رضا فرهمند مستندساز که در کارنامه کاریاش ساخت مستندهایی درباره جنگ مثل «زنانی با گوشوارههای باروتی» به چشم میخورد در گفتوگو با خبرنگار سینمایی صبا درباره وضعیت این روزهای افغانستان گفت: ۱۰ سال گذشته ما طالبان را به عنوان یک گروه تروریستی میدیدیم اما امروز هنوز ایران موضع رسمی سیاسی نسبت به آن نگرفته است. چین و روسیه نگاهشان مثبت است و حتی آمریکا میگوید که اگر طالبان شرایط حقوق بشر را حفظ کند ما با آنها دست میدهیم.
او ادامه داد: من یک سیاستمدار نیستم بلکه فیلمسازی میکنم، مساله مهم برای من در میان تغییرات سیاسی یک کشور این است که مردم اعم از مردان، زنان و اعضای دیگر جامعه چه واکنشی نسبت به این تغییرات نشان میدهند. ممکن است امروز طالبان باشد، فردا جهاد اسلامی یا هر چیز دیگری، پس باید دید مردم در این میان چه واکنشی نشان میدهند.
این فیلمساز درباره فرار مردم افغانستان بیان کرد: تاریخ ۲۰، ۳۰ سال گذشته به مردم افغانستان یاد داده است که فرار کنند، ما همیشه افغانها را درحال فرار میبینیم و این روزها ماجرای فرار مردم افغانستان ما را با صحنههای وحشتناکی روبهرو میکند. درست است که اشرف غنی رییس جمهوری این کشور فرار کرد اما عبدالله عبدالله و کرزای در میدان ماندند و مقاومت کردند.
فرهمند خاطرنشان کرد: آن چیزی که برای من اهمیت دارد این است که چرا مردم فرار میکنند؟ شاید شما به من بگویید تو در این موقعیت قرار نگرفتی اما من مستندسازی هستم که چهار یا پنج سالی را در جنگ فیلم ساختهام و به نظر من مهمترین اشتباه فرار کردن است. ما برای اینکه ۱۰ سال بیشتر زنده بمانیم خودمان را از هواپیمای آمریکایی آویزیان کنیم یک اشتباه وحشتناک است. این جریان ها در تاریخ افغانستان و در ایران خودمان هم گاهی رخ داده است و ما ترجیح میدهیم به جای اینکه بمانیم و تغییری ایجاد کنیم، برویم.
به نظر من انسان به شرافتش زنده است
کارگردان «نتهای مسی یک رویا» تاکید کرد: ما الان نمیدانیم که طالبان چیست و خیلیها معتقدند که این گروه دیگر مانند گذشته نیست، اما به عنوان یک فیلمساز معتقدم که ما نباید فرار کنیم، باید بمانیم و در مقابل اتفاقاتی که برخلاف میلمان رخ میدهند و فکر میکنیم درست نیستند، مقاومت کنیم و تغییری ایجاد کنیم. فرار کردن چیزی را برای ما به ارمغان نمیآورد. به عنوان کسی که در جنگ بوده است میگویم که همیشه کسانی که فرار کردهاند، وضعیت و سرانجام بدتری نسبت به کسانی که ایستادند، داشتند.
او در پاسخ به این پرسش که اگر بمانیم و بمیریم چه دستاوری داریم، عنوان کرد: به نظر من انسان به شرافتش زنده است. ما با افغانها مشترکات فرهنگی بسیاری داریم و همزبان هستیم، من میتوانم با یک افغان که در کابل زندگی میکند و درگیر یک حکومت جدید شده است، همذات پنداری کنم، من وقتی میبینم که رییس جمهورم فرار کرده است خیلی درگیر هراس میشوم اما وقتی میبینم که عبدالله عبدالله ایستادگی کرده است و میگوید من تا آخرین لحظه میمانم حتی اگر خونم ریخته شود، احساس هویت ملی خاصتری پیدا میکنم. واقعیت اینجاست که شاید فرار کردن منجر به چند سالی بیشتر زنده ماندن شود اما من ترجیح میدهم که بمانم یا بمیرم و یا تغییری ایجاد کنم چراکه ادامه زندگی آنقدر شرافتمندانه نیست، هر تغییری نیاز به قربانی دارد و از فرار کردن بهتر است.
این مستندساز درباره تغییر طالبان تصریح کرد: هنوز نمیدانیم که طالبان خوب شدهاند یا نه و نمیتوانم در این باره نظری بدهم، باید منتظر بمانیم که ببینیم چه واکنشی نسبت به مسائل اجتماعی نشان میدهند. صحبت من این است که نباید برای من مهم باشد که طالبان تغییر مثبتی داشتهاند یا منفی، من نباید فرار کنم. به نظر من آن چیزی که از نشستهای رسانهای طالبان میتوان دریافت کرد، این است که این گروه مانند ۲۰ سال گذشته خود نیستند.
