به گزارش خبرنگار تجسمی صبا، موزه هنرهای معاصر تهران در روزهای پایانی اسفند ماه ۱۴۰۰ میزبان نمایشگاه «پنج گنج» از سلسله برنامههای بزرگداشت حکیم نظامی شد؛ نمایشگاهی که در اولین گامهای خود و در مراسم افتتاحیه با حواشی زیادی همراه و تبدیل به آخرین نمایشگاه موزه هنرهای معاصر تهران در زمان ریاست احسان آقایی شد.
جریان از این قرار است که مراسم افتتاحیه نمایشگاه «پنج گنج» در روز ۲۱ اسفندماه با اجرای پرفورمنس آرت یاسر خاسب به نام «پرنده ماهی» همراه بود. این پرفورمنس بدین شکل بود که هنرمند به صورت معلق بر فراز اثر «ماده و فکر» نوریوکی هاراگوچی هنرمند معاصر ژاپنی پرواز کرد و در بخشی از این اجرا بدن او با این حوض پُر از روغن سیاه برخورد کرد و این امر موجب شد که بخشی از روغن آن روی زمین بریزد. اثر «ماده و فکر» یک ظرف فولادی جوشخورده مربعی شکل کمعمق است که درون آن با روغن سیاه پر شده است. از آنجایی که روغن خاصیت انعکاسی دارد، این اثر شبیه به یک آینه بزرگ در کف زمین دیده میشود که در مرکز بنای داخلی موزه قرار دارد و سیاهی روغن داخل این حوض، همچون آینهای، عکس آسمان، معماری سقف و نور را در خود منعکس میکند.
از شب بعد از افتتاحیه، ویدیوهای این پرفورمنس و برخورد بدن پرفورمر با این حوض روغن در فضای مجازی پخش شد و واکنش تند مخاطبان را به همراه داشت. در همین راستا موزه هنرهای معاصر تهران طی بیانیهای اعلام کرد که برخورد پرفورمر به روغن در طرح اصلی ارائه شده به موزه نبوده و در اجرای اثر اشتباه ایجاد شده است و این روغن بیرون ریخته قابل جایگزینی است. هنرمند هم در گفتگو با رسانهها و همچنین در گفتگو با خبرگزاری صبا این برخورد را سهوا اعلام کرده بود.
این برخوردهای ضدونقیض، اظهارنظرهای گاه تند و خشمگینانه که غالبا در فضای مجازی مانند اینستاگرام و توئیتر نمود پیدا کرده بود، همچنان ادامه داشت تا روز بعد از این جریان با حکم محمود سالاری معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عبادرضا اسلامی کولایی به عنوان رییس جدید موزه هنرهای معاصر تهران جایگزین احسان آقایی در این سمت شد؛ خبری که اغلب اهالی رسانه و هنرمندان را متعجب کرد و مجدد این دوگانه را ایجاد کرد که عدهای طرفدار برکناری یک مدیر به دلیل برخورد نادرست با اثر هنری بودند و ازطرفی برخی ازجمله بزرگان هنرهای تجسمی به حمایت از مدیر سابق برآمدند.
مسلما برای پیگیری دلیل این تصمیم ناگهانی به سراغ معاون هنری وزیر ارشاد رفتیم و او در گفتگو با خبرنگار صبا علت این برکناری را اتمام مدت زمان ماموریت احسان آقایی در معاونت هنری ارشاد اعلام کرد و اینکه در پایان سال تغییر مدیریتها امری طبیعی است.
درنهایت با برخورد به ایام تعطیلات نوروز ۱۴۰۱ آتش فروزان آن روزها نیز مانند بسیاری اتفاقات دیگر در فضای مجازی و میان افکار عمومی فروکش کرد اما همچنان پرسشهایی مطرح بودند که در آن زمان کسی حاضر به پاسخگویی آنها نبود یا اینکه مجالی برای بررسی این موضوعات وجود نداشت؛ اینکه چطور یک پروژه نمایشگاهی در مدت زمان کوتاه حدود ۲-۳ هفته جمعآوری و در موزه هنرهای معاصر به نمایش درآمد؟ آنهم پس از نمایشگاه «آینه در آینه» که در وضعیتی مشابه و به سفارش وزارت فرهنگ و اشاد اسلامی برای همراهی چهاردهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر در موزه به اجرا درآمده بود، اینکه چطور اجازه اجرای یک پرفورمنس پرخطر بر فراز اثر هنری صادر شد؟، اینکه چطور رییس موزه هنرهای معاصر تهران در فاصله ۲ روز پس از این اتفاق حتی بدون اطلاع شخص او تغییر کرد؟ و…
تمام این اتفاقات منجر به این شد که گفتگویی با احسان آقایی رییس سابق موزه هنرهای معاصر تهران ترتیب دهیم که حاصل آن را می خوانید.
