دختران هم مگر دسته دارند؟! | پایگاه خبری صبا
امروز ۲ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۲:۵۴
یادداشت‌های یک ذهن زیبا -9

دختران هم مگر دسته دارند؟!

علی اکبر عبدالعلی زاده نویسنده، کارگردان و منتقد در یادداشتی درباره فیلم «دسته دختران» ساخته منیر قیدی نوشت.

به گزارش خبرنگار سینمایی صبا، علی اکبر عبدالعلی زاده نویسنده، کارگردان و منتقد سینما در یادداشتی به فیلم «دسته دختران» ساخته منیر قیدی که روز گذشته ۱۵ بهمن ماه در روز پنجم چهلمین جشنواره فیلم فجر در خانه جشنواره در برج میلاد اکران شد، پرداخت.

متن این یادداشت به شرح زیر است:

««دسته دختران» راوی داستانی متفاوت از حضور زنان در روزهای پرتلاطم ابتدایی تهاجم عراق به ایران و تاریخ دفاع مقدس است. منیر قیدی با بازسازی تصاویر زنده و مستند از نبرد خانه به خانه خرمشهر، اولین تصویر سینمایی با نگاه زنانه از آن مقاومت را خلق کرده است.

پیش از تماشای فیلم و براساس فضای فیلم «ویلایی‌ها» تصور می‌کردم با داستانی بر محور موقعیت انسانی چند خانم در فضای روزهای سقوط خرمشهر مواجه خواهم شد. سکانس افتتاحیه هم که به شدت منطبق با سکانس رویای خانم معلم و آتش گرفتن مینی بوس فیلم «دوئل» – با حضور افتخاری هدیه تهرانی بود – این تصور را تایید می‌کرد، اما بلافاصله و بی واسطه مخاطب و فیلمساز و پرده نمایش و سیستم صدا و کل سالن افتاد وسط معرکه جنگ و تجربه خون و انفجار و زجه و فریاد قربانیان فیلم «تنگه ابوغریب» تکرار شد؛ این بار به روایت فیلمساز زنی که در فیلم اول حتی یک کشته هم به جا نگذاشته بود آن هم به خاطر «دوری از خشونت جنگ!»

فیلمساز در تصمیم اولیه برای ارائه تصویر خانم‌ها در دفاع مقدس جسارت و زیرکی به خرج داده اما با اتتخاب شخصیت‌های خیالی نتوانسته به واکاوی مصائب، خطرات و بحرانی بودن این حضور برای زنان و اطرافیان دست یابد. شخصیت‌هایی که قطعا می‌توانند مابه ازای واقعی داشته باشند ولی قطعا نوع پرداخت به آن‌ها مانع از بهره‌برداری از توان خاصه منیر قیدی در نفوذ در دنیای زنان آن هم در موقعیت پیچیده بحران شود.

زنی که خود را در مرگ دو فرزندش مقصر می‌داند، برای آرام ساختن وجدان و جلو انداختن مرگ خودش تلاش می‌کند در صحنه درگیری‌ها حاضر شود و به رزمندگان کمک کند. او آموزش نظامی دیده و در ابتدای راه دو همراه دارد، یک زن عرب و یک دختر نیمه عرب که مدعی‌اند آموزش دیده‌اند ولی بدیهی‌ترین اصول نظامی را نمی‌دانند. بعد‌ها دخترک خوزستانی که خانواده‌اش را از دست داده، یک خانم دکتر «بعد از این» و یک پسر تهرانی ترسو هم به آن‌ها اضافه می‌شود و دسته دختران به علاوه یک پسر شکل می‌گیرد و آن‌ها در ماموریتی خودتراشیده تصمیم می‌گیرند از دژ در حال سقوط ارتش برای خط مقدم مردمی در خرمشهر، مهمات ببرند.

در این میان مخاطب علاوه بر رشادت، ترس و شجاعت دختران کمی هم با دنیای آن‌ها آشنا می‌شود. ماموریت که انجام می‌شود، سفره هم جمع می‌شود و دختر‌ها پراکنده می‌شوند.

نمی‌دانم فیلمنامه میلاد اکبرنژاد و ابراهیم امینی تا چه حد درگیر صحنه‌های جنگ و انفجار بوده، ولی آشکار است حضور ساناز بیان هم در مرحله بازنویسی، کمکی به پررنگ شدن وجوه انسانی و عمق بخشیدن به شخصیت زنان داستان نکرده است.

البته هیچ یک از اینها باعث نمی‌شود فیلم «دسته دختران» تماشایی نباشد. زیرا حجم خون و خونریزی و تصویر صورت پرخون جنگ که در غایت توان سینمای ایران خوب از کار در آمده خود به خود مخاطب را تاپایان با خود می‌برد.

حتی انتخاب بد برخی بازیگران هم فیلم را دچار نقصان جدی نمی‌کند. حضور نیکی کریمی به فیلم کمکی نکرده و بیشتر در ادامه تکمیل تنوع پرونده حرفه‌ای او قرار می‌گیرد. دخترک لطیف فیلم «عروس» حالا دیگر نقش موتورسوار و حق بگیر و یاغی و همه را در پرونده خودش دارد و یک فیلم جنگی می‌تواند رنگین کمان حرفه‌ای او را جانی دوباره ببخشد.

پانته‌آ پناهی‌ها مثل همیشه حضور مطلوب و به جایی دارد. فرشته حسینی هم خیلی بی‌روح است و از پس نقش بر نیامده گرچه بی‌انصافی است اگر نگوییم فیلم، فیلم سختی است.

هدی زین‌العابدین اما فرصت این فیلم برای دیده شدن را به واقع غنیمت دانسته و با وجود کمرنگی نقش، حضوری درخور دارد.

حسین سلیمانی دوست‌داشتنی هم با وجود عناصر تکرار نقش، اما بازی باورپذیر و به اندازه‌ای دارد با ریز مانورهای حرفه‌ای که لحظه‌های ناب می‌سازد. سلیمانی انگار دعای مادر پشت سر دارد و بازی‌هایش از ریز و درشت همگی تماشایی هستند.

فیلمبرداری سامان لطفیان و تدوین حمید نجفی‌راد درخشان است گرچه روتوش‌هایی برای اکران می‌خواهد.

موسیقی ستار اورکی زیرکانه است گرچه در جاهایی از دست رفته، طراح صحنه و لباس، گریم و صدا در عین دشواری کار مطلوب ست، محسن روزبهانی در جلوه‌های ویژه میدانی کولاک کرده و بازیگران در این بخش با واکنش‌های حساب شده به خوبی زحمت او را به سمت بهترین‌ها جهش داده‌اند.

فیلم در مجموع سرپاست و مخاطب را به چند باره دیدن دعوت خواهد کرد و حتما در حوزه بازیگری و عوامل فنی در جمع نامزدها می‌درخشد؛ تا باشد فرصت تصاحب سیمرغ هم نصیبش شود.»

انتهای پیام/

There are no comments yet


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۶۹/۶۹۳/۰۲۰/۰۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۶۳/۶۲۰/۱۵۶/۵۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۷/۸۶۸/۱۴۹/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۴/۳۷۶/۴۱۳/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۳/۴۹۵/۱۴۱/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۵/۸۴۱/۳۳۹/۰۰۰
  • شنگول منگول
    ۹۹۳/۸۸۰/۰۰۰
  • استاد
    ۹۹۲/۹۳۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۳۷۶/۰۳۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۴۲/۰۲۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۷۹/۹۶۰/۰۰۰