به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری صبا، هادی علیپناه سردبیر وبسایت تخصصی فیلم کوتاه، منتقد و فعال رسانهای در یادداشتی درباره حواشی پیشآمده برای انتخاب آثار راهیافته به سیوهشتمین جشنواره فیلم کوتاه تهران و سیاستگذاریهای این رویداد هنری نوشت.
متن این یادداشت به شرح زیر است: «یک هفته تا برگزاری سی و هشتمین دوره جشنواره فیلم کوتاه تهران زمان باقی ست. تصمیماتی که مستقیما اتخاذ آنها به دبیر و احیانا شورای سیاست گذاری جشنواره مربوط میشود، آن هم در یکی از حساسترین دورههای کل دوران برگزاری این جشنواره، اعتراضات گسترده و گوناگونی را سبب شده است.
دو دلیل عمده وجود دارد که این دوره را با چنین صفتی بنامیم؛ حساسترین دوره کل دوران برگزاری. اول اینکه امسال جشنواره وارد فهرست جشنوارههای مورد تایید اسکار شده و دوم اینکه به واسطه تغییر دولت بسیاری از فعالان حوزه فیلم کوتاه تغییرات فاحش انجمن در همه سطوح فعالیتهای خود را به نوعی پیش درآمد مدیریت تازه فرهنگی قلمداد میکنند. این تغییرات خصوصا به این دلیل که انجمن سینمای جوانان ایران تحت مدیریت سید صادق موسوی مشخصا در دو سال ابتدایی مدیریت وی با نوید توزیع امکانات و بودجه بیشتر، تامین شرایط برابر در دفاتر سراسر کشور و ایجاد فضایی آزادتر برای تولید و عرضه و نمایش فیلمهای کوتاه تفاوتهای بسیاری با انجمن سینمای جوانان در یک سال اخیر دارد. هنوز اعتراضهای پیرامون حذف و سانسور گسترده فیلمها در دوره گذشته جشنواره را فراموش نکردهایم، اما مدیر انجمن با اعمال نظر مستقیم روی فیلمنامههای تایید شده در شوراهای تولید تمامی دفاتر و حتی دستور به تغییر فیلمهایی که فرآیند ساخت آنها تمام شده و در مراحل پایانی ساخت قرار دارند عملا ماهیت وجودی و کاربرد این شوراها را زیرسوال برده و در نهایت جشنواره امسال با توضیحاتی که در ادامه این متن تلاش خواهم کرد روی آنها تمرکز کنم، جشنوارهای است که از ابهاماتی عمیق رنج میبرد. سعی خواهم کرد در طول این متن از اشاره به ابهامات جزئی شروع و در نهایت با توضیح ابهام عمده و آسیبهای آن وضعیتی اجمالی از شرایطی را که درون آن قرار گرفتهایم ترسیم کنم.
در قدم اول اعضای سیاستگذاری این جشنواره به صورت رسمی معرفی نشدهاند. طبعا اسامی اعضای شورای سیاست گذاری جشنواره یکی از نخستین اخباری ست که از سوی دبیرخانه جشنواره مخابره میشود. چراکه این گروه نخستین بخش جشنواره است که فعالیت خود را آغاز میکند.
دوم، وظایف و ابعاد همکاری صنف فیلم کوتاه ایران به عنوان یکی از بزرگترین نهادهای همراهی کننده در برگزاری جشنواره نه از سوی دبیرخانه جشنواره و نه از سوی وبسایت رسمی ایسفا اعلام نشده است. در صورتی که برای سالهای متمادی صنف فیلم کوتاه برگزاری مسئولیتهای مهمی چون جمعآوری و شمارش آرای مخاطبان جشنواره و برگزاری نشستهای نقد و بررسی فیلمهای جشنواره را برعهده داشته است.
