مهدی مرادی شاعر و نویسنده در گفتگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری صبا درباره کتاب شعر «صدای پنجره میآید» توضیح داد: سال گذشته کتاب «صدای پنجره میآید» از من منتشر شد که بهگزینی از کتابهای پیشین من است. این کتاب به همت نشر گویا منتشر شده است و به زودی چاپ دوم آن روانه کتاب فروشیها خواهد شد.
این نویسنده درباره شرایط حوزه کتاب و نشستهای علمی در زمان کرونا تشریح کرد: پیشتر قرار بود زمانی که هنوز ویروس کرونا اعلام رسمی نشده بود برای نقد و بررسی یک مجموعه شعر ترجمهای به کاشان بروم، که کرونا آمد و این سفر لغو شد. جلسه را عقب انداختند اما کرونا همچنان از آن زمان تا حالا ماندگار شد. دوستداران کتاب در آغاز، برنامهای نداشتند، منتظر بودند ببینند قرار است چه اتفاقی بیفتد سپس به اینستاگرام و بسترهای اینترنتی کوچ کردند. نشستهای نقد و بررسی بسیاری به صورت مجازی برگزار شد که اتفاقا افراد ساکن شهرستانها از این قضیه سود بردند زیرا توانستند در برنامههایی که پیشتر تنها در پایتخت برگزار میشد، شرکت کنند. دانشگاه علامه طباطبایی تهران چندی پیش از نوام چامسکی زبان شناس دعوت کرد و وبیناری با حضور او برگزار شد. اینها نشان میدهد که رویدادهای علمی و فرهنگی در دوران قرنطینه سر و شکل متفاوتی به خود گرفت.
نویسنده کتاب «آوازهای سیبزمینی» درباره حوزه چاپ و نشر کتاب و تجربه نمایشگاه مجازی کتاب بیان کرد: تجربه نمایشگاه مجازی کتاب تهران ضعفهای آشکاری داشت اما با این همه من توانستم تعدادی از کتابهایی را که میخواستم از همین نمایشگاه بخرم. البته برگزارکنندگان یک سال فرصت برنامهریزی داشتند و میتوانستند به شکل درستتر و بهتری نمایشگاه را برگزار کنند. از سوی دیگر کتابفروشیها در ایام همهگیری کرونا زیان دیدند، میتوان به سادگی از کتابفروشان انقلاب آمار گرفت و از اوضاع آنها باخبر شد. همچنین کتابفروشیهای واقع در شهرستانها نیز آسیب بسیار دیدند و کتابفروشیهای محلهای تقریبا نابود شدند.
وی افزود: طولانی شدن دوران کرونا به عصبیت انجامید ولی کتابخوانی در شرایط قرنطینه، کارکرد جبرانی دارد، گرچه این عمل هم در خلا اتفاق نمی افتد بلکه نیازهای مادی و اقتصادی مهم اند. اگر این نیازها رفع نشود، میتواند بر فرهنگ کتابخوانی در چنین شرایطی سایه بیاندازد.
او درباره فعالیتهای شخصی خود از زمان شیوع کرونا اظهار کرد: در این دوره کارهای عقب افتاده خود را سروسامان دادم، به ورق پارهها و یادداشتهایم سرکی کشیدم، پوشههای لپتاپم را زیر و رو کردم، شعر سرودم و ترجمه کردم.
این شاعر درباره تاثیر قرنطینه بر زبان و افکار شاعران و نویسندگان توضیح داد: نوشتن و سرودن یک کار خلاقانه و نیازمند تجارب ِزیسته است. انسان در جوار انسانهای دیگر و همه همسایگان این کره خاکی معنا پیدا میکند. از این منظر، حالا که با گیاهان و جانوران همخانهایم، ایزوله شدن و کنج عزلت گزیدن به کنش نوآورانه نمیانجامد. تا زمانی میتوان از انباشت حافظه سود جست و نوشت، اما در بلندمدت آدمیزاد، به ویژه نویسنده و شاعر به برقراری رابطه با همنوعان و همه آحاد و عناصر زیستگاه خود نیاز پیدا میکند.
مرادی با بیان اینکه رُمان برای کودکان و نوجوانان کمتر از سالیان پیش تالیف میشود و به مسایل بومی پرداخته نمیشود، درباره مشکلات و موانع نویسندگان ایرانی تصریح کرد: کتابهای ترجمه خوب هستند و ترجمه ما را با ساحتهای تازه جهان آشنا میکند، اما باید در بازار کتاب تناسب و تعادل بین کتابهای ترجمه و تالیفی را رعایت کنیم. بسیاری از نویسندگان خوب کودک و نوجوان ایران به حاشیه رانده شدهاند زیرا بازار کتاب، آنها و آثارشان را بلعیده و شمارگان آثارشان بسیار پایین آمده است. عملا در کشور ما امکان اینکه تنها به حرفه نویسندگی بپردازی وجود ندارد و به همین دلیل نویسنده ایرانی حرفهای نمیشود، زیرا نمیتواند از طریق نوشتن ارتزاق کند و روزگار بگذراند.
وی ادامه داد: چند روز پیش در اینستاگرام میخواندم که چند نویسنده کودک و نوجوان گفتهاند دیگر نمیخواهند بنویسند. میتوانم با آنها همدلی کنم زیرا تاب آوردن چنین شرایطی دشوار است!
نویسنده کتاب «نامی برای اره ماهی» درباره سوق دادن کودکان و نوجوانان به سمت کتاب و کتابخوانی طرحی را پیشنهاد کرد: چندی پیش به وزارت آموزش و پرورش پیشنهاد کردم از اپلیکیشن شاد برای معرفی کتاب و نویسندهها استفاده کند. انجمن نویسندگان کودک و نوجوان چندسال از نویسندگان و شاعران میخواست که در یکروز به مدرسهها بروند و به بچهها کتاب بدهند و با آنها درباره کتابها حرف بزنند. باشگاههای کتابخوانی هم که به همت علی اصغر سیدآبادی راه افتاد حرکت خلاقانهای بود، اگرچه از دل یک ساختار دولتی زاده شد اما راه خود را در پیش گرفت و رشد کرد.
این دبیر زبان انگلیسی در اهواز در پایان درباره تجربه کتابخوانی در کلاسهایش خاطرنشان کرد: پیش آمده است که چندین بار فرصت کلاس را به کتاب و کتابخوانی دادهام و استقبال دانشآموزان از این موضوع بینظیر بوده است. چند هفته بچهها درباره یک رمان چندجلدی از سرور کُتُبی حرف زدند، بعد من خواستم آنها را غافلگیر کنم به خانم کتبی زنگ زدم و او در کلاس با بچهها درباره خودش و آثارش صحبت کرد. اتفاقا این اتفاق همزمان با روز تولد ایشان هم بود.
ندا زنگینه
انتهای پیام/
There are no comments yet