به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاری صبا، عادل بزدوده نویسنده، کارگردان نمایش عروسکی و عروسکساز که اینروزها نمایشی عروسکی با نام «حادثهای در شهر عروسکها» را دوباره و بعد از ۵۰ سال در کانون پرورش فکری روی صحنه برده است، درباره شیوه اجرایی این نمایش و دلیل علاقهای که به این نمایش دارد و همچنین مشکلاتی که در حیطه تئاتر کودک با آنها روبروست صحبت کرد.
این نمایش نوشته ژوزف پر و ترجمه زندهیاد اردشیر کشاورزی با کارگردانی عادل بزدوده، برای مخاطب کودک و نوجوان از روز یکشنبه هشتم خرداد ۱۴۰۱ در سالن گلستان مرکز تولید تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اجرای خود را آغاز کرده است.
در خلاصه این نمایش آمده است: در شهر عروسکها همه شادند و خوشحال. اما در این شهر کسی زندگی میکند که دوست ندارد زود از خواب بیدار شود و سرکار برود. او با تندخویی و بینظمیاش باعث برهم زدن آرامش و مردم شهر میشود. کمکم این رفتارهای او باعث بروز اتفاقهایی در شهر عروسکها میشود تا اینکه….
«حادثهای در شهر عروسکها» به عنوان اولین تئاتر عروسکی مدرن برای کودکان در سالهای ۵۰-۵۱ به کارگردانی واتک اجرا شد. این نمایش از سال ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۶ در مراکز کانون سراسر کشور و همچنین روی تریلی تئاتر سیار کانون برای مناطقی که کانون کتابخانه نداشت، بهصورت رایگان اجرا شد. از عوامل «حادثهای در شهر عروسکها» در آنسالها میتوان به زنده یاد کامبیز صمیمیمفخم بهعنوان طراح صحنه، دکور و عروسکها، بهزاد غریبپور طراح پوستر و بروشور و عادل بزدوده و علیرضا حسینپور سازنده عروسکها اشاره کرد.
این نمایش در سال ۱۳۹۹ بار دیگر با کارگردانی عادل بزدوده بازتولید شد و قرار بود در همان سال و یا در سال ۱۴۰۰ بهمناسبت پنجاهمین سال تاسیس مرکز تئاتر به روی صحنه برود که شیوع بیماری کرونا در کشور، اجرای آن را به بازگشایی سالنها موکول کرد.
اکنون در نسخه بازتولید این نمایش همایون صلاحی، نگار گودرزی، المیرا طالبی، آنا نمکچیان و ناصر احمدیفر هنرمندان بازیگر و بازیدهنده عروسک، حمیدرضا بزدوده دستیار کارگردان، مرجان منجزبی آهنگساز، محمدرضا شاملوفرد مسوول نور و صدا، آنا نمکچیان مدیرصحنه، الهه کریمی عکاس و ریحانه مطهری روابط عمومی گروه حضور دارند.
به بهانه اجرای مجدد این اثر با عادل بزدوده گفتگویی داشتیم که با ما در این گفتگو همراه شوید.
* شما قبلتر هم چندین بار نمایش «حادثهای در شهر عروسکها» را به صحنه بردهاید. چرا اینقدر به این نمایش علاقهمندید؟
-نمایش «حادثهای در شهر عروسکها» نوشته ژوزف پر اولین نمایش مدرن تئاتر عروسکی است که برای کودکان و نوجوانان در مرکز تئاتر کانون پرورش فکری به اجرا درآمد. به شما بگویم که نمایش عروسکی کودک و نوجوان با این نمایش در سراسر کتابخانههای کانون و در ایران معرفی شد یعنی اولین سنگ بنای نمایش عروسکی بوده که تاریخ انقضا نداشته و برای هر نسلی (کودکان دیروز و امروز) قابلیت اجرا داشته و دارد.
شیوه اجرایی نمایش «حادثهای در شهر عروسکها» برقرار کردن ارتباط مستقیم و تنگاتنگ با کودکی است که به تماشای آن نشسته و به همین دلیل از رده سنی ۴ سال تا ۱۱ سال آن را به خوبی میفهمند و دوستش دارند. به خاطر دارم سال ۱۳۵۴ که این نمایش را با اجرای خودم روی صحنه بردم درست در همان صحنهای که از کودکان حاضر در سالن خواسته میشود به کارهای ناپسند شخصیت عروسکی نمایش اشاره کنند پسری ۱۴ ساله روی سن آمد و با جدیت خاصی تمام کارهای ناپسند عروسک را برشمرد و زیر کاغذی که مجری آن رفتارها را در آن یادداشت میکرد امضا کرد. پسر ۱۴ ساله زنده بودن این عروسک را باور کرده و همراه با قصه به دنیای کودکی و خیال نزدیک شده بود. من فکر میکنم این باورپذیری افتخاری برای من، کانون و این نمایش است.
