افشین هاشمی نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «خداحافظ دختر شیرازی» که از چهارشنبه ۱۳ آذر اکران خود را در سینماها آغاز کرده است در گفتگو با خبرنگار سینمایی خبرگزاری صبا درباره دلیل اقتباس از یکی از مشهورترین آثارِ نیل سایمون کمدینویسِ آمریکایی با نام «دخترِ خداحافظی» گفت: قصه اصلی آنقدر دوستداشتنی است که میتواند یکی از انتخابها برای اقتباس باشد. در متنِ نیل سایمون یک بازیگر تئاتر از شیکاگو برای بازی در برادوی به نیویورک میآید و با زنی همخانه میشود. همین خلاصه یک خطی برای من که تئاتر را در آبادان شروع کردم و دوست داشتم در تئاتر تهران فعالیت کنم خیلی همذاتپندارانه است.
وی ادامه داد: فیلمها و قصههای خانوادگی آمریکایی برخلاف آن چیزی که گفته میشود خیلی نزدیک به نگاه و فرهنگ ما است. نوع علاقه به خانواده، بچه و حتی اخلاق گراییهای موجود در فرهنگ عمومی مردم آمریکا شباهتهای زیادی با ما دارد. همچنین این عاشقانگی و روانی در قصه جزو نکتههای دوستداشتنی برای من بود و جزو ایدههایی بود که همیشه دوست داشتم آن را بنویسم.
هاشمی درباره اینکه آیا اولویت خاصی بین کارگردانی، بازیگری و نویسندگی برایش وجود دارد، توضیح داد: در دورهای مینوشتم که بازی کنم زیرا ابتدا بازیگر بودم. برای اینکه بازی کنم باید متنی میداشتم که کارگردانی شود پس خودم مینوشتم که خودم کارگردانی و بازی کنم. از یک جایی برایم نوشتن و کارگردانی هویت مستقلی پیدا کرد. اگر پیشتر فکر میکردم عواطفم را با بازی میتوانم ارایه کنم کمکم پیدا کردم برای گفتن حرفم میتوانم گویندهای پشت دوربین باشم. امروزه خیلی دوست دارم ابتدا نویسنده بعد کارگردان و سوم بازیگر باشم، اما دقیقا آنچه که هستم برعکس این است!
به تمثیل و استعاره پناه میبرم!
نویسنده فیلمنامه «خداحافظ دختر شیرازی» درباره متفاوت بودن این فیلم نسبت به سایر فیلمهایش و اینکه آیا برآمده از دغدغههایش است یا خیر، مطرح کرد: معمولا بیان دغدغههای اجتماعی توسط نظام ممیزی الکن میشود و به همین دلیل بسیاری از فیلمهای اجتماعی از واقعیت عقبتر است. صفحه حوادث روزنامه بسیار وحشتناکتر از آن چیزی است که ما روی پرده میبینیم و این چیزی نیست که دوست دارم. وقتی این امکان نیست به تمثیل و استعاره پناه میبرم که بیشتر در تئاترهایم اتفاق افتاده و در آنها هرآنچه از واقعیت فاصله میگیرم برایم جذابتر میشود. در سینما اما علاوه بر دغدغه به این فکر میکنم که چه قصهای را دوست دارم و بهتر میتوانم تعریف کنم.
کارگردان «صدای آهسته» درباره کارگردانی و بازیگری همزمان در فیلم «خداحافظ دختر شیرازی» و اینکه آیا این اتفاق لطمهای به کار نزده است، بیان کرد: بعد از تجربه چهار فیلم، دیگر این اتفاق نمیافتد. در همان فیلم اول هم که با محسن قرایی کار کردیم خودم را به عنوان برگ آخر گذاشته بودم که اگر بازیگر مناسب پیدا نشد در نهایت خودم بازی میکنم ولی بعد از چهار فیلم و به ویژه جنس کارگردانی که از پیش به صحنهها فکر میکنم و با نظم در ذهنم وجود دارند مشکلی ایجاد نمیکند. البته با امکانات موجود مثل مانیتور و ضبط کردن پلان و… دیگر همه چیز راحتتر میشود.
