به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری صبا، سازمان زیباسازی شهر تهران همزمان با ۲۴ آبان ماه و آغاز بیستونهمین هفته کتاب و کتابخوانی، ۵۰۰ طرح فرهنگی را با شعار «کتاب خوب بخوانیم» روی سازه های تبلیغات شهری اکران کرد که ازجمله آنها معرفی برخی نویسندگان و آثار آنها بود، اما نوع انتخاب این نویسندگان و آثار معرفی شده اعتراض برخی مخاطبان و اهالی فرهنگ را به همراه داشت. در این راستا سراغ پژمان موسوی نویسنده و روزنامهنگار رفتیم و با او درباره تاثیر تبلیغات شهری روی استقبال مخاطبان از کتاب صحبت کردیم و همچنین این فعال فرهنگی نسبت به انتخاب یک سوی نویسندگانی که در این طرح معرفی شدند، انتقاد کرد.
پژمان موسوی در گفتگو با صبا عنوان کرد: هفته کتاب فرصت خوبیست تا هر نهاد و دستگاهی که مسئول بیلبوردها و تبلیعات فضای شهری است، بتواند با استفاده از این امکان مردم را به خواندن کتاب و رفتن به کتابفروشیها تشویق کند و از آنجاکه به دلیل اتفاقات سالهای اخیر مانند افزایش بیرویه قیمت کاغذ و نفوذ زیاد شبکههای اجتماعی، بخشی از مردم دیگر توان خرید کتاب را ندارند و بخشی دیگر آنقدر سرگرم فضای مجازی هستند که فرصت مطالعه ندارند، اما طرحهایی مانند طرحهای فصلی کتاب و مناسبتهایی مانند هفته کتاب میتوانند فرصتی باشند تا مردم دوباره به کتابفروشیها بروند و از تخفیفها استفاده کنند و حداقل در این هفته اقبال خوبی نسبت به کتاب نشان دهند.
نویسنده کتاب «شانه بر موی سپید» درباره تبلیغات شهری کتاب بیان کرد: یکی از ابزارهای مهم تشویق مردم به کتابخوانی و اطلاعرسانی نسبت به این رویدادها، فضاهای اکران شهریست که در سالهای اخیر این اتفاق افتاده است و مردم از این طریق به خرید کتاب تشویق و با برخی نویسندگان آشنا شده اند.
او در ادامه با انتقاد از تبلیغات شهری بیستونهمین دوره هفته کتاب اظهار کرد: اتفاقی که امسال افتاد این است که فضای اکران شهری به یک طیف خاص از نویسندگان و کتابها اختصاص داده شده است که جز برخی از آنها که مورد احترام مردماند و مردم آثار آنها را دنبال میکنند، باقی اساسا کسانی هستند که من به آنها شبه نویسنده و به کتابهایشان شبه کتاب میگویم؛ یعنی کسانی هستند که نه اقبالی از سمت جامعه به آنها هست و نه اساسا به عنوان نویسنده و مولف جایی میان مردم دارند که آثارشان دیده و خوانده شود و در قفسه کتابفروشیها جای بگیرد.
تعمدا عده ای را حذف کرده اند
این فعال فرهنگی افزود: البته این را هم بگویم که مخالف این نیستم که چهرههای جدید هم معرفی شوند زیرا ممکن است فردی چهره ناشناختهای باشد اما آثار خوبی نوشته باشد، اما چیزی اکنون شاهد آن هستیم لجبازی مسئولان و حتی به نظرم نفرتپراکنی نسبت به برخی آدمها و کتابهاییست که خودشان هم میدانند برای مردم مهم نیستند و شاید مردم منتقد جدی آنها هم باشند، اما اکنون چهره و کتاب آنها در مهمترین اتوبانهای شهر تهران روی بیلبوردها و عرصه شهری در معرض تماشا قرار دارد و در مقابل کسانی که واقعا نویسندگان مهم و تاثیرگذاری هستند و سالها خون دل خوردهاند تا به نویسنده تبدیل شوند و آثار آنها در همین دولت و با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به چاپ رسیدهاند، در این تبلیغات گم شدهاند.
اگر کتاب این است، اصلا ما کتاب نمیخواهیم
این روزنامهنگار با اشاره به اینکه این مدل معرفی و تشویق مردم به کتابخوانی کاملا نتیجه عکس میدهد، تشریح کرد: این تبلبغات بیشتر حسی در جامعه ایجاد میکند که افراد بگویند «اگر کتاب این است، اصلا ما کتاب نمیخواهیم.»
او در ادامه پیشنهادی مطرح کرد و گفت: اگر دوستان در مدیریت شهری و عرصههای مدیریتی دولتی اکنون به هر دلیلی با برخی از نویسندگان مشکل دارند، میتوانند کتابهای کلاسیک را معرفی کنند یا با پیامهای کلی مردم را به کتابخوانی دعوت کنند، نه معرفی یک طیف خاص از همفکران خود که جای اندکی میان جامعه و افکار عمومی دارند و فرصت زیادی در تبلیعات شهری به آنها بدهند و باقی نویسندگان را سانسور کنند.
موسوی در پایان خاطرنشان کرد: نفسِ تبلیغ کتاب در بیلبوردهای شهری خوب است اما انتخاب افراد و کتابها جهتدار بود. اینکه به یک بخشی از جامعه تریبون میدهند و بخش دیگر را نادیده میگیرند منجر به واکنش افراد میشود و حتی باید بدانند با این کار نه تنها کمکی به این نویسندگان نکردند بلکه بیشتر آنها را از چشم مردم انداختند.
ندا زنگینه
انتهای پیام/
There are no comments yet