«چرا آن کار را کردم؟»
این کتاب اثر جوزف برگو که حامد حکیمی آن را ترجمه و نشر «بینشنو» منتشر کرده است، دربارهی کتاب نوشته است که:
چرا آن کار را کردم (چاپ چهارم) رویکرد روانپویشی از آثار فروید ریشه میگیرد. زمانی که تازه روانکاوی را آغاز کرده بودم، دورههای فشرده یکسالهای برگزار میکردم و در آن به تدریس مجموعهآثار ۲۴ جلدی فروید میپرداختم.
این دوره، در همه جای دنیا، بخشی از برنامه درسی مؤسساتی است که آموزش روانپویشی برگزار میکنند. بسیاری هم عقاید او را مهجور و کهنه میدانند.
چرا آن کار را کردم (چاپ چهارم)
بخشی از کتاب:
در خلال کتاب، از رنجهایی هم آگاه میشوید که سالهاست گرفتارتان کرده است.
اما من اطمینان دارم که اگر کمی دندان به جگر بگذارید، از موهبتهای خودآگاهی بهرههای فراوان خواهید برد.
این کتاب کمکتان میکند تا روابط مؤثرتری با دیگران برقرار کنید، خواستههایتان دیده شود، زندگی هیجانیتان پرشور و درعینحال قابلمدیریت شود، به خودشناسی عمیقتری دست یابید، نقاط قوت و محدودیتهایتان را بهتر بشناسید، و انتظارات معقول از خودتان داشته باشید تا بتوانید، در سایه این انتظارات، عزتنفس اصیل را در خود بپرورانید.
چرا آن کار را کردم (چاپ چهارم)
همانطور که مراجعان در طول درمان نمیتوانند بهیکباره با همه رنجهایشان مواجه شوند، شما هم احتمالاً نمیتوانید همه بینشهای موجود در این کتاب را بهیکباره جذب کنید؛
اساساً این کار در توان هیچکس نیست. به همین علت، شاید نیاز باشد که چندینبار کتاب را بخوانید، یا چند فصل آن را بخوانید، مکث کنید و به خودتان زمان بدهید تا آنچه آموختید درونتان «بنشیند».
رشد واقعی تدریجی و بلندمدت است، نه ناگهانی.
چرا آن کار را کردم (چاپ چهارم)
از طرفی، مراقب باشید از آن طرف بام هم پرت نشوید: یعنی بیشازحد هم به خودتان فشار نیاورید و از خودتان انتظاراتی نداشته باشید که نتوانید مدیریتش کنید. در مسیر خودآگاهی هر قدمی که برمیدارید، هرچقدر هم کوچک باشد، ارزشمند است.
There are no comments yet