به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری صبا، محمد محمودی نورآبادی نویسنده به مناسبت ۱۵ اردیبهشت مصادف با روز شیراز یاداشتی نوشتهو در اختیار خبرگزاری صبا قرار داده است.
یادداشت وی بدین شرح است: «این که چرا پانزدهمین روز از اردیبهشت را به نام تو کردهاند، دلیل روشنی دارد؛ چرا که در اردیبهشت در نهایت دلبری هستی. از آب رُکنی تا کوچهباغهای قصرالدشت و سینهکش تنگ رازآلود قرآن تا آوازخوانی کبکهای مست دراک و باباکوهیات، همه و همه در نیمه اردیبهشت، تاجی از شکوه و زیبایی را در مقابل چشم و دل هر بینندهای قرار میدهند.
آری تو را میگویم که شیرازه فرهنگ و تمدن ایران زمینت میخوانند و زیستگاه و مدفن نامآورانی چون حضرت احمدبن موسی، خواجه حافظ و شیخ اجل که هر کدام از اینها برای نام و آوازه پیداکردن کشوری کفایت میکند. اما تو مفتخری به این که همه این گنجینههای گرانسنگ را یکجا در صدف سینه پر مهرت جای دادهای… .
تو را چو جان خویشتن داریم، چرا که تبلور و تجسمی ملموس از شکوه فرهنگ، تاریخ، شعر و ادبیات و معنویت و کرامات بوده و هستی. آن چنان که حافظ در اوصافت میگوید: شیراز و آب رکنی و این باد خوش نسیم/ عیبش مکن که خال رخ هفت کشور است
تو در همه عصرها و روزگاران خوش درخشیدهای. از پنجره حریم و حرم ادیبان و شعرا و شاه چراغت که به دیروز و امروزت بنگری، جز شکوه و فخر و مباهات نمیبینی. عالمان دینی تو در همین عصر نیز شهره آفاقاند. کیست که نام نامی شهید محراب تو دستغیب پارهپاره شده از تیغ کین جهل و جمود و تحجر را نشنیده باشد؟ خوشنامی حضرت ایتالله مکارم شیرازی سروی قد کشیده بر پهنه عصر حاضر است. نامآوران و مجاهدان لشکر ۱۹ فجر و ۵۵ هوابردِ تو را همه میشناسند. مجید سپاسی و هاشم اعتمادی و حسن حقنگهدار تو را چه زیبا میشود در برگهای دفتر عشاق دید و به همیشهبودن و مانایی و ماندگاریشان ایمان داشت و افتخار کرد.
برای همین است که امروزِ تو از دیروزت خاطرهانگیزتر و دلبرانهتر است. این را پانزدههزار شهید کهن استان پهناوری که تو قلب و مرکز تپنده آن هستی، با افتخار فریاد میزنند. بیجهت نیست که تو را سومین حرم اهل بیت میخواندند و زیباتر این که، مردان دلیر دیارت در دفاع از حریم اهل بیت نیز جانانه ایستادند و جان دادند تا شیرازه فکر و اندیشه اسلام ناب قوام و دوامی دوچندان پیدا کند. نام پهلوان زاگرس، شهیدِ جنوبِ حلب، ستار محمودی و دیگر شهیدان عرصه مبارزه با جهل و تکفیر، تا قیام قیامت بر پیشانی پر مهر تو خواهد درخشید.
پس تو در دیروز نماندهای، بلکه امروز و فردا و فرداها نیز سرزنده و شاداب و اردیبهشتی، همچون نگینی در قاب خاطر ایران عزیز میدرخشی و خواهی درخشید. این را میشود در لابهلای دفتر خاطرات و قصههای مجاهدانت بیشتر و ملموستر درک کرد. که امروز، اکبر صحرایی، احد دهبزرگی، محمودی نورآبادی، بابک طیبی و دیگر نامآوران عرصهی شعر و ادب، مجاهدانه شکوه و عظمتِ تو و مردان و زنان تو را با ظرافت و زیبایی که انگار خاص توست، در دفتر اشعار و قصههای خود، در «تپه جاویدی» و «باباکوهی» (منتشر شده در نشر صاد) و «چشمهای خردلی» و... دهها رمان و دیوان، به یادگار گذاشتهاند.
با این وصف، تو همچنان شیرازه فرهنگ و مهد تمدن ایرانزمین هستی و این راه نورانی ادامه دارد… . انشاءالله.»
انتهای پیام/
One comment