*موزه هنرهای معاصر تهران اواخر سال ۱۴۰۰ روزهای پرحاشیهای را سپری کرد. به نظرم برای پرداختن به این موضوع بهتر است کمی به عقبتر برگردیم و اینکه چه شد نمایشگاه «پنج گنج» به موزه هنرهای معاصر تهران آمد؟ گویا شما هم در ابتدا مخالف اجرای این برنامه بودید اما چطور با این وجود کیوریت نمایشگاه را برعهده گرفتید؟
-برنامه نکوداشت حکیم نظامی، یک برنامه ملی بود و تصمیم برگزاری آن ازسوی نهادهای بالادستی اتخاذ شده بود، بنابراین تمام امکانات دولت در وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی باید در اختیار این رویداد قرار میگرفت و به تبع آن موزه هنرهای معاصر که زیرمجموعه وزارت ارشاد است برای میزبانی این نمایشگاه انتخاب شد. علت مخالفت من در ابتدا کلیت برنامه نبود بلکه مخالفت با زمان کم برای برنامهریزی و اجرا بود زیرا زمانی که برگزاری این نمایشگاه به موزه اعلام شد ما یکسری برنامههای دیگر برای ایام نوروز در موزه تدارک دیده بودیم و ازطرفی زمان برای برگزاری یک نمایشگاه درخور شان موزه وجود نداشت، اما الزامی وجود داشت که این نمایشگاه حتما باید برگزار شود! درنتیجه من تصمیم گرفتم شخصا کیوریت نمایشگاه را برعهده بگیرم تا باتوجه به شناختی که از آثار گنجینه دارم، نمایشی شایسته طراحی کنم که با توجه به زمان کم و فرصت مطالعاتی محدودی که در اختیار داشتیم، شانیت موزه هم مخدوش نشود و به بهانه نوروز، بخش ایرانی گنجینه در موزه هنرهای معاصر تهران به نمایش گذاشته شود.
* موضوع استقلال موزه همواره برای شما مهم بوده است و حتی در گفتگوی اخیری که داشتیم مجددا به مساله هیات امنایی شدن موزه اشاره و از آن دفاع کردید، اما به نظر میرسد که موزه هنرهای معاصر تهران در فعالیتهای اخیر خود به طور آشکار به نهاد اجرایی وزارت ارشاد تبدیل شده است و حتی الزام به برگزاری نمایشگاه «پنج گنج» در صحبتهای شما پررنگ بود. پرسش من اینجاست که آیا مقاومتی برای برگزاری چنین برنامههایی داشتید یا اینکه به تدریج با این موج همراه شدید و عقب نشینی کردید؟
-واقعیت این است که موزه هنرهای معاصر مانند بسیاری از نهادهای دیگر که زیرمجموعه دولت هستند، نمیتواند فراتر از تصمیمات دولت عمل کند و قاعدتا باید تابع برنامه های دولتی باشد. درباره فعالیتهای اخیر باید بگویم که برنامههای یک سال آینده موزه تقریبا بسته شده بود اما باتوجه به تغییر دولت و درنتیجه تغییر مدیران، پیشنهادهایی به موزه ارائه شد مبنی بر اینکه باید باتوجه به تغییر دولت برنامههایی اجرا شود تا روی کار آمدن دولت سیزدهم برای مردم محسوس باشد. با همین رویکرد، پیشنهاد کردند که چهاردهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر در موزه برگزار شود که من با این موضوع مخالفت کردم زیرا یک رویداد رقابتی نمیتواند در موزه برگزار شود اما همچنان این اصرار وجود داشت که موزه هنرهای معاصر تهران با جشنواره هنرهای تجسمی فجر همراه شود. وقتی این شرایط را مشاهده کردم من خودم پیشنهاد کردم که نمایشگاهی از هنر انقلاب طراحی کنیم تا در موزه به نمایش دربیاید، البته ایده برگزاری نمایشگاه مروری بر هنر انقلاب پیشنهادی بود که من از سه سال پیش ارائه کرده بودم زیرا معتقدم هنر انقلاب در زمره متشخصترین دورههای هنری کشور ماست و پس از جریان کمالالملک و مکتب سقاخانه، به لحاظ ترتیب تاریخی، جریان هنر انقلاب سومین جریان متشخص هنری کشور است، اما باز هم برای جمعبندی نمایشگاه «آینه در آینه» فرصت کمی در اختیار داشتیم و طبیعتا نگاهها و حساسیتهایی هم وجود داشت. ما تمام تلاش خود را کردیم تا نمایشگاه شان موزهای داشته باشد اما باید اذعان کنم که «آینه در آینه» میتوانست بهتر از آن چیزی که ارائه شد، باشد اگر فرصت مطالعاتی آن تکمیل میشد که عملا این اتفاق رخ نداد.