سوم، دبیرخانه جشنواره امسال هیچ تاریخی برای برگزاری نشست خبری رسمی جشنواره فیلم کوتاه اعلام نکرده است این در صورتی ست که با توجه به مسائل پیش آمده برگزاری یک نشست خبری میتوانست بسیاری از ابهامات را رفع کند. با توجه به مهلت یک هفتهای باقی مانده تا برگزاری جشنواره به نظر نمیرسد فرصتی برای برگزاری چنین نشستی باقی باشد که خود موضوع عجیبی ست. البته انجمن سینمای جوانان ایران در ماههای گذشته یک نشست خبری برگزار کرده که صرفا به اعلام خبر اسکاری شدن جشنواره اختصاص داشته است.
مواردی مانند منتشر نشدن نسخه الکترونیکی کاتالوگ جشنواره به سیاق سالهای اخیر و حتی رونمایی نشدن پوستر رسمی جشنواره موارد دیگری هستند که در جایگاه خود بحث نظم و زمانبندی جشنواره به مسالهای برای نگرانی بدل میکنند.
تمامی موارد بالا این سوال را در ذهن به وجود میآورند که سی و هشتمین دوره جشنواره به چه دلیل با این میزان از کاستی و ابهام در نشر اطلاعات و روند معمول برگزاری جشنواره مواجه است؟ آیا دبیرخانه جشنواره آمادگی لازم برای برگزاری این دوره را دارد؟ و اگر این موارد هنوز وضعیت مشخصی ندارند پس دبیرخانه جشنواره تمام این مدت درگیر انجام امور کدام بخش بوده که زمانبندی اجرایی بخشهای دیگرش با چنین تاخیری رو به رو هستند؟
مورد دوم را میتوان به بحران پیش آمده درخصوص اعتراض فیلمسازان به احتمال حذف برخی فیلمها از جشنواره اختصاص داد که البته به نوعی معلول مورد سومی ست که در ادامه به آن اشاره خواهم کرد. اما در این لحظه که مشغول نوشتن این متن هستم فیلمسازان به شکلی جدی در حال کشاندن دامنه اعتراض خود به آکادمی اسکار هستند. حضور چهرههایی چون علی عسگری و فرنوش صمدی که به خاطر عضویت در آکادمی وجهه مشخص و موثری نزد مسئولان آکادمی دارند به عنوان سردمداران این بُعد از اعتراضات حساسیت مساله را بسیار جدی کرده است. آیا جشنواره به همین زودی تاییدیه اسکار را از دست خواهد داد؟ انجمن سینمای جوانان ایران که با عنوان افتخار بزرگ بینالمللی برای سینمای ایران از دریافت تاییدیه اسکار رونمایی کرد و در هفته اخیر هم روی معرفی شدن فیلم کوتاه «سفید پوش» به کارگردانی رضا فهیمی برای اسکار ۲۰۲۲ به واسطه دریافت همین تاییدیه مانور رسانهای قابل توجهی داد، حالا در آستانه از دست دادن این افتخار بزرگ قرار گرفته است؟
و اما مورد سوم. با احتمال بالا دبیرخانه جشنواره فیلم کوتاه تهران با تجربه اعتراضات هر ساله به حذف و سانسور برخی فیلمها در دورههای گذشته خود، و خصوصا به دلیل گسترش هر ساله ابعاد این اعتراضها امسال در اقدامی عجیب ساختار انتخاب فیلمها در بخش داستانی را با شیوهای ابهام آمیز سازماندهی و اجرا کرده است. ابهامی که نه تنها در فروکش کردن اعتراضات موثر نبوده بلکه با توجه به دلایلی که در ادامه توضیح خواهم داد باعث گسترش تساعدی و حتی پیدایش ابعادی تازه از اعتراضات شده است.
