در این تنهایی…! | پایگاه خبری صبا
امروز ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۴۱
تالارِ شعرخوانیِ صبا

در این تنهایی…!

روزگاری است در این گوشه پژمرده هوا هر نشاطی مرده است.

تالارِ شعرخوانیِ صبا

تنهایی…با سهراب سپهری…

و او که چنین سرود:

دیرگاهی است که در این تنهایی

رنگ خاموشی در طرح لب است.

بانگی از دور مرا می‌خواند

لیک پاهایم در قیر شب است

رخنه‌ای نیست در این تاریکی:

در و دیوار به هم پیوسته.

سایه‌ای لغزد اگر روی زمین

نقش وهمی است ز بندی رسته.

نفس آدم‌ها

سر بسر افسرده است

روزگاری است در این گوشه پژمرده هوا

هر نشاطی مرده است.

دست جادویی شب

در به روی من و غم می‌بندد

می‌کنم هر چه تلاش،

او به من می‌خندد.

نقش‌هایی که کشیدم در روز،

شب ز راه آمد و با دود اندود.

طرح‌هایی که فکندم در شب،

روز پیدا شد و با پنبه زدود.

 

دیرگاهی است که چون من همه را

رنگ خاموشی در طرح لب است.

جنبشی نیست در این خاموشی

دست‌ها پاها در قیر شب است.

 

کتاب «هشت کتاب»-سهراب سپهری

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است