پیشنهاد دیگری هم که در دولت سیزدهم به موزه هنرهای معاصر ارائه شد، همین نمایشگاه «پنج گنج» و همراهی با بزرگداشت حکیم نظامی بود که توضیحات آن را عرض کردم. به هرحال واقعیت این است که با تغییرات دولت، مدیران بخشهای مختلف هم تغییر میکنند و شاید من مناسب آن نگرشی که دوستان در دولت جدید دارند، نبودم و دیگر ادامه این همکاری ممکن نبود.
* یعنی میفرمایید از پیش تصمیم به برکناری شما بود و اجرای آن پرفورمنس و حواشی پیش آمده بهانهای برای تحقق این موضوع شد؟
-فکر میکنم از زمانی که خبرگزاری فارس نوشتن گزارشهایی با اطلاعات غلط را علیه من شروع کرد، مشخص بود که برنامهای برای رفتن من از موزه وجود دارد و به نظرم برای درک این موضوع نیاز به هوشمندی عجیبی نیست و از طرفی قرائتی که در مدیران فعلی وجود دارد با نگاه من همراه و همساز نبود. باید از خود آنها سوال کرد که علت اصلی برکناری چه بود اما قاعدتا من بر این باور نیستم که علت برکناری من از ریاست موزه هنرهای معاصر اجرای آن پرفورمنس بوده باشد و من فکر میکنم در آینده و سالهای بعد که فضا برای بررسی یک اجرای هنری منطقیتر باشد، متوجه میشویم که برکناری یک مدیر به بهانه برگزاری یک پرفورمنس منطقی نبوده است.
* همانطور که اشاره کردید درنهایت تمام این اتفاقات منجر به برکناری شما از سمت ریاست موزه هنرهای معاصر تهران شد و به نظر میرسید این اتفاق به طور ناگهانی و بدون اطلاع شما انجام شده است. ضمن اینکه برای پیگیری دلیل این تغییرات آقای محمود سالاری معاون هنری ارشاد در گفتگویی که با خبرگزاری صبا داشتند، اعلام کردند که دلیل برکناری شما پایان ماموریتتان در معاونت هنری ارشاد بوده است اما در گفتگو با رسانهای دیگر حواشی اجرای پرفورمنس را دلیل این اتفاق عنوان کرده بودند. نظر شما درباره این اتفاقات چیست؟
-از درون همین تناقضات میتوان به کُنه ماجرا پیبرد. این را عرض کنم که برکناری مدیران در دولتها حق مدیران بالادستی است علیرغم اینکه در حوزه فرهنگ و هنر کشور ما طول عمر مدیریتی کوتاه جای نقد جدی و بررسی دارد زیرا یک برنامهریزی کلان ممکن است چندین سال طول بکشد تا به نتیجه برسد اما در فضای فرهنگی – هنری کشور ما این امر پذیرفته شده است که با تغییر مدیران بالادستی مدیران پایینتر نیز تغییر می کنند و این حق آنهاست اما چیزی که در این میان اهمیت دارد، اخلاقمداری است.
