به گزارش خبرنگار سینمایی صبا، علی اکبر عبدالعلی زاده نویسنده، کارگردان و منتقد سینما در یادداشتی به فیلم «شادروان» ساخته حسین نمازی که روز گذشته ۱۲ بهمن ماه در روز دوم چهلمین جشنواره فیلم فجر در خانه جشنواره در برج میلاد اکران شد، پرداخت.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
«پدر پیر و دیابنی یک خانواده درب و داغون و فقیر در اثر زیاده روی در خوردن نون خامهای فوت میکند و هزینه بیمارستانی و کفن و دفن زیادی روی دست سه فرزند و همسرش میگذارد. بچه هاتصور میکنند این شادروان در حساب بانکیاش پس اندازی برای هزینههای کفن و دفنش دارد. اما بانک حساب را بسته و حالا نادر که پسر بزرگ و بیکاره او باید تمام مخارج آیسییو و کفن و دفن او را تامین کند؛ از طرفی فامیل مادر بیوقفه به خانه میآیند و خانواده بیپول در پذیرایی آنها عاجر مانده و اینگونه داستانی پر از موقعیتهای کمیک و دیالوگهای بامزه شکل میگیرد. ماجرا دزدیدن جنازه و فرزند دیگر پدر که کسی اورا نمیشناسد و عشق افغانستانی نادر و برادر بیمسئولیت، دایی بیخاصیت و خواهر خردمند و الخ.
فیلم کمی کشدار است و حتما نیازمند یک روتوش جدی است، اما داستان پرتمپو و بزن بکوب خوبی دارد. کمدیای که به جای موج سواری روی شوخیهای غیراخلاقی و روابط سطحی عشقهای بیمایه، در کنار روایت یک داستان روان مصائب بخشی از جامعه ایرانی را روایت میکند. دنیای آدمهای بدبختی که به شکل اعجاب آوری سرپا هستند و مبتنی بر روابط خاض اجتماعی خود دورهم مشکلاتشان را حل میکنند. چیزی شبیه فیلم به یادماندنی «مهمان مامان» و صدالبته نه به آن خوشمزگی.
فیلم غافلگیریهای خودش را در شخصیتپردازی و بازیها و موقعیتها دارد. زنجیروار مخاطب را همراه میکند و در گونه خود موفقیت نسبی در جذب مخاطب عام خواهد داشت.
بازیگران خوبند، رضا رویگری با تمام مشکلات جسمی و کوتاهی نقش نقش خاطرهانگیز و ماندگاری از بلعیدن بیتکلف شیرینیهای خامهای از خود باقی گذاشته و مرگ زیبایی را خلق میکند.
سینا مهراد هم در لبه باریکی حرکت کرده و به یقین خودش هم از نتیجه کار غافلگیر شده است. نقش او به سادگی میتوانست به ورطه تکرار تیپ بیافتد و نابود شود اما انرژی که دیالوگهای خوش تراش فیلمنامه و مهراد یا همان سهیلی خودمان به کارکتر داده، نادر داستان را در قواره یک نقش خوب بالا کشیده است.
بهرنگ علوی اما بعد از سالها بازی در نقشهای بیخاصیت این بار با گریمی متفاوت و باورپذیر شخصیتی دایی اسد را به عنوان نقطه عطف بازیگریاش ثبت کرده. شاید اگر سالها قبل این فرصت به او داده میشد یا بهتر بگویم از فرصتهایش خوب استفاده میکرد دیگر نیازی نبود در فضای مجازی برای دیده شدن هزارجور معلق سیاسی و اخلاقی و… بزند.
رویا تیموریان، گلاره عباسی و نازنین بیاتی در جای خود محکم و خوب ایستادهاند و نقشهایی که میتوانست پر از خارهای آزاردهنده باشد را نرم و لطیف و روان پیش میبرند، باقی بازیها هم خوب است.
فیلم از تکنیک رفتارهای متناقض نما در افراد داستان، موقعیتها وگرهافکنی و گره گشایی بهره کافی برده است و گره گشایی نهایی در تامین هزینهها توسط یک فامیل آویزان دراوج این بهره برداری در جهان فیلم قابل پذیرش است. فامیلی که اگر گوشت همدیگر را بخورند اما استخوانهای همدیگر را دور نمیریزند.
کار مسعود سلامی در تصویر خوب است و صدابرداری اردلان در صحنههای پربازیگر بسیار خوب است. در مجموع فیلمساز تواسته از یک خبر چند خطی در روزنامه داستان پرماجرایی را رقم بزند گرچه همچنان که گفته شد این نسخه در تدوین مجدد نیازمند اصلاح و کوتاهسازی است.»
بیشتر بخوانید:
«مرد بازنده» و «بیرو» دو فیلم کمی تا قسمتی خوب
دسته گل پوستر جشنواره فیلم فجر در چهل سالگی
انتهای پیام/
There are no comments yet