لیلا رعیت نویسنده ایرانی در گفتگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری صبا درباره کتاب های اخیرش گفت: من هم در زمینههای روانشناسی و موفقیت و پیشرفت و هم در زمینههای هنری، کتاب ترجمه میکنم. یک کتاب پیشتر به نام «سیب سرخ آزادی» نوشته بودم که زمینههای رشد و پیشرفت و موفقیت داشت اما دو رمان به نامهای «آذرخش» و «پاندورا» نوشتهام که از انتشارات نسل نواندیش منتشر شدهاند و هر دو رمانهای عاشقانه با مبانی روانشناختی هستند.
او درباره محتوای داستانی رمان «پاندورا» بیان کرد: کسانی که به مسائل روانشناسی علاقهدارند فکر میکنم از این کتاب خوششان بیاید. البته این کتاب یکمقدار زیربنای اجتماعی هم دارد. این رمان درباره زندگی یک مرد مجرد روانشناس است که در زمینه کاری خود بسیار موفق است و وضع مالی خوبی دارد اما به دلیل رابطه عاطفی که با یکی از مراجعان خود دارد، دچار مشکلاتی است. بعضی مواقع پیش میآید که یک روانشناس به بهبود حال دیگران کمک میکند اما قادر به خوددرمانی نیست. او اکنون بهخاطر اشتباهاتی که در سنین کمتر انجام داده پشیمان است.
این نویسنده با بیان اینکه وقتی ایده جالبی به ذهنش میرسد میگذارد زمان بگذرد و آن ایده آرامآرام در ذهنش پرورش پیدا کند، عنوان کرد: داستان به تدریج در ذهن و روح ما شکل میگیرد. همیشه قبل از نوشتن ۶۰ درصد ایده پیش رفته است و درحین نوشتن جزئیات وارد داستان میشود. یک مدت خودم با داستان «پاندورا» زندگی کردم بعد دست به قلم شدم. چون شخصیت داستان در دوران کودکی فقر شدیدی کشیده و بسیار جاهطلب بود و با توجه ضربههایی که از افراد تحصیلکرده و ثروتمند خورده بود در وجودش عقده شده و قصد انتقام داشت اما در واقع ذات این پسر آدم بدی نبود.
وی افزود: چون رشته دانشگاهی من روانشناسی نبوده و کارشناسی ارشد زبانشناسی تاریخی دارم، برای نوشتن این داستانهای عاشقانه یک مقدار از روانشناسها کمک میگیرم. برای نوشتن این دو کتاب از چهار روانشناس حرفهای کمک گرفتم. در رمان «پاندورا» افرادی که به مطب دکتر مراجعه میکردند همه نمونههای واقعی بودند.
او با بیان اینکه برای نویسندگی از هیچ نویسنده خاصی بهطور صددرصد تقلید نمیکند، اظهار کرد: ترجیح میدهم به تدریج سبک منحصر به خود را پیدا کنم اما بعضی از نویسندگان را دوست دارم. در ایران به بزرگعلوی، زویا پیرزادی، گلی ترقی علاقه دارم آنها کسانی بودند که کتابهایشان را خوانده و لذت بردم و در نویسندگان خارجی به داستانهای گوگول نویسنده روس علاقه دارم.
رعیت در پایان درباره حرفه نویسندگی در ایران تصریح کرد: نویسندگی فعالیتی است که میشود به چشم شغل به آن نگاه کرد اما شروعش بسیار دشوار است. حمایت زیادی از نویسندگان نمیشود و اگر در کنار شغل دیگری به نویسندگی بپردازیم، نمیتوانیم زیاد موفق باشیم بلکه باید خود را وقف کنی تا به تدریج در این زمینه رشد و پیشرفت کنیم و نگارش قوی داشته باشیم. لذتهای دنیا زیاد است و وقتی چیزی که در ذهن و قلب ما است روی کاغذ میآید و افراد دیگری میخوانند و نظر میدهند و انتقاد میکنند، اینها باعث میشود کسی که آلوده نویسندگی شد دیگر نتواند رهایش کند. از همه کسانی که کتابهای مرا خوانده و نظرشان را به گوش من رساندهاند تشکر میکنم.
ندا زنگینه
انتهای پیام/
There are no comments yet