من حدود ۲ ماه قبل از این ماجراها بهصورت شفاهی استعفای خود را به آقای سالاری اعلام کرده بودم تا دست ایشان برای انتخاب مدیر جدید باز باشد اما اینکه تغییر مدیریت موزه بدون اطلاع من انجام شد و من از طریق سایتهای خبری متوجه این موضوع شدم به نظر من بیاخلاقی بود. درباره برکناری و اینکه چه دلیلی داشته است، صحبتی ندارم و ممکن است هردلیلی منجر به اتخاذ این تصمیم شده باشد و این حق هر مدیری است که مدیران زیردست خود را متناسب با برنامهها و رویکرد خود انتخاب کند اما بیاخلاقی به هیچ عنوان برای من قابل پذیرش نیست. درحالی که آقای سالاری می توانستند روز قبل از این حکم با من صحبت کنند و بگویند که به دلیل اجرای همین پرفورمنس قصد دارم شما را برکنار کنم نه اینکه من از طریق لینک خبری متوجه این موضوع شوم. البته این اولین بار نبود که این اتفاق برای من رخ داد و دو دفعه دیگر نیز تکرار شده بود؛ در دوره مدیریت در هنرستان عالی موسیقی در دولت آقای احمدینژاد، مدیری آمد و شب سال نو به همین شیوه، اقدام به برکناری کرد و در دولت بعد از آن نیز به شیوه مشابه و از طریق تماس تلفنی به من گفتند دیگر موزه نروم و این اتفاق هم که در دولت جناب رییسی اتفاق افتاد. متاسفانه این بیاخلاقیست که در ساختار اداری ما نهادینه شده است و خیلی هم ارتباطی با دولتهای مختلف ندارد.
*برسیم به اجرای آن پرفورمنس جنجالی و اینکه چه شد به مراسم افتتاحیه نمایشگاه اضافه شد و چه قرابتی با حکیم نظامی داشت؟ آیا برخورد با اثر «ماده و فکر» در پروپوزال ابتدایی پرفورمر ارائه شده بود؟
-در دوران کاری خود همواره سعی کردم از کارهای خلاقانه حمایت کنم. باید توضیح دهم که به این نوع اجراها اصطلاحا ایریال پرفورمنس (aerial perpormance) گفته میشود. افراد کمی هستند که توانایی چنین اجراهایی داشته باشند و در ایران یاسر خاسب یکی از بهترین هنرمندان در این حوزه است. البته باید بگویم که اجرای این پرفورمنس در برنامههای موزه برای افتتاحیه نمایشگاه «پنج گنج» نبود. درواقع این پرفورمنس قرار بوده است که در اکسپوی دبی ۲۰۲۲ برگزار شود و بنابه دلایلی که نمیدانم، اجرا نشد و به موزه پیشنهاد شد که در برنامه «پنج گنج» اجرا شود و من نیز پس از گفتگو با هنرمند و آگاهی از کانسپت کار، پذیرفتم. معتقدم که ایده جذابی داشت و اجرای خوبی بود اما در طرح ارائه شده، قرار نبود که پرفورمر با روغن برخورد داشته باشد. پس از اجرای آن پرفورمنس و حواشی که به همراه داشت خود پرفورمر اعلام کرد که برخورد با اثر هاراگوچی سهوی بوده و برخی میگویند عمدا بود که من در مقام تشخیص نیستم، اما به هرحال اتفاقی افتاد که قرار نبود رخ دهد!
