قصه‌هایی که در جعبه‌ سیاه روایت می‌شوند/ میزبانی «ماه در می‌زند» از افراد جسور | پایگاه خبری صبا
امروز ۹ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۰۹:۴۲
گزارشی از پشت‌صحنه یک برنامه محرمی؛

قصه‌هایی که در جعبه‌ سیاه روایت می‌شوند/ میزبانی «ماه در می‌زند» از افراد جسور

این محرم شبکه دو سیما برنامه «ماه در می زند» را روی آنتن برده که ما شما را به پشت صحنه آن می بریم.

به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون صبا، بلک‌باکس یا جعبه سیاه یک سالن نمایش مکعب شکل با دیوارهای به رنگ سیاه است؛ جایی که هنرمندان تئاتر به روایت قصه‌های جذاب می‌پردازند و تماشاگران را به وجد می‌آورند. حالا بلک‌باکس پردیس تئاتر و موسیقی باغ کتاب تهران میزبان برنامه «ماه در می‌زند» و قصه‌ها و روایت‌هایی است که روایت‌گران آن‌ها نه هنرمندان عرصه نمایش که مردم معمولی هستند اما چگونه مردم عادی مقابل دوربین «ماه در می‌زند» به چنین سخنورانی تبدیل می‌شوند؟ برای رسیدن به پاسخ این \vsa به دعوت مریم نوابی‌نژاد، طراح و کارگردان برنامه به پشت صحنه ضبط یکی از قسمت‌های این برنامه مناسبتی می‌رویم.

پیش از ورود راویان

آنچه در ابتدای ورود به بلک‌باکس توجهمان را جلب می‌کند سادگی دکور و صحنه و آنچه روی آن رخ می‌دهد، است. یک مبل سفید در میان یک اتاق سراسر سیاه با چندین چراغ با نور زرد که روی پایه‌های فلزی قرار گرفته‌اند و یک میز کوچک در کنار مبل مهمان. این‌سوی صحنه، دو دوربین ثابت روی سه پایه و یک دوربین متحرک روی ریل قرار دارند و یک صندلی و یک میز کوچک با میکروفنی روی آن که بعدا متوجه می‌شویم جایگاه کارگردان است.

نوابی‌نژاد در ابتدای ورودمان از مهمانان قسمتی که قرار است ضبط کنند و قصه متفاوتشان می‌گوید: «در این قسمت مهمانان ما، مادرى مجرد با روایتى متفاوت و عجیب است و همچنین دخترى که به دلیل فرزندخوانده بودن از طرف خانواده و همسرش رها شده است. این‌ دو مادر با فرزندانشان به استودیو آمده‌اند.»

درون استودیو همه در تکاپو هستند تا ضبط را شروع کنند. یکی روی موکت سیاه کف استودیو را جاروبرقی می‌کشد و دیگری نورهای صحنه را طوری تنظیم می‌کند تا بهترین تصویر را از مهمان قصه بگیرد. دستیار کارگردان روی کلاکت نام مهمان را می‌نویسد و کارگردان تاکید دارد که مهمانان در پشت صحنه که اتاقی در کنار بلک‌باکس است پذیرایی شوند.

دقایقی بعد همه چیز برای آغاز فیلمبرداری آماده است. هانیه و دخترش برای روایت قصه خودشان وارد استودیو می‌شوند. عوامل پشت صحنه تا تجهیزات صدا روی لباس هانیه جایگذاری شود و روی مبل بنشیند با دختر او، عسل که یک کودک سندروم داون است، حسابی گرم می‌گیرند و طرح رفاقت می‌ریزند.

روایت اولین قصه آغاز می‌شود

مریم نوابی‌نژاد پشت میزش نشسته و  دستیارش کلاکت را جلوی صورت هانیه می‌گیرد و به نور و صدا و دوربین برای شروع فیلمبرداری آماده‌باش می‌دهد و با سه، دو، یک کارگردان، روایت قصه آغاز می‌شود.

مهمان برنامه اما مثل تمام مردم معمولی کمی با دوربین غریبه است. نوابی‌نژاد این سوی صحنه گپ و گفتی دوستانه را با او آغاز می‌کند. آنقدر که یخ مهمان آب می‌شود و وجود دوربین‌ها را فراموش می‌کند و چنان به روایت قصه زندگی‌اش می‌نشیند که انگار برای یک دوست بسیار صمیمی درددل می‌کند. نه قضاوتی در کار است و نه کسی میان حرف‌هایش می‌پرد و نه قرار است با کات‌های بی‌مورد صحبت‌هایش قطع شود. مهمان برنامه از زندگی‌اش می‌گوید و تنها گاهی این سوی دوربین کارگردان برای روشن‌تر شدن قصه و حذف نقاط کور داستان سوالاتی از او می‌پرسد.

مهمان بعدی هم با گذراندن همان مراحل روی مبل سفید می‌نشیند و قصه تلخ زندگی خود را روایت می‌کند؛ قصه‌ای که مانند همه قصه‌های این برنامه تلویزیونی امیدبخش است و پایان خوشی دارد.

