به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری صبا، رمان «داستان اضطراب من» نوشته داریا بیناردی بهتازگی با ترجمه بهاره جهانبخش در نوبت چاپ اول توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. از این نویسنده پیشتر کتاب «یتیمان بزرگسال» چاپ و برنده جوایز راپالو، السا مورانته و جایزه شهر پادوا شد.
نویسنده این کتاب را به «لوکای خودم» و مترجم به «آیدا و اراده آهنینش» تقدیم کرده است.
بیناردی رمان «داستان اضطراب من» را پس از مبارزه با سرطان سینه و شیمیدرمانیاش نوشت و با وجود اینکه براساس واقعیات زندگی خودش نوشته شده، یک رمان است نه کتاب خاطرات. این نویسنده کتابهای «کارمایی سنگین»، «صدایی عالی»، «عشقی که لایقش هستی» و «فرشته ناممکنها» را بهترتیب از سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵ منتشر کرد.
این نویسنده پیش از شروع متن رمانش، جملاتی از کتاب «جنگ چهره زنانه ندارد» اثر سوتلانا الکسیویچ را آورده است: «من تنها به واقعیتی که ما را احاطه کرده علاقهمند نیستم، بلکه آنچه در درونمان است برایم جالبتر است: نباید رویداد را بهتنهایی دید، بلکه احساساتی را هم که ایجاد میکند باید در نظر گرفت. میتوانیم آن را روح حوادث بنامیم. برای من، احساسات نیز خود واقعیتاند.»
داستان این کتاب روایتگر زندگی زنی میانسال است که بهناگاه دنیایش زیرورو میشود. او، که در فرایند مواجهه با بیماریاش است، دردمندانه عشق، ترسها، ناکامیها و سرخوردگیهایش را واکاوی میکند.
داریا بینیاردی در «داستان اضطراب من» بهخوبی تنشهای قهرمان داستان را که نویسندهای پریشاناحوال و مضطرب است به تصویر کشیده و با توجه به تجربه زیسته خود فرایند درمان و تلاطمهای روحی او را گیرا و پرکشش روایت میکند.
این کتاب مخاطب را با خود همراه میکند تا با رنج شخصیت اصلی همراه و با ترسهای او مواجه شود و او را آماده میکند تا شجاعانه هر آنچه را تاکنون پس میزده بپذیرد و شاید بیش از هر چیز مخاطب را همچون لئا به پویشی دوباره در خویشتنِ خویش فرا میخواند.
در قسمت پشت جلد کتاب در یادداشتی از نویسنده آمده است: «میخواهم آنچه را الهامبخش من در نوشتن این رمان بوده تعریف کنم، اما به نظرم، این ایده را تمام زندگی به همراه داشتهام. «همهچیز را از کودکی در مورد خودمان میدانیم، فقط آشکارش نمیکنیم.» همانطور که لئا قهرمان داستان میگوید.
زنی را تصور کردم آگاه به این که نباید بیش از این به خاطر نیمه تاریکش شرمزده باشد و نیمه تاریکش چون مادرش را ویران کرد، اما وقتی بزرگ شد، نتوانست از سرنوشت خودش فرار کند: او نیز طئمه افکار وسواسی شده، نسبت به هر آنچه در زندگی سر جایش نیست. هرچند در حقیقت زندگی نسبتا خوبی دارد: سه فرزند، شغلی انگیزهبخش و شالوم شوهرش که لئا عاشق اوست، گرچه همواره در تضادند و ناراضی. چرا بعضیها عاشق کسی میشوند که عذابشان میدهد؟ و تا چه حد بدن انسان میتواند ناخوشنودی را تحمل کند؟»
کتاب «داستان اضطراب من» در ۲۱۵ صفحه و قیمت ۳۵۰۰۰ تومان در بازار کتاب موجود است.
انتهای پیام/
There are no comments yet