فرهمند توضیح داد: دو ماهی که در افغانستان بودم، خیلیها معتقد بودند که آمریکا خیلی خوب است چراکه آزادیهایی را به آنها داده است اما طیف دیگری معتقد بودند که طالبان در همان دورهای هم که بود، امنیتی را برای شهر آورده بود که آن امنیت در حال حاضر با وجود آمریکا و قدرتهایی که در منطقه دارد، به وجود نیامده است پس با وجود همه این مسائل باید منتظر شد.
با این وضعیت اتفاق بهتری برای زنان افغانستانی نمیافتد
کارگردان «زنانی با گوشوارههای باروتی» درباره آینده زنان افغانستان نیز مطرح کرد: در ابتدا باید بگوییم، ما درباره چه نوع زنی صحبت میکنیم؟ اگر شکل برجسته زنان را در افغانستان و ایران ببینیم، چه میبینیم؟ آنچه که سینما، هنر و آدمهای خاص از چهره یک زن به آنها منتقل میکند، چیست؟
او ادامه داد: چهره زن افغان در سینما و هنر موجودیست که توانایی ندارد، کاملا منفعل است، همیشه برای هر مسالهای که با آن مواجه میشود به دنبال پناهگاه میگردد. به نظر من ایران هم با تمام پیشرفتهایی که کرده است فرق چندانی در بازتاب چهره زنش با افغانستان ندارد، ما در کجای سینمای ۴۰ ساله بعد از انقلابمان، یک قهرمان زن میبینیم؟ حال افغانستان که از نظر رشد اجتماعی و شهری ۵۰ سال از ما عقبتر است.
این فیلمساز درباره علت این مساله خاطرنشان کرد: این تصویر زن در سینمای افغانستان بازار دارد، فیلمسازان برجسته افغانستان زن را به عنوان موجودی بیچاره نشان میدهند که باید پناهگاهی پیدا کند، حال که طالبان هم آمده است پس بیچارهتر میشود. صحرا کریمی را میبینیم که به جای ایستادگی در مقابل طالبان، از کشورش میرود.
فرهمند ادامه داد: نگاه ما نسبت به زن خیلی منفعل است، با این وضعیت اتفاق بهتری برای زنان افغانستانی نمیافتد. ما همچنان شاهد جامعه زنانی هستیم که غر میزنند و میگویند طالبان ما را بدبخت کرده، پس به خارج از کشور میرویم که نفس بکشیم. به نظر من بخش اعظمی از جامعه زنانی که در افغانستان حضور دارند، همان زنانی هستند که در فیلمهایشان میبیینیم و با وضعیتی که شاهد آن هستیم، نباید منتظر اتفاق خاصتری در وضعیت زنان و کودکان افغانستانی باشیم.
باید منتظر واکنش طالبان باشیم
او تاکید کرد: در خبرهای موجود چهره زنی را دیدم که فرماندار یک شهر کوچک افغانستان بود و وقتی طالبان حمله کردند شهرش را رها نکرد، وقتی این تصویر از زن افغان وجود دارد، میتوان آینده بزرگی را برای افغانستان پیشبینی کرد اما وقتی از طرف دیگر میبینیم که فیلمساز کشور ترجیح میدهد از کشور فرار کند، نمیشود آینده بهتری را متصور شد. جامعه افغانستان باید به چه کسی نگاه کند و پیش برود؟ به فیلمساز، رییس جمهورش یا زنی که در آن شهر مانده است؟ به نظر من افغانستان این روزها وضعیت پیچیدهای دارد.
این فیلمساز عنوان کرد: افغانستان بخشی از هویت ملی خود، چه در حوزه زنان و چه مردان را وابسته به هویتی که جامعه غرب به آن میدهد، میبیند و این نکته پیچیدهایست. به عنوان مثال تو خطوط اجتماعی و هویتی خود را میشکنی و غرب به عنوان یک انسان ساختارشکن از تو حمایت میکند، آنجا هویت و اعتمادی ایجاد میشود ولی وقتی به ارزشهای شخصی و هویت اجتماعی خود اعتماد میکنی، حمایت غرب اهمیتی ندارد. در هر صورت افغانستان ماجرای پیچیدهای دارد و باید منتظر واکنش طالبان باشیم.
کارگردان «لطفا بوق نزنید» در پایان تصریح کرد: وقتی اشرف غنی که نماینده روشنگری غرب در افغانستان است، فرار میکند یعنی اندیشهای که غرب در ۲۰ سال گذشته پشتیبانی کرده، فرار کرده است. البته مردم افغانستان هم باتوجه به اینکه میدانند آمریکا این بلا را سرشان آورده است، باز هم خود را به چرخ هواپیماهای آمریکایی آویزان میکنند. باید گفت اینها همه نتیجه یک جامعه جنگزده است.
عکس از آرمین کرمی است.
انتهای پیام/
One comment