غیر اخلاقی است، اما جهان پس از مرگی که او در این نمایشنامه به تصویر میکشد فاصله زیادی با باورهای مذهبی ندارد همچنین تصویری که او از جهنم ارائه میکند تصویر ملحدانهای نیست. همین که او جهان پس از مرگ را به تصویر میکشد خود یک باور مذهبی است.
او درباره انتخاب زبان ادبی این نمایشنامه از سوی نویسنده اظهار کرد: درسال ۱۹۴۵ که نمایش «پشت درهای بسته» با زبان بسیار ادبی برای اولین بار اجرا شد. در محفل خصوصی، دیگر نویسندگان مانند آلبرکامو و ژان کوکتو درباره زبان نمایش از او انتقاد میکنند که چون این نمایش برای سرگرمی مردم عادی اجرا میشود باید به زبان کوچه و بازار نزدیک شود تا آنها متوجه منظور نمایشنامه شوند ولی ژان پل سارتر معتقد بود که باید زبانی در این نمایشنامه بهکار برده شود که کلمات آن برای همه مردم باشد ولی با آهنگ و معنی و فاصلهای که به کمک آنها مجموعهای ساخته شود تا دیگر امر روزمره و طبیعی نباشد. کسی که به تماشای نمایش میآید برای دیدن ادامه زندگی خود نیامده، بلکه به دنبال تفاوت است. زبان نمایش باید کمی از سطح صحبتهای روزمره فراتر برود.
وی درباره لزوم ترجمه مجدد کتاب «پشت درهای بسته» بیان کرد: این موضوع به انتخاب زبان این نمایشنامه از سوی ژان پل سارتر بازمیگردد. با اتکا به سخن نویسنده درباره زبان نمایشنامه باید در ترجمه هم این نکته رعایت شود اما متاسفانه در ترجمههای گذشته این نکته را درنظر نگرفتهاند و اکثر مترجمان رو به شکستهنویسی آوردهاند. در ترجمه جدید این شکستهنویسیها حذف شده است و یکسری از اصطلاحات و عبارات فرانسوی با همان ادبیات ترجمه شده اند. از طرفی شخصیتهای این نمایش افراد معمولی جامعه نیستند و طرز بیان خاص خود را دارند. این زبان ادبی از ویژگیهای بارز نمایشنامههای سارتر است که در این کتاب به اوج خود میرسد.
این مترجم تاکید کرد: باید از جموعه کتاب پارسه که به من و ترجمهام اعتماد کردند و با توجه به اینکه این نمایشنامه قبلا توسط اساتید دیگری هم ترجمه شده بود باز هم این نکات را مورد توجه قرار دادند و کتاب را در شرایط موجود منتشر کردند.
فراهانی در پایان با اشاره به تفاوت سبک نویسندگی ژان پل سارتر با آلبر کامو عنوان کرد: در ادبیات فرانسه همیشه ژان پل سارتر را با آلبر کامو مقایسه میکنند در حالی که در سبک نویسندگی این دو یک تفاوت عمده وجود دارد. کامو به شدت منظم و ادبی مینویسد، در نتیجه تفاوت زبان شخصیتهای باسواد و عوام داستانهای او روشن است اما در رمانهای سارتر نوعی بینظمی و شلختگی وجود دارد که در نمایشنامههای او دیده نمیشود و سبکی ادبی و فراتر از زبان روزمره دارد.
نمایشنامه «پشت درهای بسته» نوشته ژان پل سارتر با ترجمه امیرحامد دولت آبادی فراهانی به همت انتشارات پارسه منتشر شده است.
ندا زنگینه
انتهای پیام/
کتابش فوق العاده است.توصیه میکنم همه مطالعه کنن.