«علفزار» پرخطر | پایگاه خبری صبا
امروز ۳۰ شهریور ۱۴۰۳ ساعت ۱۹:۱۷
یادداشت‌های یک ذهن آشفته -3

«علفزار» پرخطر

علی اکبر عبدالعلی زاده نویسنده، کارگردان و منتقد در یادداشتی درباره فیلم «علفزار» نوشت.

به گزارش خبرنگار سینمایی صبا، علی اکبر عبدالعلی زاده نویسنده، کارگردان و منتقد سینما در یادداشتی به فیلم «علفزار» ساخته کاظم دانشی که روز گذشته ۱۲ بهمن ماه در روز دوم چهلمین جشنواره فیلم فجر در خانه جشنواره در برج میلاد اکران شد، پرداخت.

متن این یادداشت به شرح زیر است:

«فیلم «علفزار» سومین فیلم جشنواره است که دیدم و تا اینجای کار به نظر می‌رسد ۲۲ فیلمی شدن چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر چندان هم بی‌اثر نبود، چون برخلاف چند دوره گذشته که مجبور بودیم هر اثر ماقبل سینما، بی‌محتوا و ناقصی را تماشا کنیم، در این دوره تا روز دوم با آثار قابل تماشایی روبرو هستیم که هر یک دارای ویژگی‌های منحصر به فردی هستند.

«علفزار»، با یک غافلگیری آغاز می‌شود که مخاطب را از همان ابتدا میخکوب می‌کند و نوید تماشای یک فیلم جسور را می‌دهد؛ مامور تعقیب متهم ایست می‌دهد و یک تیر هوایی شلیک می‌کند. چیزی از آسمان می‌افتد و اولین فاجعه داستان رخ می‌دهد.

بازپرس با بازی متفاوت پژمان جمشیدی وارد می‌شود! بازیگری که انگار خدا بغلش کرده و دست به هر نقشی می‌زند طلا می‌شود. جمشیدی این بار تصویر خسته و مردد یک مقام قضایی که با تمام ناملایمات همچنان در تحقیق عدالت محور اصرار دارد را به نمایش می‌گذارد.

فیلم بر محور یک پرونده واقعی می‌چرخد راجع به اتفاقی که حدود ۱۰ سال قبل در یک باغ رخ داد. یک استخر پارتی که توسط گروهی از اراذل منطقه مورد حمله قرار گرفت، یورشی همراه با تعرض، شرب حرام و اقدام به قتل و… و پرونده پیچیده‌ای را رقم زد پر از اخبار ضد و نقیض و پرحاشیه.

روایت روان فیلم در طرح موضوعی پیچیده و پرتنش قضایی، آن هم پیرامون یک واقعه اجتماعی اتفاقی است که کمتر در سینمای ایران رخ داده است. آن هم داستانی که در فضای دادگاهی رخ می‌دهد. فیلمساز به مدد فیلمنامه‌ای چکش کاری شده و پخته، از کلیشه‌های معمول گروه فیلم‌های دادگاهی عبور کرده و علاوه برسواری خوبی که قدم به قدم از بحران گرفته، تصویری واقعی از شرایط پیچیده فضاهای قضایی ارائه می‌کند. تصویری که برلبه تیغ میان نگاه صادقانه و سیاه نمایی روایتی شریف را ارائه می‌دهد و در این گذر هزارتو، اثرسینمایی قابل قبولی را خلق می‌کند. اثری که برای یک فیلمساز اولی سکوی موفقیت و پرش خوبی تلقی می‌شود.

پرونده با شکایت خانواده مورد تعرض قرار گرفته به دادگاه رسیده و چون خانواده مربوطه منسوب به یک مقام رسمی هستند قرار است با نظر اعضای خانواده برای حفظ آبروی جناب شهردار مختومه شود. اما سرو کله عروس خانوده پیدا می‌شود که نمی‌خواهد کوتاه بیاید. فیلم جذابیت‌ها و لحظه‌های به یادماندنی دارد که قرار نیست برایتان بگویم تا جزئیات لو نرود. به همین دلیل به چند اشاره بسنده می‌کنم.

فیلم خرده روایت‌های دیگری را هم دارد؛ از جمله زن و مردی معتاد که ۸ سال پیش فرزندی نامشروع به دنیا آورده‌اند و حالا به دنبال گرفتن شناسنامه برای او هستند. مهدی زمین پرداز در نقش پدر بچه سعی وافر دارد از این فرصت طلایی نقش ماندگاری برای خود دست و پا کند که نتیجه بدک نیست اما نه در حد ماندگاری.

