سید علی میرفتاح نویسندهای که کتاب جدید او به نام «نوبت ناتانائیل» به تازگی به همت نشر مرکز به چاپ رسیده است در گفتگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری صبا عنوان کرد: در ابتدای گفتگو باید عنوان کنم که ظاهرا یکی از خبرگزاریها در معرفی کتاب «نوبت ناتانائیل» توضیحاتی داده که باعث سوتفاهم شده است. درواقع داستان این کتاب نه عرفانیست و نه به مسیحیت ربطی دارد. ناتانائیل هم یک اسم عبری است که فارسیاش میشود «خداداد» یا خدابخش و صرفا از روی تخیل اسم یکی از فرشتههای ناپیدای داستان را گذاشتهام ناتانائیل، همچنانکه اسم دیگر شخصیتهای داستان هم تخیلی هستند. پس تصریح میکنم که اولا مضمون کتاب عرفانی و معرفتی نیست، ثانیا این ناتانائیل ربطی به حضرت مسیح و حواریونش ندارد.
نویسنده «قلندران بیژامهپوش» درباره ایده نگارش داستان «نوبت ناتانائیل» توضیح داد: در قرآن مجید داستانی به اختصار هرچه تمامتر روایت شده که مربوط به ۲ فرشته است به نامهای هاروات و ماروت. این ۲ فرشته که در عالم ملکوت بنی آدم را شماتت و سرزنش میکنند، از خدا میخواهند که به ناسوت بیایند و در کسوت انسانی خدا را عبادت کنند و علیرغم کششهای نفسانی تقوا پیشه کنند. این ۲ فرشته همینکه به زمین میآیند و خلق و خوی انسانی پیدا میکنند در کمتر از یک شبانهروز هم قتل میکنند، هم شراب میخورند، هم زنا میکنند و هم حقی را ناحق میکنند؛ این داستان بسیار عبرتآموز است و تفصیلش را در کتابهای تفسیر میتوان پیدا کرد.
او ادامه داد: خیلیها از این داستان اقتباس کردهاند از جمله ویموندرس در «بهشت بر فراز برلین»، و داستان یکخطی هاروت و ماروت مرا هم شیفته خودش کرد و وادارم کرد که نویسندهای میانسال را همراه این ۲ فرشته به ماموریتی الهی بفرستم.
این روزنامهنگار درباره محتوای این کتاب تشریح کرد: محتوای «نوبت ناتانائیل» تا حدود زیادی طنز است؛ نمیگویم رمان طنز بلکه میگویم در آن از شوخی و مطایبه آکنده است. داستان به طور خلاصه از این قرار است که فرشتهها به زمین میآیند تا به کمک نویسندهای منزوی جلوی گناه مردم و مسئولان را بگیرند اما… .
این نویسنده خاطرنشان کرد: برای نوشتن رمان نیاز چندانی به تحقیق نداشتم و صرفا بعضی جاها که میترسیدم خیالم افسار پاره کند و به جای نامناسب برود، جوانب احتیاط را درنظر میگرفتم و مستند به بعضی ماثورات دینی راههای امنتری پیش پای شخصیتهای داستان میگذاشتم. البته تا آنجا که عقل و سوادم قد میداد کتابها و داستانها و مستنداتی را درباره فرشتهها و عوالمشان مطالعه کردم.
میرفتاح در پایان با بیان اینکه این داستان یک سهگانه است، درباره نگارش جلد سوم آن اظهار کرد: قبل از این داستان، رمانی نوشتم به اسم «گیت دخانی» و در آن داستان نویسندهای شبیه به خودم هست که با یک جن شرور طرح دوستی میریزد… همان موقع این داستان را به صورت سهگانه در ذهنم طراحی کردم به این صورت که اولی قصه اجنه، دومی قصه فرشتهها و اگر خدا بخواهد در داستان سوم پای غولها و دیوها به داستانم باز میشود، اکنون مشغول نوشتن آخرین قسمت این تریلوژی هستم.
ندا زنگینه
انتهای پیام/
There are no comments yet