به گزارش خبرنگار فرهنگ و شعر صبا، متن این بخش از نوشتار به شرح زیر است:
اهل مهر، هفتمین روز این ماه را روز پایان درد و رنج و قطعیت یافتن سال جدید و پیروزی قاطع نور بر تاریکی میدانستند.
هفتمین روز ، روز حُکم آسمان و معجزه در زمین است…
چهرهای در زیر دارد آنچه در بالاستی
روز هفتم روز آخرین پرتوی نور از سال قبل است… روز تجلی نام آخِر است …
در روایتی دیدم که حضرت موسی (ع) کلیمالله از خداوند خواست تا نام آخر ، نام او باشد… در حالی که نام هفتمین امام (میزان) موسی بن جعفر است.
مرحوم علامه طباطبایی فقیه مسلم و مفسر بزرگ قرآن در غزل نامدار خود گفتهاند:
همی گویم و گفتهام بارها
بُود کیشِ من، مهر دلدارها …
پرستش به مستی ست در کیش مهر
برون اند زین حلقه هشیارها …
پیشینیان ما در روز هفتم این ماه به دنبال معجزهای در صبر بودند تا بدانند اعجاز سال بعد در چه سطح و موضوع و شمولیست… روز هفتم … مژده پیروزی برای مردمانی دارد که اهل صلح با جهان و آرامش در جاناند … آن صالحین و صابرین … آنان که منتظران تجلی نورانی خداوند در جهان تاریک (اسفل السافلین)اند…
این «خلاف آمد» خواهی میراث گذشتگان ماست … که تا امروز نیز در تقریبا همه مکاتب عرفانی و اخلاقی وجود دارد و چند و چون و مختصات ویژهای را در بر میگیرد:
از خلاف آمد عادت بطلب کام که من
کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم
حضرت حافظ
و آه از آن زلف پریشان …
اعتقاد بر این بود که انوار الهی زلف تجلیات دوازده گانه ی خداوندگار است…
و این زلف تنها نه گیسو ، که نسبتی پنهان و مقام منزلت و نزدیکی دارد«و انّ له عندنا زلفی و حسن مآب(قران کریم۳۸/۲۴)… آنچنان که سالکان چنان غرق در آن نزدیکی و سرگرم آن زلفند که گاه در نظر هشیاران مست به نظر می آیند … این از خود بی خود بودن راه «فنا»را نزدیک و نزدیک تر میکند … تو گویی که چنین مرتبه دشواری را در این ایام به نظری از حضرت حق «سبحانه و تعالی» بهدست میآوردند و بر خلاف دشواری ها سلوک این مقامات در این روز ها به دست آوردنی نیست بل اعطایی ست به نور و صدق و محبت و صد البته طالع و فرّه ایزدی:
با یک نظر از ذرّه به خورشید رسیدیم
باشیخ بگو چار سفر جز نظری نیست
برای عموم اما روز هفتم روز نشانه هاست … و برای دریافتن و فهم آن باید خشم را فروخورد و کینه ها را کنار گذاشت و با صبر و حوصله به جهان پیرامون چنان نگریست که گویا بار اول است که هر یک از اجزا را می بینیم …
در تازگی ها ، معجزه اتفاق می افتد … و تازگی، نور درون است…
کدها و کلیدهای نوروزی بسیار است و بی سبب نیست که جشن نوروزی … آیین بهاریست …
تنیدگی نور و عشق و آداب و اعداد در پرتو ولایت تجلیات الهی ( که بعد ها امشاسپندان نام گرفتند) از پدران و مادران ما ، انسانهایی می ساخت که تمدن جهان را بیش از۸۴۰۰ سال پیش بنا کردند و جهان را جایی زیباتر از قبل ساختند…!
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است