در مقابل صدف اسپهبدی در نقش «فریبا» یعنی مادر بچه چشمگیر است. نقش کم نظیر است و از آن رنج بسیار بازیگری برای خلق یک نقش ماندگار برایش رقم زده، وزن کم کرده، با معتادان پرخطر معاشرت کرده و دیالوگ‌هایش را طوری شلیک می‌کند که انگار هزارسال است معتاد است و کف خیابان خوابیده. از این رهگذر یک بازیگر آینده دار برای سینمای ایران هم متولد می‌شود.

فیلم «علفزار» به کارگردانی و نویسندگی کاظم دانشی و تهیه‌کنندگی بهرام‌رادان ساخته شده است. در خلاصه داستان آمده است: برخی از رازها بهتر است فاش شود اما برخی هرگز؛ و باید در جایی دور از دسترس دفن شوند.

بیشتر سکانس‌ها در دادگاه فیلم برداری شده است. بازی‌ها به عنوان پیشانی فیلم همگون و روان و اندازه‌اند. سارا بهرامی مثل همیشه موفق می‌شود و ستاره پسیانی برخلاف معمول خوب است! ترلان پروانه، مائده طهماسبی، فرخ نعمتی و بقیه بازیگران هم خوبند. نقش‌ها جملگی در داستان با دز بالا تاثیرگذارند.

فیلمبرداری با دوربین هادی بهروز و چهره‌پردازی مونا جعفری هم بدون خودنمایی بسیار مطلوب است. حتی حضور بهرام رادان همان پسرک چشم رنگی و گوگولی سینمای دهه ۸۰ هم در مقام تهیه کننده خودش از جمله شگفتی‌های فیلم است و خبر از زیرکی این چهره سینمایی می‌دهد.

اما موقعیت دو کودک داستان برایم از ابتدا چالش برانگیز بود. مادر معتاد دخترش را از فضای دادگاه دور نگه می‌دارد و در مقابل عروس خانواده کودکش را در تمامی مراحل پرتنش، عصبی و بی‌پروای ماجرا با آن همه اشاره به مسائل اخلاقی و واژه‌های رکیک با خود همراه می‌کند. بدون اینکه قصه را لو بدهم می‌گویم از آن غافل نشوید که کلید سماجت‌های مادرش در پیگیری شکایت است. فیلمساز در نگاهی ظریف حتی به نگاه تربیتی دو خانواده می‌پردازد و کفه خانواده معتاد در این موضوع سنگین‌تر است و زنگ خطر برای خانواده‌های بی‌بند و بار اما پولدار و با نفوذ را به صدا در می‌آورد.

از میان عوامل پشت دوربین این فیلم، بهزاد عبدی سه دوره نامزد و دو دوره سیمرغ بلورین بخش موسیقی را به نام خود کرده و در این دوره جشنواره نیز با دو فیلم حضور دارد. نامزدی دریافت جایزه روی شاخش است و احتمال دریافت سیمرغ سوم هم هست. فیلم در بخش‌های مهم دیگر از جمله بازیگر نقش اول مرد، مکمل مرد و زن، فیلمنامه، کارگردانی و… هم زمینه نامزدی و دریافت جایزه را به خوبی دارد. البته باید همه فیلم‌ها را دید.»

بیشتر بخوانید:

«مرد بازنده» و «بیرو» دو فیلم کمی تا قسمتی خوب

دسته گل پوستر جشنواره فیلم فجر در چهل سالگی

انتهای پیام/

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    231/063/671/400
  • تمساح خونی
    168/255/197/250
  • مست عشق
    120/024/440/750
  • خجالت‌نکش۲
    83/565/115/200
  • پول و پارتی
    75/236/463/500
  • سال گربه
    64/591/860/000
  • قیف
    16/316/080/500
  • یادگار جنوب
    12/104/059/550
  • ملاقات با جادوگر
    10/154/125/000
  • مفت بر
    9/605/872/500
  • ساعت 6صبح
    6/682/846/250
  • قلب رقه
    6/682/092/000
  • شهرگربه‌ها۲
    5/039/137/000
  • در آغوش درخت
    4/758/831/500
  • شه‌سوار
    2/867/932/500
  • روزی روزگاری آبادان
    2/689/395/000
  • آغوش باز
    691/497/500
  • کارزار
    189/070/000
  • سودابه
    128/322/500
  • لختگی
    25/100/000