به گزارش خبرنگار سینمایی صبا، علی اکبر عبدالعلی زاده نویسنده، کارگردان و منتقد سینما در یادداشتی به فیلم «ماهان» ساخته حمید شاه حاتمی که روز گذشته ۱۴ بهمن ماه در روز چهارم چهلمین جشنواره فیلم فجر در خانه جشنواره در برج میلاد اکران شد، پرداخت.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
«روز چهارم جشنواره با یک فیلم ضعیف غیر قابل تماشا و یک فیلم تماشایی در قواره یک اثر سینمایی کامل سپری شد.
«ماهان» اولین ساخته حمید شاه حاتمی روایت زندگی یک بازیگر تئاتر است که پس از مدتها میتواند نقش اصلی یک نمایش را روی صحنه ایفا کند، اما بیماری سرطان مسیر زندگی او را دستخوش تغییرات جدی قرار میدهد.
فیلم از همان سکانس افتتاحیه یعنی گرفتاری ماهان و همسرش در طوفان کویر نا امید کننده است. طوفان و باد با جلوههای ویژه رایانهای افزایش یافته اما فیلمساز فراموش کرده بدیهیترین نکات را رعایت کند به نحوی که در میان باد و طوفان لباس بازیگری در اندازه وزش نسیم تکان میخورد! معمولا سکانس افتتاحیه باید برای مخاطب یقه گیر باشد و اغلب فیلمهای خوب تکلیف خود را در همان ابتدا با مخاطبشان روشن میکنند.
فرقی نمیکند حمید پسر علی شاه حاتمی باشد یا فیلم اولی دیگری؛ فیلم از نظر زیباییشناسی و تکنیک در سطح بسیار پایینی است. فیلمنامه به لحاظ داستانپردازی، روایت، شخصیتپردازی، اتفاقات، دیالوگها و… بسیار دم دستی و ضعیف است. انتخاب بازیگران به ویژه بازیگر نقش اول بیسلیقه است تا جایی که به نظر میرسد پولی درمیان بوده و سرمایه گذار هم نظراتی درباب حال دادن به رفقا داشته و فیلمساز هم این فرصت را قاپیده! و در روندی که اولویتاش کسب در آمد است نه خلق اثر محصولی به نام «ماهان» متولد شده. بدتر اینکه تهیه کننده فیلم، خود علی شاه حاتمی است! فیلمسازی باسابقه با فیلمها و سریالهایی که در زمان خودش خوش درخشیده.
گرچه علی شاه حاتمی در این باره گفته: «فیلم تصویر درخشانی از مذاهب نشان میدهد. این فیلم از طرف خدا به من سفارش شده و خوشحالم آن را توانستم به نحو احسن انجام بدهم!»
اگر علی شاه حاتمی نقشی در تولید فیلم نداشت، میتوانستیم بگوییم حمید میخواسته از زیر سایه پدر بیرون بیاید و مستقل اسمی درکند که خب استعدادی نداشته و نشده!
در حالی که از نسل جدید توقع جهش از سینمای گذشته به امروز و «به روز» را داریم اما در این فیلم همه چیز سردستی است حتی گلوگاههای دراماتیک مثل اجرای نمایش عروسکی برای بچههای سرطانی که انگار اصلا به متن آن فکر نشده و در جای جای فیلم فقط به حال و احوال عروسکها با بچهها میگذرد، در بیمارستان، بیابان، خیابان و الخ.
«ماهان» هم که به لحاظ فیزیکی و گویش و… تصویر یک پسر لوس به تمام معناست با تصمیمات همیشه غلط که حالا با روحیه یک بیمار سرطانی آمیخته شده و در کنار دنیای بیمنطق – از خرید دوچرخه با پول فروش کتاب بگیر تا یک استندآپ کار موفق که سفارش اجرا را رد میکند اما در یک کافه پادو است! – داستان جایی برای تحول منطقی باقی نمیگذارد.
فرزندان فیلمسازان مشهور اگر در حد متوسط هم نباشند دیگر کارشان سخت است. همه میپرسند این بابا، با این همه امکانت دور و برش چرا هیچی نشد؟ گاهی حتی اگر فعال هم باشند اما نبوغی بروز ندهند حرف و حدیث پشت سراستعدادشان زیاد است مثل مانی حقیقی که با آن همه سابقه پدربزرگ و خانوادهاش انگار عاق والدین شده و مهمترین فیلمش در قواره سینما «ازدها وارد میشود» است. البته بگذارید از این بحث بگذریم که رندان گویند: «نگو که ممکن است سرفرزند خودت بیاید!»
شاید «ماهان» مثل «لایههای دروغ» یک فیلم ماقبل سینما نباشد اما آنقدر ضعیف است که بتوانیم یقه هیات انتخاب جشنواره را بگیریم که چرا این فیلم در فهرست ۲۲ فیلم مسابقه است. ما که میدانیم چه فیلمهایی بیرون از جشنواره مانده!
از فیلمساز که توقعی نیست زیرا حضور در جشنواره خودش توجیه اقتصادی خوبی برای سرمایه گذار نا آگاه از فضای سینما است. اما این حضور آبرویی برای برگزارکنندگان جشنواره نمیگذارد.
میفهمیم حضور «لایههای دروغ» در جشنواره فحش خور مدیران دولت قبل خاصه در بنیاد سینمایی فارابی را افزایش میدهد، اما حضور این فیلم در چهلمین دوره دیگر رسما شائبه تبانی دارد.
گرچه حمید شاهحاتمی در پاسخ میگوید «وقتی فیلمی به جشنواره میآید به آن معنا نیست که فیلمی خوب است یا بد! شاید سلیقه هیات انتخاب به فیلم من نزدیکتر بوده است!» این هم خودش سرشکستگی برای فجر است.»
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است