*در مباحثی که آن روزها مطرح بود عمدتا دو دیدگاه مشاهده میشد؛ عده کثیری با تاکید بر مراقبت از اثر هنری نفس آسیب رساندن به اثر در آن اجرای پرفرومنس را مورد نقد قرار میدادند و از طرفی برخی اعتقاد داشتند که در هنر مدرن و معاصر میتوان مواجهه متفاوتتری با اثر هنری داشت و نمیتوان حریم مشخصی برای آثار هنری در نظر گرفت. اگر شما بخواهید به عنوان یک کارشناس هنری گفتمان حاضر را نقد کنید، نظرتان چیست؟
-ما وقتی میخواهیم درباره هنر صحبت کنیم ابتدا باید بدانیم درباره چه هنری صحبت میکنیم. هنر معاصر بیشتر مبتنی بر بیان است تا مبتنی بر تکنیک و از این نظر با هنر قبل از خود تفاوت دارد. در اثر «ماده و فکر» هاراگوچی هم که به لحاظ تاریخ هنری متعلق به دوران مینیمالیزم است، بیان اهمیت دارد نه تکنیک. چه بسا اگر هاراگوچی در زمان خلق اثر با متریال متفاوتی برخورد میکرد که همین خاصیت آینهگونه روغن سیاه را داشت از آن استفاده میکرد زیرا مفهوم است که در این اثر اهمیت پیدا میکند نه تکنیک و متریالی که در آن به کار رفته است. کمااینکه نام اثر هم «ماده و فکر» است و نامی از روغن در آن بُرده نشده است زیرا چیزی که مهم است بیان هنرمند است، حال میخواهد با هر وسیله یا به هر روشی باشد. در دوران هنر معاصر نیز دیالوگ و ارتباط برقرار کردن با آثار هنری دیگر بسیار اتفاق افتاده است و اصولا یک اثر هنری معاصر که امکان ایجاد دیالوگ نداشته باشد، عملا هنر معاصر محسوب نمیشود زیرا یکی از ویژگیهای بارز هنر معاصر، تعاملگرا بودن است. من فکر میکنم اگر آقای هاراگوچی زنده بود قطعا از این پروژه استقبال میکرد.
البته این را هم بگویم که من نمیتوانم خیلی از منظر یک کارشناس هنری دراین زمینه اظهارنظر کنم زیرا در آن زمان سمت ریاست موزه را برعهده داشتم و صحبتهای من اینگونه تلقی میشود که از عملکرد خودم دفاع میکنم اما اگر این اجرا در شرایطی غیر از کشور ما که همه ناگهان در یک جَوی قرار میگیرند و بدون آگاهی اظهارنظر میکنند، برگزار میشد، میتوانستیم بررسیهای متفاوتی از ارتباط با اثر هنری در این اجرای پرفورمنس ارائه کنیم. متاسفانه فضای مجازی ما مروج جهل است تا آگاهی و بیشتر کمک به توسعه جهل میکند تا آگاهی. بنابراین من معتقدم که در آن پرفورمنس نه به اثر «ماده و فکر» صدمهای وارد و نه حتی به اثر هنری تعرض شده است. در این زمینه چند مصداق هم عرض میکنم کاری که تونی شفرازی با تابلوی پیکاسو کرد نوعی رادیکال پرفورمنس بود که با یک اسپری رنگ روی اثر هنری جملهای نوشت. من این کار را تایید نمیکنم بلکه یک نمونه از رادیکال پرفورمنس در هنر معاصر بود اما چیزی که اهمیت دارد این است که در هنر معاصر امکان دیالوگ بین آثار باید وجود داشته باشد و مانند کار کلاسیک نیست که هنرمند در کارگاه خود بنشیند، خلق کند و بعد تمام. در مورد کوسه دیمن هرست همیشه این بحث وجود دارد که اگر این اثر از بین برود و دوباره آن را بسازند، در آن خدشهای وارد شده است یا خیر؛ بسیاری معتقدند چون بازسازی اثر تغییری در بیان و مفهوم آن ایجاد نمیکند، اثر مخدوش نخواهد شد. در نمونهای دیگر موزی که ماریزیو کاتلان در یک نمایشگاه روی دیوار چسبانده بود و هنرمندی وارد گالری شد و آن را خورد و موزی دیگر جایگزین آن کردند. در هنر معاصر بیان و مفهوم اهمیت دارد نه ماده و تکنیک. اصلا برخی آثار هنری معاصر مانا نیستند و پس از مدتی برچیده میشوند یا از بین می روند مانند آثار دوره کانسپچوال آرت یا لندآرت.
*قطعا شما بهتر میدانید که با توجه به شرایط کشور ما و تحریمهای موجود و اینکه در داخل کشور بودجهای به خرید آثار هنری اختصاص نمیدهند بحث مراقبت از گنجینه بسیار اهمیت پیدا میکند و شاید عدهای اجرای یک نمایش پرریسک کنار آثار هنری را منطقی ندانند.
