علیاصغر سلطانی دانشیار دانشگاه باقرالعلوم و موسس و مدیر مسئول نشر لوگوس در گفتگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری صبا درباره تاثیر ویروس کرونا بر صنعت چاپ و نشر کتاب گفت: طبیعتا همهگیری بیماریای با این گستردگی که وسعتش تا حدودی در تاریخ کمسابقه بود نه تنها بر صنعت نشر بلکه بر همه مشاغل و کسب وکارها اثر منفی زیادی داشته است. لازمه بسیاری از کسب و کارها ارتباطات انسانی نزدیک هست و وقتی ارتباطات مختل شود به کسب و کار آسیب میرسد. در حوزه انتشارات هم آسیبهای کرونا بسیار زیاد بوده است.
وی افزود: صنعت نشر در حالت پیشاکرونایی هم چندان وضعیت خوبی نداشت. در حوزه نشر، بیشترین فشار روی ناشر است چون ناشر باید همه هزینههای آمادهسازی کتاب از جمله ویرایش، صفحهآرایی، طراحی جلد، خرید کاغذ و زینک و هزینه چاپخانه را تقریبا نقد بپردازد در حالی که توزیعکنندههای کتاب و برخی از کتابفروشیها به صورت امانی از ناشران کتاب میگیرند و تنها در صورت فروش بعد از حدود ۱۰ ماه با ناشر تسویه حساب میکنند. برگشت سرمایه ناشر بین یک تا سه سال، بسته به چگونگی فروش کتاب، طول میکشد پس اساسا نود درصد ریسک سرمایهگذاری در صنعت نشر، تنها روی ناشر است.
فقط عشق است که ناشران را سرپا نگه داشته است
این ناشر با بیان اینکه بعد از شیوع ویروس کرونا ناشران از دو جهت آسیب دیدند، بیان کرد: اولین آسیب کاهش شدید فروش بوده است. با محدود شدن ارتباطات، کار کتابفروشیها که اصلیترین شیوه فروش کتاب هست مختل شد. مخصوصا در ماههای اولیهای که این شوک وارد شد این اختلال تا حدی بود که فروش به کمتر از ۱۰ درصد حالت عادی رسید. در اردیبهشت ماه هم با تعطیل شدن نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران این آسیب دوچندان شد چون نمایشگاه مهمترین فرصت ناشران برای فروش مستقیم کتاب و کاهش زمان برگشت سرمایه برای آنهاست. آسیب دیگری که به ناشران وارد شد افزایش شدید هزینههای تولید کتاب بوده است. قیمت کاغذ و زینک به تدریج دوبرابر، سه برابر، چهار برابر و در این ایام تقریبا به پنج برابر افزایش یافته است. با توجه به این که کتاب اولین چیزی است که از سبد خانوار حذف میشود ناشر نمیتواند قیمت کتاب را به نسبت افزایش هزینه تولید افزایش دهد. شما کاهش فروش کتاب، افزایش هزینه تولید و زمان برگشت طولانی سرمایه را بگذارید کنار افزایش شدید تورم و یک محاسبه سرانگشتی بکنید متوجه خواهید شد که ناشران چقدر آسیب پذیر هستند. تنها عشق و علاقه به کار فرهنگی است که بسیاری از ناشران را سرپا نگه داشته است.
او با اشاره به اینکه هر تهدیدی می تواند فرصتی پیش آورد، گفت: تهدیدهای حوزه چاپ و نشر کتاب دو فرصت هم بود: اولین فرصت این بود که انتظار میرفت مردم به دلیل در خانه ماندن بیشتر کتاب بخوانند. در این باره تبلیغات و صحبتهای زیادی هم در رسانهها و شبکههای اجتماعی صورت گرفت اما واقعیتش را بخواهید من در انتشارات خودم چندان این افزایش کتابخوانی را که باید منجر به افزایش فروش کتاب میشد احساس نکردم. حدس من این است که مردم بیشتر وقتشان را در شبکههای اجتماعی، اینستاگرام، واتساپ، توییتر و فیسبوک صرف میکنند تا کتاب خواندن.
افزایش خواندن کتاب های الکترونیک
مدیر مسئول نشر لوگوس با اشاره به اینکه بسیاری از مردم بیشتر گرایش دارند نقلقولی کوتاه و گاه غیرمستند از متفکری را در قالب یک پست اینستاگرامی ببیند تا خود کتاب را کامل بخوانند، توضیح داد: فرصت دیگری که پیش آمد این بود که گرایش مردم به خواندن کتابهای الکترونیک بیشتر شد. در این حوزه البته به گمانم تغییر مثبتی اتفاق افتاد و فروش کتابهای الکترونیک حداقل در انتشارات لوگوس، بیشتر شد که جای امیدواری است. در کتابهای الکترونیک هم کاغذ مصرف نمیشود و آسیب به طبیعت نمیرسد، هم هزینهها برای خریدار بسیار کاهش پیدا میکند.
