به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری صبا، جعفر گودرزی نویسنده و منتقد، از اعضای هیات مدیره انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران و دبیر سه دوره جشن منتقدان در یادداشتی به فیلم «درخت گردو» ساخته محمدحسین مهدویان که نمایش آن در سی و هشتمین جشنواره ملی فیلم فجر با واکنش های مثبتی نیز روبه رو شده پرداخته است.
وی در این یادداشت آورده است: «درخت گردو قصه به تصویر کشیدن بمباران شیمیایی سردشت و دردها و آلام مردم نجیب و بزرگ آن خطه است.
مهدویان دیگر استاد ساختن فضاهای مستند و به تصویر کشیدن عین و خود زندگی در فیلم هایش است. فیلم شروع خوب و درستی دارد و مخاطب را با فضا و موقعیت و جغرافیای قصه آشنا می کند. در همان ابتدا مدام با نشان دادن تصویر روی جایگاه شخصیت اصلی فیلم که همان درخت گردو است تاکید دارد. درختی مغرور و سرکش که به هنگام بداقبالی و اتفاقات ناخوشایند و سخت مظهر پایداری است.
مهدویان دیگر با ساخت چند فیلم، روانشناسی ارتباط با مخاطب را خوب بلد است، مولفه های چگونگی جذب و مسحور کردن مخاطب و همراه کردنش با قصه و فیلمش را خیلی خوب می شناسد. قصه و تصاویر فیلمش نفس گیر، پر از حس و تعلیق و سرشار از انسانیت و شعور است. داستان فیلم خوب تعریف می شود، ماجراها خوب در هم تنیده می شوند و مهدویان به درست ترین شکل ممکن روایت قصه اش را انجام می دهد.
تصاویر بمباران شیمیایی سردست آن قدر دردناک و سینمایی به تصویر کشیده می شود که روح و جان مخاطب را با اثر درگیر و همراه می کند. فیلم پر است از صحنه های تکان دهنده و تاثیرگذار؛ از صحنه مواجهه قادر با بچه هایش در سردخانه و نماز خواندن و دفن آنها پای درخت گردو آن هم تک و تنها تا سکانسی که جنازه کفن پیچ شده دو فرزندش را روی دوشش انداخته و به دل جاده می زند.
«درخت گردو» سینماست به معنای مطلقش. مهدویان چقدر خوب بلد است با زبان سینما حرف بزند و چقدر با تدبیر و هوشمندانه دریافته این فیلم، فیلم دیالوگ و گفتگو نیست بلکه فیلم تصویر است، فیلم جزییات است و ای کاش حتی در جاهایی همام تصاویر قدرتمند با مخاطب حرف می زدند نه نریشنی که گاه ارتباط مخاطب با فیلم را دچار خدشه می کند.
«درخت گردو» با روایت درستش، همدردی مخاطب با مردم سردشت را رقم می زند. مخاطب برای تک تک شخصیت های فیلم غم و روزگار سختی که بر مردمان آن خطه گذشته چون شمع می سوزد و اشک می ریزد و همذات پنداری می کند.
«درخت گردو» یک پیمان معادی بی نظیر دارد، با گریمی درخشان و متناسب با شخصیتش و چقدر آن دندان شکسته اش درست طراحی شده و و درچهره اش نشسته است و قطعا بخت اصلی دریافت سیمرغ بهترین بازیگر مرد جشنواره ٣٨ است. معادی در این فیلم قدرت بازیگری اش را به رخ کشیده و در بسیاری از صحنه ها بار اصلی و مفهومی فیلم را با هنرنمایی اش جلوه ای دوچندان می دهد.
اما در کنار آن انتخاب مهران مدیری برای نقش دکتر بدترین انتخاب است و حتی مخاطب را از حس و حال و تاثیرگذاری فیلم دور و چون وصله ای نچسب بر پیکره فیلم سنگینی می کند.
درخت گردو در پایان زیربارش برف، انگار همچون قادر تکیده تر و غمگین تر است و دیگر آن درخت گردوی قدیمی نیست، افتاده و تنهاتر شده است.»
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است