به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری صبا، آرین نغزگو منتقد و فعال رسانهای طی یادداشتی به بررسی و نقد فیلم «بالا را نگاه نکن» به نویسندگی، تهیهکنندگی و کارگردانی آدام مککی محصول نتفلیکس پرداخت.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
«بالا را نگاه نکن یا “don’t look up” فیلمی ساخته آدام مک کی فیلمساز آمرکایی است که پیش از این چند کمدی انتقادی از جمله Big Short را از او دیده ایم، اینبار با یک فیلم هجو اجتماعی محصول پلتفرم Netflix هیاهو به پا کرده و یکی از پربحث ترین آثار سینمای آمریکا در سال ۲۰۲۱ است. فیلم از یک سو مورد توجه بسیاری از مخاطبان سینما قرار گرفته و از سوی دیگر نقدهایی بسیار منفی به دنبال داشته است.
پرسش اول، انتخاب نام این فیلم است. چرا نباید به بالا نگاه کنیم، چه کسانی نمیخواهند که ما به بالا نگاه کنیم و اینکه «بالا» دقیقا کجاست و تماشای جزئیات آن به سود یا زیان چه کسانی است. شاید در نیمه ابتدایی فیلم، جواب این سوال ترس و وحشت عمومی از رویدادی آخرالزمانی باشد اما در ادامه داستان، لایههای عمیق تری برای یافتن پاسخ پدیدار میشود.
«بالا را نگاه نکن» یک فیلم آخرالزمانی است با این تفاوت که در آن خبری از قهرمانهای فراانسانی نیست، قهرمانهایی که با تدبیر و توان خود، بشر را از مهلکه نجات دهد. فیلمساز در تلاش است به بهانه وقوع بحرانی عظیم، کشش دراماتیک برای همراه سازی مخاطب ایجاد کند و در این مسیر زیر و بمهای جامعه امروز آمریکا را با نگاه هَجو آمیز پیش چشم بیننده قرار دهد.
در زمینه نشانه شناسی، فیلمساز انبوهی از نمادها را برای انتقال پیامش به بیننده ارئه میکند. فیلم مملو از شخصیتها، اشیا و نامهایی است که ما به ازای عینی و حقیقی ندارند اما نشانهها، واسطی برای انتقال مفهوم به ذهن مخاطب هستند. برای مثال فیلم بدون اشاره به شخصیت دونالد ترامپ رییس جمهور سابق آمریکا، یک زن را با بازی مریل استریپ به عنوان رییس جمهور فعلی معرفی میکند در حالی که او با اتهامات اخلاقی دست و پنجه نرم میکند و فرزند او در تمام امور دولتی دخالت دارد.
شخصیت دیگری به نام «پیتر ایشر ول» مالک شرکتی به نام «بَش» و از ثروتمند ترین افراد جهان است او از تلفن هوشمند تا الگوریتمهای هوش مصنوعی و فضاپیماها را تولید میکند، شخصی در ظاهر شبیه به استیو جابز بنیانگذار شرکت اپل اما تلفیقی از مدیران ابر شرکتهای حوزه تکنولوژی مانند جف بزوس، ایلان ماسک و مارک زاکربرگ است که همگی از ثروتمند ترین افراد جهان هستند.
فیلمساز با درونمایه طنز، بیرحمانه ساختار سیاسی – اجتماعی آمریکا را به باد انتقاد میگیرد، سیاستمدارانی خودخواه، بی مسئولیت و فاسد را تصویر میکند که جز منافع سیاسی و مادی خود به چیزی دیگری فکر نمیکنند و تماما تحت نفوذ و بازیچه ابرشرکتهای بزرگ و ثروتمندان هستند.
بازنمایی جامعه دو قطبی آمریکا در لایههای داستان پیداست، گروهی با شعار «به بالا نگاه کن» بخش بزرگی از جامعه آمریکا هستند که با اعتماد به علم سعی در ایفای نقش اجتماعی سازنده دارند و در نقطه مقابل گروهی که به حفظ حقوق اقلیتهای نژادی، موضوعات زیست محیطی و حتی اساسا به علم اعتمادی ندارند و تحت تاثیر شعارهای سیاستمداران عوام فریب به کتمان واقعیتهای علمی میپردازند.
فیلم از تدوین سریع و نمایاش نماهای کوتاه برای ایجاد کشش داستان کمک میکند و فیلمساز با ایجاد ضرباهنگی تند درکنار استفاده موثر از موقعیتهای کمدی در ساخت یک فیلم سرگرم کننده که یکبار تماشای آن ضرری برای مخاطب ندارد موفق عمل کرده است. اما قطعا هدف فیلمساز از ارائه انبوهی پیامها و شعار ایجاد علامت سوالهای بزرگ در ذهن مخاطب است که آدام مک کی در شکل دهی به این ارتباط عمیق به شدت ناتوان بوده است.
فیلم انبوهی از رویدادهای ضداخلاقی، ضدعلمی و ضدانسانی را درقالب بازنمایی شرایط اجتماعی امروز آمریکا به همراه نقش فناوری، تاثیرگذاری رسانهها و شبکههای اجتماعی درون ظرفی ریخته و با افزودن چاشنی طنز، معجنونی از شعارها را خوراک مخاطبانش میکند.
در بعد شخصیت پردازی «بالا را نگاه نکن» شلخته، ضعیف و سطحی عمل می کند، هیچ یک از شخصیت ها فراتر از تیپ سازی های خام نمی روند، گویی ذهن فیلمساز به قدری آشفته و نامنظم، معطوف به نمایش تمام ابعاد جامعه امروز امریکاست که از پرداختن به وجوه درونی شخصیت ها کاملا دور می ماند.
شخصیت اصلی فیلم یک دانشمند ستاره شناسی است به نام دکتر رندال مِندی با بازی لئوناردو دیکاپریو، او نقشش را با یک ترس ناگهانی آغاز میکند، به دورهای سرخوشی میرسد و با تلنگری کوتاه مسئولیتش را به سوی یک سرانجام تحمیلی پیش میبرد اما حتی بازیگر توانمندی مثل دیکاپریو قادر به پر کردن ضعفهای شخصیت سازی فیلم نیست.
جنیفر لارنس با بازی در نقش کیت دبیاسکی قرار نیست یک تیپ از زنانگی فریبنده در این فیلم ارائه دهد، برای او آسمان، کهکشان و علم مهم است، او را که در نقشهای بسیاری در اوج دیدهایم اینبار مجالی برای ارئه توانمندی هایش در معرفی شخصیت ندارد و یک بازی کاملا تخت و تیپ محور از خود ارائه میدهد.
در مجموع «بالا را نگاه نکن» هجو جامعه دو قطبی و عوام زده امروز آمریکاست، اثری که شاید در نگاه اول حرفهای مهمی برای گفتن داشته باشد اما در اجرا بیسلیقه و ناپخته است و این بی سلیقگی تا جایی پیش می رود که گویی فیلمساز از ایده فیلمنامه تا بازیگر و سرمایه فیلم را تا حد توان هدر داده و مشکلات عمیق اجمتاعی دوپاره را به شکلی سطحی و زود گذر روی پرده سینما به نمایش در آورده است.»
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است