سلطانی درباره حمایتهای دولتی از ناشران خاطرنشان کرد: به نظر من، معاونت فرهنگی وزارت ارشاد و اداره کتاب تلاشهای ارزشمندی کردند تا دستاندرکاران صنعت نشر از این بحران با آسیب کمتری عبور کنند. با ارائه کاغذ و زینک ارزانتر بخشی از این فشار کاهش پیدا کرد. البته این کاغذهای دولتی به مقدار کافی و به همه ناشران ارائه نشد ولی بخشی از نیاز انتشارات من به کاغذ از این طریق تامین شد. برخی از تلاشها با توجه به این که بخشهای دولتی دیگری غیر از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم درگیر ماجرا بودند به نتیجه نرسید. بنا بود وامهای کمبهره و کمک هزینههای بیکاری هم به برخی از ناشران داده شود که من از این امکان استفاده نکردم و نمی دانم ناشران دیگر توانستند این کار را بکنند یا خیر.
درج قیمت پشت جلد باید برداشته شود
این استاد دانشگاه با بیان این نکته که مشکلات حل نشده زیادی در حوزه صنعت چاپ و نشر کتاب وجود دارد، توضیح داد: یک این که ناشران موظفند قیمت کتاب را در داخل یا پشت جلد درج کنند. برای برخی کتابهای پرفروش و عامهپسند که سالی چند بار تجدیدچاپ میشوند شاید این کار مشکلی به وجود نیاورد، اما برای کتابهای تخصصی و علمی که قاعدتا کم فروش هستند و شاید فروش پانصد نسخه آن دو یا سه سال طول بکشد این یک آسیب جدی به ناشر است. کتابی که دو سال پیش فرضا ۲۰ هزار تومان قیمتگذاری شده است الان اگر با توجه به تورم و افزایش هزینه تولید کتاب به همان قیمت فروخته شود، حتی هزینه کاغذ چاپ جدید هم تامین نمیشود و هیچ سودی نسیب ناشر نمیشود که هیچ، هزینه اولیهاش هم برنمیگردد.
وی اعلام کرد: درج قیمت روی کتاب مدتهاست که در دنیا منسوخ شده است ولی نمیدانم چرا این قانون در ایران همچنان اجباری است. مشکل مشابه دیگر، اجباری بودن درج شمارگان یا تیراژ کتاب است. همانطور که گفتم برای کتابهای تخصصی اگر ناشر بخواهد بسته به نیاز و فروشش مثلا از طریق چاپ دیجیتال کتاب را هر بار به تعداد کم چاپ کند مجبور است تیراژ را بنویسد که این هم بیمعناست. برخی ناشران شمارگان را غیرواقعی درج میکنند، مثلا کتاب را ۱۰۰ نسخه چاپ میکنند ولی شمارگان را می زنند ۵۰۰ یا ۱۰۰۰ تا تاثیر تبلیغاتی منفی نداشته باشد. این کار ممکن است باعث بروز مشکلات حقوقی بین ناشر و مولف شود. اساسا این کارهای حقوقی مربوط به قیمت و تیراژ را وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید به ناشر و مولف یا مترجم واگذار کند و در آن دخالتی نداشته باشد.
این کارشناس نشر درباره دیگر مشکلات عرصه نشر تصریح کرد: شاید مهمترین مشکلی که ناشران دارند، همانطور که در مباحث فوق عرض کردم، سازوکار فروش کتاب به واسطه موزع است که باعث میشود برگشت سرمایه به ناشر بین یک تا چند سال طول بکشد البته این روند کار در بخش خصوصی است و به وزارت ارشاد مربوط نمیشود ولی اگر سازوکاری درست میشد که برگشت سرمایه از کتابفروش به توزیع کننده و از توزیع کننده به ناشر کوتاهتر و سریع تر شود اوضاع صنعت نشر و وضعیت ناشران بهبود قابل توجهی پیدا میکرد.
سلطانی در پایان درباره برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب تهران عنوان کرد: از زمانی که برگزاری نمایشگاه کتاب تهران در سال جاری ملغی شد این بحث وجود داشت. ظاهرا در یکی دو استان نمایشگاه به صورت مجازی برگزار شد ولی من از بازخورد آن اطلاعی در دست ندارم. در هر صورت اگر طبق اطلاعاتی که منتشر شده در بهمن ماه سال جاری برگزار شود خبرخوشحال کنندهای است. به نظرم بخش مشکلزای این کار ارسال کتاب از طریق اداره پست هست و اداره پست باید بسیار همکاری کند تا کتاب به دست خریدار برسد. تجربههایی که شخصا از ارسال کتاب از طریق پست در این ایام کرونایی داشتم چندان رضایت بخش نبود و کتاب گاه با تاخیر زیاد به دست خریدار میرسید، یا شبکه پیامک اداره پست در بیشتر اوقات درست کار نمیکرد و اطلاعات به خریدار ارسال نمیشد.
ندا زنگینه
انتهای پیام/
There are no comments yet