هیچ جلسه گفتگو و جمعبندیای برای اعضای انتخاب جشنواره در بخش داستانی ترتیب داده نشده است
شیوه انتخاب بخش داستانی امسال به این صورت برگزار شده که هیچ جلسه گفتگو و جمعبندیای برای اعضای انتخاب جشنواره ترتیب داده نشده است. آنها به صورت جداگانه فیلمها را دیده و نمرات خود را تحویل دبیرخانه دادهاند. به صورتی که هیچ کدام از اعضا از آرای اعضای دیگر مطلع نیستند و حتی هیچ اطلاعی از جمعبندی آرای خود، تعداد و اسامی فیلمهایی که در نهایت از بین بیش از هزار فیلم برگزیدهاند ندارند. این در شرایطی ست که با اعضای انتخاب باقی بخشهای جشنواره که شامل بخش مستند، انیمیشن، تجربی و بینالملل میشوند مانند روال سال قبل جلسات متعددی داشتهاند و در نهایت و در فرآیندی با حضور و اطلاع خودشان جمعبندی نهایی صورت گرفته است. این که چرا چنین تمایزی برای بخش فیلمهای داستانی قرار داده شده مهمترین ابهام این دوره جشنواره است. میشود یک احتمال اصلی را در این مورد متصور بود. بخش مسابقه داستانی به نوعی مهمتر، پرتعدادترین و پرمخاطبترین بخش جشنواره است و طبعا بیشترین میزان توجه، پوشش رسانهای و البته اعتراضات را به خود اختصاص میدهد. به نظر میرسد دبیرخانه جشنواره با این سیاست سعی داشته تا علاوه بر جلوگیری از درز اطلاعات در خصوص روند انتخاب نهایی و دلایل آن جلوگیری کند تا امسال جشنواره با اعتراض تعداد کمتری از فیلمسازان مواجه باشد. علاوه بر این در سالهای گذشته همواره شاهد این موضوع بودیم که برخی از اعضای هیات انتخاب در اعتراض به حذف و اضافه شدن تعدادی فیلم از فهرست نهایی آنها خود به جمع معترضان میپیوستند و حتی اقدام به انتشار فهرست فیلمهای حذف شده میکردند. این در صورتی ست که با روش اتخاذ شده در این دوره عملا هیات انتخاب جشنواره که البته امسال هیات مشاوران نامیده میشود، دیگر از اسامی و تعداد فیلمها مطلع نیستند که بتوانند اعتراضی بکنند. به همه این موارد اضافه کنید تاخیر بسیار طولانی در اعلام اسامی فیلمهای بخش مسابقه داستانی که در نوع خود یک رکورد به حساب میآید. فهرست فیلمهای راه یافته هشت روز مانده به برگزاری جشنواره اعلام شد و مطلع هستم که فیلمسازان راه یافته نیز در همین تاریخ از این موضوع اطلاع یافتهاند که این خود باعث ایجاد تنگنای زمانی در تحویل نسخه نهایی فیلمها و روند آماده سازی سانسهای نمایش فیلمها خواهد شد. سوال دیگری اینجا مطرح میشود و آن اینکه فرآیند جدید انتخاب چرا چنین زمانبر شده است؟
البته که این روش کارساز نبوده و اتفاقا ابهام به وجود آمده دامنه اعتراضات را گسترش داده است. در شرایطی که برخی به انگیزهها و شکل انتخاب فیلمهای بخش داستانی اعتراض دارند و آن را در راستای حذف فیلمهای بیشتر و سرپوش گذاشتن بر روی حذفها میدانند. همینطور به نظر میرسد هیچ ممیزی جزئی برای فیلمها لحاظ نشده. در واقع در سالهای گذشته روند به این شکل بود که برخی از فیلمها با دریافت نکاتی برای تغییر و حذفیات جزئی در فیلم و اعمال آنها توسط فیلمساز اجازه نمایش دریافت میکردند. ولی امثال تا این لحظه هیچ اطلاعی از اعمال موارد اینچنینی روی هیچ کدام از فیلمها در دست نیست. موضوعی که نگرانی در خصوص تعداد فیلمهای حذف شده را عمیقتر کرده است. در برخی گانهزنیها توسط برخی فیلمسازان آمار تعداد فیلمهای حذف شده ۳۰ فیلم اعلام میشود که این خود یک رکورد جهشی تازه برای جشنواره به حساب میآید. خصوصا با در نظر گرفتن این موضوع که با در نظر گرفتن میانگین فیلمهای راه یافته به بخش مسابقه جشنواره امسال کاهش قابل توجهی در تعداد فیلمهای راه یافته که ۵۰ فیلم را شامل میشود ملاحظه میکنیم. وجود این ابهامات و اطلاعات تایید نشده باعث بروز پدیدهای نه چندان تازه اما به مراتب گستردهتر و بغرنجتر از سالهای قبل شده. حالا تعداد بسیار زیادی از فیلمسازان با انتشار پستهایی روی شبکههای اجتماعی خود مدعی حذف فیلمهایشان از جشنواره هستند و قطعا تعداد این معترضان بسیار بیشتر از ۳۰ فیلم و فیلمساز است؛ پدیدهای که در نتیجه این ابهام بزرگ به وجود آمده و علاوه بر غیرممکن بودن تایید یا رد این ادعاها، طبعا در این شرایط سانسور را به پرکاربردترین واژه بدل میکند.