-همانطور که توضیح دادم ما با دو نوع اثر هنری مواجه هستیم که در برخی تکنیک مهم است و در برخی معنا. ما هرگز اجازه نمیدهیم اجرایی به یک اثر یونیک تکنیکمحور آسیب وارد کند، اما وقتی با اثری کانسپتمحور مانند اثر هاراگوچی مواجه هستیم که خودمان بارها روغن آن را خالی و جایگزین کرده ایم، برخورد با آن را نمیتوان آسیب رساندن به اثر هنری تلقی کرد. حتی ممکن است برخی بگویند این اجرا تعرض به اثر هنری بوده که از نظر من این هم درست نیست اما باز به نوعی قابل درک است. درنهایت فکر میکنم اجرای پرفورمنس «ماهی پرنده» بر فراز اثر «ماده و فکر» دیالوگ با اثر هنری در دو تاریخ مختلف بود که متاسفانه درست فهم نشد. هرچند که همانطور که پیشتر گفتم قرار بر برخورد با حوض روغن نبود.
*باتوجه به رویکرد دولت جدید آیا به نظر میرسید که قرار است این نوع برنامهها در موزه هنرهای معاصر تهران تداوم پیدا کنند؟
-درباره تداوم این برنامهها و نمایشگاهها در آینده موزه هنرهای معاصر تهران به من چیزی اعلام نکرده بودند و طبق روال قرار بود ما پس از نوروز برنامههای خود را داشته باشیم. همانطور که عرض کردم برنامههای یک سال آینده موزه بسته شده بود و قرار بود براساس آنها پیش برویم اما باتوجه به تغییراتی که رخ داد دیگر از برنامههای آینده خبر ندارم که به چه صورت انجام میشوند و در آینده متوجه این موضوع میشویم.
*با توجه به اینکه کیوریتور نمایشگاه «پنج گنج» هستید اگر قرار باشد بازدیدی از نمایشگاه صورت بگیرد برای ارائه و توضیح آثار در موزه حاضر میشوید؟ در فعالیتهای آینده آیا ممکن است مجددا در پروژههایی با موزه هنرهای معاصر تهران همکاری داشته باشید؟
-روزی که از موزه خارج شدم تمام راهنمایان آثار موزه را دور هم جمع و یک تور کلی برگزار کردم تا بتوانند آثار را برای بازدیدکنندگان توضیح دهند و نیازی به حضور کیوریتور در موزه نباشد. درباره همکاریهای آتی باید بگویم که ۲ جا همواره برای من مهم بوده است؛ یکی هنرستانهای هنری و دیگر موزهها. درنتیجه هر کمکی در این ۲ فضا از من بخواهند با کمال میل انجام میدهم اما مشروط بر اینکه در راستای ارتقای شان کارکرد این نهادها باشد نه در باب تخریب و مشوش کردن اذهان هنرمندان.
*برای آخرین پرسش اینکه در آینده قرار است در کدام حوزه فعالیت داشته باشید؟
-احتمالا به عنوان معلم به مدرسه هنرهای زیبا بازخواهم گشت و تدریس میکنم.
*یعنی دیگر قرار نیست در سمت مدیریتی فعالیت کنید؟
-دیگر تمایل به حضور در سمتهای مدیریتی ندارم. حدود ۲۴ سال در ارشاد خدمت کردهام و ۶ سال دیگر بازنشسته میشوم و در این ایام بیشتر تمایل دارم به کارهای پژوهشی و فرهنگی شخصی خود بپردازم تا به کارهای اجرایی. راستش دیگر خسته شدهام!
ندا زنگینه
بیشتر بخوانید:
«پنج گنج» را موزه هنرهای معاصر روایت کرد/ از ضعف در آموزش تا پرواز بر فراز حوض روغن
حوض روغن موزه هنرهای معاصر تهران آسیب دید/ مراقبتی که بالاخره بر باد رفت!
نباید در «ماده و فکر» دخل و تصرف میشد/ نسبت به نگهداری آثار هنری بیتوجهایم
برخورد با اثر یک اشتباه در اجرای پرفورمنس بود/ روغن ریخته شده قابل جایگزینیست
واکنش یاسر خاسب به برخورد با حوض روغن در موزه هنرهای معاصر تهران/ اتفاقی بود
عبادرضا اسلامی کولایی رییس جدید موزه هنرهای معاصر شد/ احسان آقایی رفت
توضیح معاون هنری درباره تغییر ناگهانی مدیر موزه/ ماموریت آقایی به پایان رسیده بود
قدردانی بزرگانی از هنرهای تجسمی از آقایی رییس سابق موزه هنرهای معاصر تهران
انتهای پیام/
There are no comments yet