مهمانان چگونه انتخاب می‌شوند؟

پس از پایان برنامه از نوابی‌نژاد درباره انتخاب مهمانان برنامه می‌پرسیم که او می‌گوید: «قصه هاى اجتماعى داراى ارزش‌هاى نابى هستند که متاسفانه در چرخه تکرار برنامه‌سازى نادیده گرفته می‌شوند و با مجرى‌هایی که بسیارى از آن‌ها، دانش اجتماعى کافى ندارند و برنامه‌هایی که خیلى اوقات براى پر کردن کنداکتور برنامه‌هاى مناسبتى از سر شتاب ساخته مى‌شوند تا در فضاى رقابتى به شباهتى تکرارى چنگ بزنند. درحالى‌که در جامعه ٨٠ میلیونى، بى‌نهایت قصه اجتماعى وجود دارد که باید از آن‌ها به عنوان ارزش افزوده بر برنامه‌سازى استفاده کرد نه فقط براى پر کردن کنداکتور.»

کارگردان «ماه در می‌زند» ادامه می دهد: «این قصه‌ها حرف تازه‌ای برای گفتن باید داشته باشند، بلد باشند داستان را درست روایت کنند و در نهایت با شنیدن‌شان توانسته باشیم به طور غیرمستقیم نگاه مخاطب را به موضوعى اجتماعى در مسیر مثبت عوض کرده باشیم.»

مریم نوابی‌نژاد که ساخت و تهیه برنامه‌های اجتماعی دیگری مثل «هزارداستان»، «مکث» و «محاکات» را هم در کارنامه دارد درباره دلیل راحتی مهمانانش در مقابل دوربین تضیح می دهد: «من از سال ۶٨ خبرنگارى کرده‌ام و پله به پله کنار استادانی مثل مرحوم حسین قندى، یونس شکرخواه و فریدون صدیقى آزمون و خطا کرده‌ام تا یاد گرفته‌ام راه ورود به دنیاى هر آدم چگونه باید باشد تا با تو راحت باشد و آنچه را مى‌خواهى با تو در میان بگذارد. وقتى پاى دوربین در میان باشد، کار سخت‌تر مى‌شود اما کافی‌است آدم‌ها را بلد باشی و بگذارى به تو اعتماد کنند. در بسیارى از برنامه‌ها دیده‌ام چطور بعدش از اعتماد مهمان سوءاستفاده مى‌کنند ولى ما در طول این همه سال کار با آدم‌ها و نهادها و سازمان‌هاى مختلف هیچ‌گاه به فکر این نبوده‌ایم که فعلا کارمان راه بیفتد تا بعد. ما از روابط‌مان مراقبت مى‌کنیم چون در دل این اعتمادسازى و روابط است که مى‌توانیم درست تاثیر بگیریم و درست تاثیر بگذاریم.»

مهمانان این قسمت از «ماه در می‌زند» هر کدام جداگانه قصه خود را روایت کردند اما چیزی که در قسمت‌های پخش شده تا به اینجای برنامه دیده بودیم این بود که قصه‌ها به صورت موازی و در کنار هم روایت و در کنار هم تدوین می‌شوند.

درباره این موضوع از مریم نوابی‌نژاد سوال می‌کنیم. او ضمن تاکید بر تدوین سینمایی «ماه در می‌زند» درباره نقش تدوینگر در این برنامه مى گوید: «کاملا نقش و حضور تدوینگر در چنین برنامه‌اى مشخص است. ما نسخه مستند سینمایی یک برنامه تلویزیونى هستیم با چند آدم و چند گویش و  چند روایت موازى یا مختلف. در چنین برنامه‌ای نقش تدوینگر بسیار مى‌تواند تعیین‌کننده باشد. مى‌تواند برنامه را به یک تصویر جذاب یا یک جریان کش‌دار ملال‌آور تبدیل کند. به ویژه این که در مستند یا فیلم سینمایی تدوینگر فیلمنامه دارد و از روى آن قصه را مى‌چیند اما در این برنامه واقعا جز خط کلى داستان چیزى وجود ندارد و این کار تدوینگر را خیلى سخت کرده که خوشبختانه سروش طباطبایی به خوبى از عهده آن برآمده و جان کلام را با تدوین بسیار خوبش به بار نشانده است.»

«ماه در می‌زند» عنوان یکی از ویژه‌برنامه‌های محرمی شبکه دو سیما به تهیه‌کنندگی سید جواد محسنی و کارگردانی مریم نوابی‌نژاد است که هر روز ساعت ۱۹:۳۰ روانه آنتن می‌شود.

این برنامه راوی داستان‌هایی از زندگی، عقاید و باور افرادی است که با محرم گره خورده است.

انتهای پیام/

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۵/۲۳۱/۳۴۳/۴۰۰
  • تمساح خونی
    168/280/427/250
  • مست عشق
    120/214/320/750
  • زودپز
    ۱۰۳/۶۷۲/۱۴۵/۰۰۰
  • پول و پارتی
    ۸۸/۷۵۹/۷۷۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۳۱/۲۱۰/۳۴۳/۵۰۰
  • قیف
    ۲۶/۲۷۷/۸۱۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۲/۳۰۵/۷۸۱/۱۰۰
  • قلب رقه
    ۱۲/۳۰۰/۹۶۸/۵۰۰
  • ملاقات با جادوگر
    11/345/347/500
  • شه‌سوار
    ۱۰/۲۲۹/۰۲۳/۵۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۰/۱۹۷/۸۹۳/۵۰۰
  • آغوش باز
    ۲/۴۷۲/۷۲۵/۰۰۰
  • صبحانه‌با‌زرافه‌ها
    ۱/۱۱۵/۶۲۵/۰۰۰
  • استاد
    ۵۹۰/۹۵۰/۰۰۰
  • آنها مرا دوست داشتند
    ۲۲۴/۹۸۷/۰۰۰
  • باغ کیانوش
    ۱۵/۲۳۵/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۶۰/۰۰۰