مرتضی رضایی نویسنده در گفتگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری صبا درباره مجموعه رمان خود با عنوان «نبرد خدایان» توضیح داد: نگارش این مجموعه را سال ۸۸ شروع کردم و تا الان نگارش آن ادامه داشته است. پنج جلد را همزمان نوشتهام و بعد از چاپ اولین جلد، جلدهای بعدی مورد بازنویسی و ویرایش قرار گرفتند.
وی افزود: «نبرد خدایان» در ابتدا به صورت یک مجموعه سه جلدی در نظر گرفته شده بود اما به دلیل حجم زیاد جلدهای ۲ و سه، هر کدام از آن ها به ۲ قسمت تقسیم و در نهایت با عنوان «بامداد تاریک» و «مرگ خدایان» به بازار عرضه شد. «مرگ خدایان» که به نوعی ببیشترین حجم نبردها و ستیزه ها را دارد، تقریبا یک سال بازنویسی آن زمان برد که امیدوارم موفق به جلب رضایت مخاطب شده باشد.
رضایی درباره علت انتخاب این عنوان برای رمان «نبرد خدایان» گفت: اولین بار است که شخصی دلیل آن را می پرسد و عجب سوالی! دلیل آن درون مایه فلسفی کتاب است. ما در جهانی زندگی میکنیم که خدایان متعددی در آن اعلام وجود کرده اند و اغلب دین و خدای دیگر را به دیده نفی و کفر می نگرند و بر باطل بودن دیگر ادیان اصرار و اقرار دارند. این نگرش در ادیان، پیروانی ساخته که در عالم واقع اغلب برای جلب رضایت خدای دین خود، حاضر به جنگ با پیروان سایر ادیان میشوند و اینطور است که نبرد خدایان به راه میافتد. این عنوان برخاسته از پلورالیسم معرفتی و تکثرگرایی فرهنگی است که در جهان چند فرهنگی امروز نبرد خدایان چرا شکل میگیرد، چگونه به حیات خود ادامه میدهد و چه عواقب شومی و شاید نیکویی برای دنیای امروز به ارمغان میآورد.
این مولف و پژوهشگر تاکید کرد: این کتاب که نمادین شدن دنیای واقعی است قصه همین خدایان است و پیروان آنها که به نام خدایان خود در جنگ و ستیزه بیپایان و بیامان با خود و دیگران گرفتار شده اند و راه رهایی نیز پیدا نمیکنند و در نهایت تنها مرگ و نیستی و بی عدالتی به بار میآورند. جالب آنجاست که این خدایان بنا بود زندگی بخش باشند و آزادی و سعادت و شادمانی به پیروان خود عرضه کنند اما خود بهانه هزار ستم، کشتار و ویرانی میشوند. «نبرد خدایان» از این چرایی ها و چگونگی ها بر آمد. این عنوان قرائتی دیگر از همان خیر و شری است که دامان انسان را رها نمی کند. خیر چیست؟ شر کدام است؟ و خدایان خیر و شر چگونه خدایانی هستند؟ و آیا اساساً خیر و شری در جهان وجود دارد؟
وی افزود: دلیل دوم آن، اسطوره های ایرانی است. در ادبیات اسطوره ای و تاریخی ایران ما با انبوهی از خدایان و ایزدان و فرشتگان نیک و بد مواجه میشویم. برای من که دل بسته این دنیا و فرهنگ کهن این آب و خاکم، غوطه خوردن در این تاریخ پر فراز و نشیب و اسطوره ها، باعث خلق دنیای نمادین و فانتزی «نبرد خدایان» شد که تصویر تازه ای از نبردهای این ایزدان اسطوره ای را بر سر سفره فرهنگ ایرانی قرار میدهد.
به گفته این نویسنده، جلد چهارم مجموعه «نبرد خدایان» تقریبا ۲ماه دیگر توسط نشر موج منتشر میشود و جلد پنجم آن در دست بازنویسی است.
آرزو به دلم ماند تا بازار نشر رونق داشته باشد
این نویسنده همچنین درباره مشکلات نویسندگی در ایران اظهار کرد: نوشتن در ایران سراسر مشکل است. این آرزو به دلم ماند که آنقدر بازار نشر و کتاب رونق داشته باشد که از نوشتن بتوان امرار معاش کرد تا فعالیت دیگری به غیر از نوشتن داستان ها و سرگذشت قهرمانهایی که در ذهن خود روز و شب میگذرند و جهانهای عظیم خلق میکنند نداشته باشم. داستان ها و قهرمانانی که زنده اند و از خود من زنده ترند و روایت شدن خود را می خواهند و نوشتن که علیل این روزها و ذلیل این شرایط شده و توانی در نویسنده باقی نمانده تا برای امرار معاش، از پی هر تلاش، جز نوشتن راهی داشته باشد.