این ابهام بزرگ در کنار ابهامات دیگر که در بالا آنها را برشمردم به گردابی به مراتب بزرگتر از میزان اعتراضات در سالهای گذشته ختم شده است. حالا مهمترین دوره جشنواره در آستانه ثبت شدن به عنوان بدترین دوره قرار دارد و انجمن سینمای جوانان ایران به عنوان برگزارکننده این جشنواره در آستانه یک چالش و بحران بزرگ ایستاده است. تا این لحظه نیز هیچ واکنشی از سوی دبیرخانه و ستاد خبری جشنواره اتخاذ نشده است.
انجمن سینمای جوانان ایران و مدیریت آن با اتخاذ تصمیماتی که مشخصا بدون کارشناسی و آیندهنگری اتخاذ شدهاند و گویی توسط افرادی برنامهریزی شدهاند که هیچ شناختی از جامعه فیلم کوتاه و فیلمسازان آن ندارند، اعتبار خود به عنوان متولی فیلم کوتاه را قمار کردهاند؛ قماری که در صورت اتخاذ نشدن تصمیمات سریع و درست ممکن است مانند دومینویی عمل کند که دامنه اعتراضات و عواقب آن را به دیگر زمینههای فعالیت انجمن خصوصا معاونتهای آموزش و تولید و بخش بینالملل نیز سرایت بدهد. به ویژه در واحد تولید انجمن به دلیل دیرکردهای چندین ماهه و گاه حتی بیش از یک ساله در اقساط بودجه تولید فیلمهای کوتاه، ماههاست که زمزمههای نارضایتی گسترده در تمامی دفاتر انجمن به گوش میرسد. حال باید این سوال را پرسید که آیا چنین نظارت شدیدی بر روی فیلم کوتاه که هنوز با وجود تلاشهای افراد و ارگانهای متعدد، اکران عمومی قابل توجهی ندارد و کماکان دامنه فعالان و مخاطبان جدی آن بسیار محدود هستند، کارساز است؟
به عنوان شخصی که بیش از ۱۵ سال است به شکلی جدی در حوزه فیلم کوتاه فعالیت کردهام و مخاطب جدی هزاران فیلم کوتاه بودهام هرگز به فیلم کوتاهی برنخوردم که در پرداختن به موضوعات حساس زیاده روی غیر معقولی کرده باشد. چراکه در نهایت همه فیلمسازان مهمترین مخاطب و امکان اکران فیلمهای خود را در بین مخاطبان و جشنوارههای ایرانی جستجو میکنند، باید از مدیران سینمایی در سطوح کلان و خرد این سوال را بپرسیم که آیا نمایش چند فیلم کوتاه به بار آمدن چنین بحرانهای گسترده که حالا حتی ابعاد بینالمللی یافته میارزید؟ آیا نتیجه تنگتر شدن دامنه نظارت و اجبار کردن موضوعات محدود برای تولید فیلمها چیزی جز نارضایی به بار آورده است؟ جشنوارهای با ۳۸ سال سابقه که مدعی مهمترین جشنواره فیلم کوتاه در خاورمیانه و غرب آسیاست و انجمن سینمای جوانان ایران که مدعی ست جزو ویژهترین و خاصترین ارگانهای حمایتی تولید و آموزش فیلم کوتاه در جهان است باید چنین به وضعیت اسفباری دچار شود که یکشبه همه اعتبار ملی و بینالمللی خود را در خطر ضایع شدن ببیند؟»
انتهای پیام/
One comment