*وقتی در حین نمایش از بچهها خواسته شد که برای تنبیه عروسک تصمیمی بگیرند، حرفهای عجیبی از آنها شنیده شد. مثلا یکی از کودکان فریاد زد سرش را ببُرید. به نظر میرسد خشونتی که در وجود کودکان امروز دیده میشود با دنیای کودکانهشان در تناسب نیست.
– شاید برایتان جالب باشد اگر بگویم این چیزهایی که امروز شنیدید ۵۰ سال پیش نیز از کودکان آن دوره شنیده میشد و خشونتی که از آن حرف میزنید فقط منحصر به کودکان امروز نیست. ابتدا اجازه دهید به این نکته اشاره کنم که این ابراز احساسات از جانب کودکان نشان میدهد که عروسکهای این نمایش تا چه حد توان برانگیختن حس همذاتپنداری را در کودکان دارند و چقدر قابلیت دارند که زنده انگاشته شوند.
اما برگردیم به موضوع خشونت که دربارهاش پرسش کردید. هدفی که این نمایش عروسکی دنبال میکند این است که راه بهتر را نشان دهد. همانطور که خودتان در نمایش دیدید در نهایت تصمیم بر آن شد که عروسک را نزد عروسکسازی ببرند که از او عروسک بهتری بسازد. درام از خوب و بد تشکیل شده است و اگر همه خوب باشند دیگر نمایش ما کاری برای انجام ندارد. خشونت در درون همه هست حتی در درون کودکان و هدف نمایش ما اصلاح آن خشونت و خطاست. باور کنید که از طریق نمایش میشود پیامهای آموزشی و تربیتی را به درستی به مخاطب رساند. اگر آن بچه فریاد زد و گفت سرش را ببُرید ما در انتهای نمایش به خوبی متوجهش کردیم مجازاتی که در نظر گرفته بیش از حد سنگین است و راههای بهتری نیز وجود دارد.
* آنچه گفتید مشخص میکند که چقدر کار برای کودکان، جدی و حیاتی است، اما چرا این حوزه انقدر در جامعه ما کمرنگ و مهجور است؟
– من این گفته شما را تایید میکنم. پرسشی که ایجاد میشود اینست پل ارتباطی میان ما و خانوادهها کجاست؟ نقش مهدکودکها، آموزش و پرورش، نقش همین کانون در ارتباط برقرار کردن با خانوادهها چیست؟ قطعا آن ارتباط فرهنگی نیاز به پلی دارد که هنوز ساخته نشده است. کسانی که در ایران خیلی جدی به کار کودک مشغولند کلا چند نفر هستند؟ تعداد ما کم است و نیاز به کمک چند جانبه داریم. ما نیاز به افراد متخصص در زمینه جامعهشناسی و روانشناسی داریم تا با ما همراه شوند اما وقتی بودجههای مراکزی که نقش ریشهای و پایهای دارند در مجلس به هیچ گرفته میشود شما چه انتظاری دارید؟
*حتی به نظر میرسد در زمینه کار کودک از جانب جامعه هم مطالبه خاصی وجود ندارد.
– نه اینکه نباشد ولی این درخواستها زمانی میتوانند اتفاقی را رقم بزنند که بنیادین باشند.
*آقای بزدوده قبل از شروع این گفتگو اظهار کردید که حال خوبی ندارید و کمی کلافه بودید. دوست دارید درباره دلیل آن کلافگی صحبت کنید؟
– همانطور که در حین نمایش شاهد بودید دو نفر از والدینی که کودکانشان را به دیدن این نمایش آوردند ناچار سرپا ایستادند و کودکشان را تنها گذاشتند. هرچه درخواست کردم دو صندلی ناقابل پیدا نشد که این دو عزیز روی آن بنشینند. وظیفه من در مقابل تماشاچی که مسافتی را طی کرده و خودش را به اینجا رسانده تا نمایش مرا ببیند کمی احترام و ایجاد یک فضای مناسب است. این سالن فقط برای حضور کودکان نیست. آنها خانواده هم دارند و دوست دارند در کنار پدر و مادرشان و در آرامش به تماشای نمایش بنشینند اما همانطور که دیدید این سالن حتی تهویه مناسبی هم ندارد. من همینجا و شخصا از آن دو پدر عزیز عذرخواهی میکنم.
انتهای پیام/
There are no comments yet