کارگردان «گذر موقت» درباره انتخاب بازیگران فیلم «خداحافظ دختر شیرازی» نیز توضیح داد: مثل هر فیلم دیگری فهرستی از بازیگران را مدنظر داشتم که طبیعتا به فراخور متن و نقش در ذهن اولویت بندی کرده بودم. گزینههایی که الان در فیلم هستند بعضیشان همانهاییاند که از ابتدا فکر کرده بودم، از جمله هدایت هاشمی و حسین یاری که لطف کردند و آمدند. مطمئن بودم هدایت هاشمی میتواند در یک پلان به همان بدی بازی کند که میخواهم. برای نقش حسین یاری هم به بازیگری نیاز داشتم که در یک سکانس تماشاگر هم به او اعتماد کند و هم دوستش داشته باشد. بازیگری میخواستم که در ذهن مخاطب خاطره خوبی داشته باشد.
هاشمی درباره انتخاب شبنم مقدمی به عنوان نقش اصلی فیلم توضیح داد: به دلیل سابقه همکاریِ بیست سالهمان از اولین گزینهها چه بسا اولین بود. میدانستم بهترین ریتم ممکن را اجرا خواهد کرد. وقتی فیلمنامه را خواند، فیلمنامه و نقش را دوست داشت ولی خودش گفت به لحاظ سنی مناسب این نقش نیست ولی اگر کسی که مناسبتر باشد پیدا نکردی مطمئن باش من هستم. این پاسخ شبنم مقدمی حرفهایترین و مسئولانهترین جوابی بود که یک بازیگرِ رفیق میتواند بدهد؛ این که به عنوان رفیق پشتت هستم و به عنوان یک پیشنهاد حرفهای به تو میگویم این نقش گزینه دیگری لازم دارد. به بازیگران دیگری فکر کردم و صحبت کردم اما با اطمینان بیشتر دوباره به شبنم مقدمی پیشنهاد دادم و به دلیل ادبیات مشترکی که داشتیم برداشتهای او به سه هم نمیرسید.
وی ادامه داد: دوست دارم با محبت از ویشکا آسایش هم یاد کنم که او هم برای این نقش خیلی همراه بود. این که چرا نشد، به سرمایهگذاری برمیگردد که بعدا ترجیح داد به جای فیلم ارزان ما فیلمی با بودجه ۱۰ برابر فیلم ما را کار کند.
کارگردان «خاله قورباغه» با اشاره به اینکه نقشهای دیگر در خلال نوشتن و پیشنهادهای موجود متبلور شدند، گفت: برای سکانس مرد کافهنشین فکر کردم چه کسی بهتر از هومن برق نورد؟ ولی برای نقشِ سینماگر معروف به دنبالِ کارگردانی بودم که پیشینه استفاده از بازیگران ناشناخته در فیلم خود را داشته باشد مثل رضا میرکریمی که خودم با فیلمِ او به سینما آمدم و رسول صدرعاملی که بازیگرانِ مهمی با فیلمهای او به سینما معرفی شدهاند.
این کارگردان تئاتر ادامه داد: با مونا فرجاد دو سابقه همکاری در تئاتر داشتیم و من برای آن نقش به یک یار کنار گروه نیاز داشتم که بیشتر از اینکه به اندازه نقش فکر کند کمک کند تا لحظاتی که دارد بهتر دیده شود.
کارگردان «شیرهای خانباباسلطنه» درباره حضور رویا تیموریان نیز گفت: او یک انتخابِ غیرمتعارف برای نقشِ عمه سرخوش است ولی یادآوریِ بازی او در «کافه ستاره» همه شکها را برطرف میکند.
همچنین هاشمی درباره انتخاب زنده یاد حسین محب اهری مطرح کرد: حسین محباهری یکی از عزیزترین بازیگرانی است که من همواره با او کار کردم. حدود بیست سال پیش در یکی از تئاترهای من بازی کردند و نظم و دقت و هنرمندی او باعث شد که نام او را با اطمینان پیش بهرام بیضایی بیاورم که نتیجهاش یک تئاتر و یک فیلم با ایشان بود. محباهری جزو گزینههایی بود که من هرجایی که بودم دوست داشتم او هم باشد. وقتی برای نقش رییس طالبان در «گلچهره» به وحید موساییان پیشنهادش کردم، موساییان با سابقهای که از او در ذهن داشت باور نمیکرد که او میتواند این نقش را بازی کند و بازی کرد و نامزد سیمرغ هم شد.
