پروانه سراوانی نویسنده کتاب «رقصیدن نهنگها در مینیبوس» که به تازگی به همت انتشارات هیلا به چاپ رسیده است، در گفتگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری صبا درباره ایده محوری این داستان گفت: دیدار من با دوستان دوران دبیرستانم بعد از قریب به سی سال و داشتن کوله باری از ماجراها و اتفاقات مختلف و متنوع که توسط هرکدام از ما همکلاسیها حمل میشد، جرقه نوشتن داستانی مبنی بر دیدار چند دوست پس از سالیان دراز بود.
او با اشاره به اینکه قصه ها ترکیبی از خیال و واقعیت هستند و تجربه زیسته او و آدمهایی که از نزدیک میشناسد در شکلگیری این قصه دخیل بوده است، توضیح داد: به این شکل نیست که هر شخصیت مابهازای خارجی معین و مشخصی داشته باشد و هرکس بتواند خودش را در داستان بازبشناسد. هر کاراکتر تلفیقی از خرده ماجراهای واقعی زندگی آدمهای حقیقی و خیالپردازی نویسنده برای ساخت و پرداخت شخصیت داستانی است بهعنوان مثال شخصیت آذر که درگیر نگهداری از پدر و مادر سالمند و مشکلاتی با فرزند جوان و همسر است، از سبک زندگی چندنفر الهام گرفته شده است و بخشهای زیادی از آن نیز از خیال وام گرفته تا تبدیل به آذرِ قصه نهنگها بشود.
این نویسنده درباره محتوای داستان خاطرنشان کرد: خط اصلی و پیرنگ داستان نهنگها، سفر است؛ سفری که طی آن باید تغییر و تحول شخصیتها را مشاهده کرد و من هم ترجیح دادم این تغییرات را در روایت هرکدام از شخصیتها از خودشان ببینیم و ابتدا و انتهای قصه اگرچه در ظاهر در رفتار و گفتار (هیجان و خنده و شوخی و …) همسان است، اما تفاوت بنیادین دارد و این تفاوت از جانب خواننده لمس میشود.
نویسنده کتاب «خواب عمیق گلستان» درباره تاثیر مشکلات اقتصادی بر تیراژ پایین و فروش کم کتابها عنوان کرد: تیراژ پایین و گرانی از مواردی است که خود من با آن مشکل دارم و داستان نویسی هرگز منبع درآمد و امرار معاش نیست و فقط بهانه ای ست برای دلگرمی و دلخوشی نویسنده. همچنین به خواننده حق میدهم که بین هزار و یک دغدغه اقتصادی جایی برای خرید کتاب نداشته باشد. مقایسه کتاب با پیتزا و کباب و کفش و لباس درست نیست. آدم اهل کتاب با ماهی یک – دو جلد خریدن و خواندن راضی نمیشود و از طرفی تنگنای مالی اجازه نمیدهد عناوین دلخواه تازه نشر را به میل و خواست خودت تهیه کنی و بخوانی. داستان نویسی و سپردنش به بازار نشر مثل انداختن تیر در تاریکی ست. معلوم نیست خواننده سبک و سیاق داستانت، تو را کی بخواند و در مورد قصه ات حرف بزند و در حال حاضر اقتصاد عامل پررنگ این مساله است.
او ادامه داد: تیراژ کم در پی کمبود کاغذ، سبب گمنام ماندن عناوین بین جمعیت کتابخوان است. بالتبع تعداد کتابفروشی هایی که خواهان عناوین جدید باشند، کمتر میشود و خواننده گذری که از سر اتفاق کتابت را از روی میز تازههای نشر بردارد، بسیار محدود خواهد بود.
نویسنده کتاب «پرتقال خونی» با بیان اینکه کرونا باعث شد کتابخوانی خانگی تر شود، اظهار کرد: روزها و هفته های قرنطینه یا دورکاری، تعطیلی کتابخانه های عمومی، تعطیلی مراکز خرید، سبب روی آوردن کتابخوانها به صفحات مجازی کتابفروشیها و ناشران شده است، اما همچنان شانس دیده شدن کتاب جدید در کتابفروشیها را از نویسنده میگیرد چون در این موارد خواننده ای که کتاب را با اسم و رسم نویسنده و ناشر میشناسد محدود به تعداد پایینی است و سایر خوانندگان ترجیحشان این است که عناوین مورد نظر خودشان را تهیه کنند تا کتاب تازه ای که چیزی از آن نمیدانند.
سراوانی در پایان درباره اثر جدیدی که در دست نگارش دارد تصریح کرد: درحال حاضر کتابی در دست انتشار ندارم اما مشغول نوشتن داستانی هستم که تحقیقاتش را از سالها پیش شروع کرده ام و همچنان نیاز به جمع آوری اطلاعات دارم و به همین دلیل وقفه های زمانبری در نوشتن آن ایجاد میشود.
ندا زنیگنه
انتهای پیام/
There are no comments yet