معصومه باقری داستان نویس ایرانی در گفتگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری صبا درباره کتاب «صفر مطلق» که توسط نشر شانی منتشر شده است، گفت: من همیشه تصور میکنم که یک نویسنده باید خلاقیت داشته باشد و اولین عنصری که باعث موفقیت و دیدهشدن قلم میشود خلاق بودن در نگارش است. هر شخصی میتواند در سوژه، لوکیشن، شخصیتپردازی، روایت خطی و غیرخطی، فضاسازی و محتوا خلاق باشد و کتابی بنویسد که نشانه خودش باشد؛ نشانه و علامت خاص ذهن، فکر و نوع قلم آن نویسنده.
وی با تاکید بر اینکه برای نوشتن رمان «صفر مطلق» تحتتاثیر هیچ کتاب و هیچ نویسندهای نبوده است، عنوان کرد: اولین بار که شخصیتهای این رمان را بر کاغذ طراحی کردم سال ۱۳۹۰ بود. پس از آن شروع به تحقیق و مطالعه کردم. حدود هشتاد صفحه از رمان را نوشته بودم که متوقف شد. دوباره از سال ۱۳۹۴ شروع به تحقیق و گفتوگو با فرماندهها و رزمندگان و مردم جنگزده کردم و سپس داستان را نوشتم.
این نویسنده اعلام کرد که کتابهای زیادی در ژانر دفاع مقدس خوانده و تمام تلاشش این بوده از زاویهای به جنگ نگاه کند که کمتر از آن نوشته شده است.
«سلما» در ذهنم نماد تمام زنان رنجکشیده و اندوهناک در دوران جنگ تحمیلی است
او با اشاره به اینکه شخصیتهای این کتاب همان مردم عادی کوچه و بازار هستند، بیان کرد: شخصیت «سلما» در ذهنم نماد تمام زنان رنجکشیده و اندوهناک در دوران جنگ تحمیلی است. هیچوقت نمیتوانستم سرنوشت سلما را شیرین بنویسم چون جنگ تلخ و خاکستری است. سلما زن جوانی بود که عاشق همسرش بود ولی وقتی او را به بیمارستان بردند تا زایمان کند، بمباران شیمیایی اتفاق افتاد و سلما اختلال اعصاب و روان گرفت. این آسیب آنقدر جدی بود که دیگر همسر و بچهاش را نمیشناخت و مجبور شدند او را به کلینیک روانی ببرند.
باقری افزود: برای نوشتن شخصیت «یاسر» یک سال وقت گذاشتم. یاسر جوانی فیلسوفمآب، عاشقپیشه و به نوعی وفادار است؛ جوانی که از خارج برگشته و کمتر لهجه بومی دارد. شخصیتی است که به تمام مسائل نگاهی خاص دارد و حتی موضوع عشق و مرگ را با دیدگاه فلسفیاش نظاره میکند. «عاکف» شخصیتی بیخیال و خونسرد است. نماد تمام افرادی که به رویدادها و مشکلات عادی و بیتفاوت نگاه میکنند و حتی جنگ بر آنها تاثیری ندارد. «مسلم» نماد تمام نوجوانانی است که با رشادت و مقاومت جنگیدند و ماندگار شدند.
۵ سال تحقیق برای نوشتن یک رمان
وی افزود: «صفر مطلق» با تمام کموکاستیهایش، با تمام نقطهضعفها و ناتمامیاش، برای من یک اثر دوستداشتنی و کامل است. پنج سال تحقیق انجام دادم و در تمام آن پنج سال با این شخصیتهای داستان و این فضای تلخ و خاکستری رمان زندگی کردم.
این نویسنده درباره این که ایده مرکزی این رمان چگونه شکل گرفت، توضیح داد: برای نوشتن رمان «صفر مطلق» پنج سال تحقیق و پژوهش انجام دادم و از مردم خرمشهر بسیار کمک گرفتم. برای رسیدن به لهجه، دیالوگ ها، نوع پوشش و حتی نوع برخورد و رفتار مردم عادی بومی خیلی مطالعه و گفتوگو انجام دادم و با فرماندهها و رزمندههای بازمانده از جنگ صحبت کردم. قبل از چاپ کتاب، رمانم را به دو نفر از استادان مجرب که یکی دکترای جامعهشناسی و دیگری دکترای زبان و ادبیات فارسی بود سپردم و مطالعه کردند. پس از نظرات آنها یک بار دیگر رمان را بازنویسی کردم و دوباره درباره جنگ و زندگی مردم بومی و امکانات و خانههایشان به تحقیق پرداختم.
از تکنیک اپیزودیک استفاده کردم
او درباره سبک نگارش این کتاب عنوان کرد: همانطور که میدانیم رمان خطی رمانی است که وقایع آن به صورت توالی زمانی و عمل داستانیاش منطبق با زمان تقویمی روایت شود. تعلیق در این نوع رمان بسیار اهمیت دارد و معمولا سوژه با جزئیات تعریف میشود. در این رمانها معمولا آینده نامعلوم است و نویسنده تلاش میکند سوال بر سوال بیفزاید تا مخاطب را به دنبال خود بکشاند. ولی در رمان غیرخطی فاکتورهای دیگری برای کنجکاوی مخاطب دخیل هستند. در اینگونه رمانها ترتیب تقویمی توالی وقایع به ضرورت پیرنگ کنار گذاشته میشوند و اتفاقات در گذشته و اکنون روایت میشوند. در واقع نویسنده فقط به مسائل اصلی میپردازد و از پرداختن به جزئیات خودداری میکند. نوشتنِ رمان اپیزودیک یکی از شگردها و تکنیکهایی است که نویسندهها برای رمانهای جدی استفاده میکنند و از نظر زمانی منسجم نیستند. گاهی در فصلهای کتاب چند ماه یا چند سال سپری میشود و مخاطب از دیالوگها و متن کتاب متوجه این سیال ذهنی و پرش زمانی میشود. در رمان «صفر مطلق» تلاش کردم تا تکنیک اپیزودیک استفاده کنم و اطلاعات را به صورت قطرهچکانی و در بازههای زمانی نامنسجم به مخاطب ارائه بدهم تا ترتیب و سیرزمانی رویدادها خودش را نشان بدهد. استفاده از تمهیدهای روایت در روایت، خطوط داستانی موازی و صحنههای واقعی اما خیالبرانگیز از اهداف من در نوشتن رمان صفرمطلق بود.
باقری در پایان درباره دیالوگهای ساده و روان رمان بیان کرد: شخصیتهای رمان «صفر مطلق» ساکن خرمشهر و شادگان و دزفول بودند. عمده مردم خرمشهر، شادگان و دزفول از قبایل بزرگ عرب، طایفههای لُر و بختیاری، طوایف فارس و دیگر مردم عزیز کشورمان هستند. من تلاش کردم در این داستان از موضوع نژادپرستی و شناساندن طوایف خودداری کنم و دیالوگهایی ساده و روان بنویسم تا به لهجه عادی مردم خرمشهر نزدیک و به فارسی شبیه باشد.
ندا زنگینه
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است