وی ادامه داد: برای فیلم خودم، دوست داشتم آن نقش را یک کارگردان ناموفق بازی کند اما فکر کردم شاید به آنها بر بخورد در نتیجه تصمیم گرفتم بازیگر بازیاش کند. مسعود کرامتی نقش را دوست نداشت. به محمدرضا شریفینیا هم فکر کردم و بعد به گمانم با ترکیب فعلی فیلم درست در نمیآمد. گزینه بعدی محباهری بود که با مریضی بسیار جلوی دوربین آمد و به بهترین شکلی که میتوانست آن را اجرا کرد و چقدر حیفم میآید که سکانس پایان بازیش که باید جلوی رستوران میبود، به جای حضورش در لوکیشن در بیمارستان بود و پس از مدتی دیگر هیچ گاه نبود.
بازیگر فیلم «خیلی دور خیلی نزدیک» درباره پروسه تولید «خداحافظ دختر شیرازی» بیان کرد: این فیلم در حدود سی و پنج جلسه در تهران فیلمبرداری شد که لوکیشن اصلی ما خانهای در خیابان کمیل بود.
کارگردان «خداحافظ دختر شیرازی» درباره برنامه اکران این فیلم توضیح داد: برای زمان اکران این فیلم خیلی محاسبه کرده بودم و بهترین زمان همین نیمه پایانی پاییز بود. تنها چیزی که محاسبه نکرده بودم اتفاقات اجتماعی بود! خیلی متاسفم در شرایطی میخواهم از عشق حرف بزنم کوچهها و خیابانها تنفر و ناامیدی درشان ورزیده؛ ولی بعد فکر کردم شاید اگر همین روزهای افسرده از عشق حرف بزنیم–حتی شکسته خورده– خیلی بهتر از این باشد که عشق را به زمانی موکول کنیم که نمیدانیم اصلا عشقی باقی مانده یا چیزی به نام محبت خریدار دارد یا نه.
هاشمی درباره دومین همکاری خود با فرشته طائرپور در مقام تهیه کننده نیز گفت: این دو همکاری کاملا متفاوت بودند. در «خاله قورباغه» من کارگردان پروژه و متن فرشته طائرپور بودم و از آنجایی که به اصالت قلم و وفاداری به اندیشه معتقدم تلاش کردم هر آنچه در ذهن فرشته طائرپور و محتوای قصه وجود دارد به تصویر بکشم اما در فیلم دوممان «خداحافظ دختر شیرازی» موقعیت برعکس بود و من اندیشهای داشتم و طائرپور پشتیبانِ ما ایستاد تا این اثر ساخته شود.
وی در پایان درباره کارهای آینده خود توضیح داد: چند فیلمنامه و نمایشنامه آماده دارم و هرکدام را که به فراخور وضعیت موجود بتوانم کار کنم و امکان تولید هرکدام از آنها فراهم شود بیتردید انجام خواهم داد. البته گمان من این است که همه ما باید صبر کنیم تا ببینیم شرایط موجود چگونه پیش میرود و بعد فکر کنیم چه تئاتر یا فیلمی مناسب شرایطمان است و درنهایت میتوانم بگویم فیلمی ساختم برای اینکه در انتهای آن همسران دست بر شانه هم از سالن بیرون بیایند و عاشقان دست همدیگر را محکمتر بگیرند. امیدوارم این روزهای نگران جایی برای این نگاه داشته باشد.
در «خداحافظ دختر شیرازی» شبنم مقدمی، افشین هاشمی، آیسان حداد، مونا فرجاد، حسین محباهری، ونوس شمس و رویا تیموریان ایفای نقش کردهاند. همچنین حسین یاری، هومن برقنورد، هدایت هاشمی و رسول صدرعاملی نیز در این فیلم حضورِ افتخاری دارند.
«خداحافظ دختر شیرازی» پنجمین فیلمِ افشین هاشمی است که با تهیهکنندگی فرشته طائرپور و سرمایهگذاریِ علی طلوعی ساخته شده است.
سایر عوامل تولید «خداحافظ دختر شیرازی» عبارتند از مدیر فیلمبرداری: محمد حدادی، طراح صحنه و لباس: نازنین توسلی، طراح چهرهپردازی: رضا عربی، دستیار کارگردان و برنامهریز: سیاوش رمضانلو، مدیر تولید: حسین فرخزاده، مجری طرح: عباس امینی، سعید صفرپور، عکاس: منوچهر مرزبان.
محمد زکی زاده
انتهای پیام/
There are no comments yet