به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری صبا، حسین نوری به بهانه حضور فیلم «روز بلوا» در سی و هشتمین جشنواره ملی فیلم فجر در یادداشتی مروری بر کارنامه کاری بهروز شعیبی داشته است. متن یادداشت به شرح زیر است:
« «روز بلوا» عنوان یکی از آثار راهیافته به بخش سودای سیمرغ جشنواره ملی فیلم فجر امسال است که در پشت دوربین آن یکی از بازیگران سینمای ایران قرار گرفته است؛ بازیگری که شاید جلوی دوربین عموما در نقشهایی تکراری دیده شده اما در پشت دوربین به شدت کارگردانی تنوعطلب بوده و دست بر سوژههایی متفاوت گذاشته است.
بهروز شعیبی امسال در شرایطی «روز بلوا» را با استفاده از قصهای در ارتباط با برخی از مشکلات اقتصادی چند سال اخیر جامعه ایرانی ساخته که خود در فیلم سینمایی «مغز استخوان» نیز به عنوان بازیگر حضور دارد اما از آنجا که او همیشه در جشنواره فیلم فجر بیشتر کارگردان موفقی بوده تا بازیگری موفق، احتمالا باید «روز بلوا»ی او را از همین حالا یکی از گزینههای جدی جشنواره امسال در رشتههای مختلف دانست.
شعیبی در طی این سالها تجربیات بسیاری را به دست آورده است؛ از حضور در نقش کوتاه اما مهم «سلمان» در فیلم سینمایی «آژانس شیشهای» گرفته تا نقش «میرزا کوچک خان جنگلی» در سریال تلویزیونی «گیلهوا». از حضور در کنار کارگردانهایی همچون فریدون جیرانی و محمدحسین لطیفی و سعید عالمزاده به عنوان دستیار گرفته تا نقشآفرینی خاطرهانگیزش در نقش «سید رضا» فیلم سینمایی «طلا و مس» که یکی از ماندگارترین تصاویر نمایش داده شده از روحانیت در سینمای ایران است.
او البته در کنار همه این تجربیات، نشان داده که کارگردانی قابل است. او در اولین فیلم خود در مقام کارگردان در جشنواره فیلم فجر و در بخش نگاه نو توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلم را برای «دهلیز» دریافت نماید. این فیلم مورد توجه بسیاری از منتقدان سینما قرار گرفت تا بهروز شعیبی با همین اولین اثر خود که اتفاقا جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن جشنواره فجر را هم در آن دوره به دست آورد، نشان دهد که نشانههایی از ورود یک کارگردان تازهنفس و مهم را به سینمای ایران در خود دارد.
نکته مهم در این میان آن بود که او شاید در ظاهر به سراغ قصهای تکراری پیرامون مساله قصاص رفته بود اما زاویه نگاهش به این موضوع که در نهایت به بخشش و گذشت از قصاص منتهی میشود، بابی تازه در جریان فیلمهای تولید شده در ارتباط با قصاص در طی این چند سال اخیر بود. فیلمهایی که عموما مسیر خلاف جهت این اثر شعیبی را طی میکردند.
او پس از «دهلیز» به سراغ مجموعه تلویزیونی «پرده نشین» رفت تا مدیوم دیگری را محک بزند. این مجموعه به کارکردها و اثرگذاریهای روحانیون و حضور آنها در محلهها و در کنار مردم توجه ویژهای داشته و به نوعی سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی را به تصویر کشیده است. «پردهنشین» نیز تبدیل به یکی از سریالهای پرمخاطب تلویزیون شد، به ویژه آن که تصویری واقعی و جذاب از زندگی روحانیت نشان میداد که نه فقط از سوی بدنه مذهبی جامعه بلکه با استقبال طیفهای مختلف فکری و فرهنگی جامعه ایرانی روبرو شد.
اما از آنجا که در ابتدای همین متن نیز به این موضوع اشاره کردیم که شعیبی در مسیر فیلمسازی، اساسا کارگردانی تنوعطلب است؛ ورود او به حوزه ساخت آثاری تاریخی و سیاسی را هم باید با همین قاعده تحلیل کرد. او با «سیانور» دست بر سوژهای مهم در تاریخ انقلاب گذاشت. ماجرای انحراف ایدئولوژیک سازمان مجاهدین خلق قصه اصلی «سیانور» است؛ قصهای که با یک ماجرای عاشقانه نیز گره خورده است.
حضور این فیلم در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر اگرچه توفیقی در کسب جوایز برای شعیبی نداشت ولی به اذعان اغلب کارشناسان این فیلم در مقایسه با «امکان مینا» که دیگر فیلم آن دوره از جشنواره فیلم فجر در ارتباط با منافقین بود و اتفاقا کارگردانی صاحبنام یعنی کمال تبریزی آن را ساخته بود، به مراتب اثری قابلقبولتر از آب درآمده بود.
اما جشنواره سیوچهارم هر چقدر برای شعیبی و فیلمش پر از بدشانسی و کمتوجهی بود، جشنواره سیوششم دوره درخشش او با فیلمش بود. «دارکوب» عنوان سومین ساخته سینمایی بهروز شعیبی بود که در جریان سیوششمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و در رشتههای متعددی نامزد دریافت سیمرغ این جشنواره شد.
در این فیلم شعیبی دست بر قصهای پیرامون اعتیاد و با محوریت روابط انسانی به ویژه حس مادر بودن و مسئولیتپذیری همراه با آن گذاشت. در این دوره از جشنواره «دارکوب» در بخش های مختلف نامزد دریافت جایزه بود و دست آخر دو جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن و جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را دریافت کرد.
شعیبی البته یک تجربه نیمه موفق هم در شبکه نمایش خانگی داشت. سریال «گلشیفته» اثری بود که او برای پخش در این مدیوم تولید کرد البته که به اذعان کارشناسان جنس این آثار با سینمای او تفاوتهای بسیاری دارد.
این بار بهروز شعیبی با «روز بلوا» به جشنواره سی و هشتم فیلم فجر آمده است. در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «عماد استاد دانشگاهی خوشنام و یک چهره تلویزیونی مورد توجه است، او ناگهان توسط پلیس با اتهامهایی جدی مواجه میشود که خود و خانواده اش را در موقعیت پیچیدهای قرار میدهد.»
هر چند با توجه به اینکه هنوز آثار مختلف بخش مسابقه توسط منتقدان و کارشناسان سینما دیده نشده، نمیتوان با قطعیت در ارتباط با این که رقابت میان کدام فیلمها جدیتر خواهد بود قضاوت کرد ولی بدون شک تجربههای قبلی حضور فیلمسازان در جشنواره میتواند ملاکی نسبی برای قضاوت احتمالی درباره حضور آنها در این دوره از جشنواره باشد و به نظر میرسد با در نظر گرفتن این نکته و نکاتی که پیش از این در ارتباط با تجربههای پیشین حضور شعیبی در جشنواره فجر گفتیم احتمالا «روز بلوا» را میتوان یکی از آثار مهم جشنواره فجر امسال دانست که با توجه به موضوعش از شانس بالایی برای دیدهشدن و استقبال از سوی مخاطبان عام و کارشناسان سینما برخوردار است.»
انتهای پیام/
There are no comments yet