غلامرضا آقایاری نویسنده کتاب «سفیدتر از برف، خوش بوتر از یاس» که به همت انتشارات نیستان منتشر شده است در گفتگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری صبا گفت: ایده نوشتن این کتاب از سالیان گذشته در ذهن من بود و با خود قرار گذاشته بودم که درباره شهدای کربلا داستان، نمایشنامه و فیلمنامهای بنویسم.
او ادامه داد: در کودکی معلمی داشتم که او در حکم سخنران، شب چهارم ماه محرم برای ما داستان شهدای کربلا را تعریف میکرد و در همان دوران من با برخی از شهدا که کمتر شناخته شدهاند، آشنا شدم. این موضوع در ذهن من مانده بود تا اینکه با یک دایرهالمعارف جامع «آینهداران آفتاب» نوشته محمدرضا سنگری درباره شهدای کربلا آشنا شدم و این کتاب یکی از منابع مهمی بود که با کمک آن ایده ذهنی خود را در کتاب ارایه کردم.
این نویسنده درباره روایت پردهخوانی در کتاب بیان کرد: من مدتها درباره روایت کتاب فکر میکردم. جرقه اولیه این روایت اینطور شکل گرفت که من خواستم داستان کتاب را با نقالی و پردهخوانی عاشورا در قهوهخانههای تهران گره بزنم. میخواستم که حضور ملموس شخصیت اصلی داستان با مشاهده وقایع گره بخورد و دیدم که پردهخوانی سنتی است که با تصویر سروکار دارد و با همین تصاویر روی پرده میتواند مخاطب را با روایت همراه کند.
او با اشاره به اینکه مخاطب کتاب عموم مردم هستند، عنوان کرد: شخصیت اصلی کتاب به نام رضا یک نوجوان است اما مخاطب کتاب فقط نوجوانان نیستند، در عین حال که برای مخاطبان نوجوان هم مناسب است، زیرا داستان شخصیتهای نوجوان عاشورا هم در پردهخوانی کتاب آمده است.
این نویسنده درباره نحوه نوشتن از عاشورا برای کودکان و نوجوانان اظهار کرد: تحقیق درباره همین شخصیتهای کودک و نوجوان و روایت سادهای که با زبان و فهم کودکانه همراه باشد میتواند به آشنایی کودکان با واقعه عاشورا کمک کند. ما خیلی آثار مناسب و چشمگیری در حوزه داستان عاشورا برای کودک و نوجوان نداریم که توانسته باشد عاشورا را به درستی ارایه کند.
آقایاری در پایان خاطرنشان کرد: امیدوارم واقعه عاشورا به عنوان یک عنصر ملی و مذهبی و تراژدیک در ایران و در دنیا مورد استقبال هنرمندان قرار بگیرد. با تمام آثاری که در این زمینه خلق شده است هنوز جا برای خلق اثر هنری به صورت نمایشی و داستانی وجود دارد.
ندا زنگینه
انتهای پیام/
One comment