وی افزود: مجموعه «نبرد خدایان» در شرایط دشواری نوشته شده است که البته برای من شیرین بود. واژه های استفاده شده در این مجموعه همگی ایرانی است. خلق زبانی که با حال و هوای اثر ربط داشته باشد و در عین حال مخاطب را جذب کند که عادت به زبان های روزمره و از کیفیت افتاده پیرامون خود کرده، مهم ترین دشواری پیش روی اثر بود.
رضایی درباره استقبال مخاطبان از مجموعه رمان «نبرد خدایان» عنوان کرد: من پل ارتباطی خاصی با مخاطبان نداشته ام اما از طریق صفحه رسمی اینستاگرام نبرد خدایان، پیام های محبت آمیز فراوانی دریافت کرده ام که اثر را بسیار دوست داشته اند. بسیاری از آنان این فانتزی را بهترین فانتزی ایرانی دانستند و با آثار مطرح جهانی قابل رقابت دانستند. زمانی که این پیامها را از مخاطبان دریافت کردم، باور نمیکردم زبان و درون مایه سنگین فلسفی آن رغبتی برای خواندن در آنها برانگیزد.
وی ادامه داد: نویسنده های تازه کار و هم نسل من (دهه شصتی ها) که رویاها داشته و دارند، حالا هر شب دانه دانه رویاهای تعبیر نشده و استعدادهای نشکفته خود و نسل خود را زیر خروار خروار بغض و حسرت چال میکنند و میخوابند ولی ما همچنان دنیای ذهن خود را لطیف نگه می داریم و مانند بذری که درخت سروی در خود نهفته دارد، در دل خواب سرد و سیاه این روزها منتظر میماننیم تا این زمستان بگذرد و بهار برسد هرچند دیگر از ما نیز دارد، می گذرد. با وجود این مسائل این پیامها دلگرمی این روزهای سرد و بی روح امثال ما است که در کنج قفس گرفتار آمده ایم و هیچ کس نمیپرسد، چه بر سر استعدادهای خدادادی و شکوه مند این نسل بی سامان میآید که کودکی خود را در جنگ گذراند، نوجوانی آن در ستیزه های ایدئولوژیک و جوانی آن پرپر تحریم و این همه فشارهای اقتصادی شد. این پیام ها که میرسد و فردی میگوید «نبرد خدایان» را خوانده و دوست داشته و شخصیت ها و قهرمانان داستان را انقدر عزیز شمرده که برای آن ها احیانا دل نگران است و یا به درد برای من، زیرا منی که خواب گرفتن نوبل ادبیات را میبیند، خواب میبیند نویسنده ای ماندگار میشود، باعث دلگرمی من است؛ منی که دل و جانش را وقف مملکت و فرهنگ آن کرده و باعث سربلندی خود شده است اما در بیداری مشغول هر فعالیتی جز نوشتن است. این پیام ها انقدر عزیز و تأثیرگذار است که مایه نجات و سرمایه میشود.
نویسنده «نبرد خدایان» درباره حمایت دولت از نویسنده ها بیان کرد: نویسنده محتاج حمایت دولت نیست. ما تنها چیزی که می خواهیم این است بگذارند بنویسیم. دست از سر اقتصاد و فرهنگ بردارند و نیز بگذارند عقلای ملت خود کار خود را در رقابتی سالم با هم پیش ببرند. روزهای سخت و روزگار عجیبی است. زندگی نویسنده سراپا مشکل است اما باید ادامه داد. هرگاه سیاست و اقتصاد در گل نشست، این فرهنگ و هنر بود که به داد این مرز و بوم رسید و امروز نیز چنین است. چه بگویم! ذره ای گفتم و دریا، دریا حرف ناگفته باقی است.
رضایی در پایان درباره کارهای جدید خود گفت: من به جز دو جلد نهایی «نبرد خدایان»، کتاب دیگری به اتمام رسانده ام که هیچ ناشری برای آن پیدا نکرده ام. دلیل آن نیز معضلات اقتصادی است که انتشارات ها با آن دست و پنجه نرم میکنند و چندان بهایی به نویسنده های کم نام و نشان نمی دهند. هم زمان روی سه سوژه متفاوت و به صوت جست و گریخته کار می کنم که البته انگیزه ای عظیم می خواهد آغاز به نوشتن و به اتمام رساندن آنها! وقتی برای کتابی که از سال ۹۴ تا به امروز زحمت کشیده ام و دنیای فانتزی تازه ای خلق کرده ام ناشری پیدا نمیشود، به چه انگیزه ای نگارش کتاب تازه ای را شروع کنم که مشخص است به سرنوشت برادر بزرگ تر خود مبتلا میشود.
افسانه ساده قمصری
انتهای پیام/
One comment