آن سوی خط قرمز | پایگاه خبری صبا
امروز ۹ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۹:۱۵
معمای استقبال مخاطب/ 4

آن سوی خط قرمز

علیرضا اخلاقی | اثر جانبی موفقیت یک سریال و استقبال مخاطب از آن، زمینه‌­ساز «اطمینان تهیه‌­کننده به تکرار موفقیت» و «افزایش سرمایه و سرمایه­‌گذار» برای تولید آثار مشابه می‌­شود. علاوه بر این توفیق فیلمساز در پرداختن به دلمشغولی‌­ها و به دست‌­آوردن فرصت برای بروز خلاقیت و توان هنری‌­اش، به جسارت بیشتر برای انتخاب «موضوع جذاب» و «آسودگی خیال برای تولید آثار بعدی» ختم خواهد شد.

تأکید بر نوع نظارت در سه بخش پیشین [بخش اول، بخش دوم و بخش سوم] سلسله نوشتار «معمای استقبال مخاطب» را شاید بتوان در یک جمله خلاصه کرد؛ این که در روند تصویب فیلمنامه و صدور «پروانه ساخت» و «پروانه نمایش» تنها باید «ضابطه» حاکم باشد؛ در حالی که نقش موارد دیگری از جمله «رابطه» در پیشینه عملکرد نظارت و ارزشیابی به وضوح آشکار است.

به عنوان مثال، اگر نقد و نظر مثبت «مرتضی آوینی» و اندک افراد مورد تأیید دیگر نبود؛ فیلم عروس (بهروز افخمی – ۱۳۶۹) که پیشتاز رونق آن دوره سینما بود؛ هرگز اجازه اکران نمی‌­یافت. همچنین تصور این که تهیه‌کننده‌ه‌ای غیر از «حسین فرحبخش» می­‌توانست فیلم «آواز قو» را بسازد و اجازه اکران بگیرد؛ یا این احتمال که اجازه تولید فیلم­‌هایی چون «اخراجی‌­ها» به کسی غیر از «مسعود ده­‌نمکی» داده می‌­شد؛ اصولأ تصور نادرستی است.

حتی فیلمساز خوش­‌سابقه­‌ای چون «کمال تبریزی» نیز برای ساختن «مارمولک» پس از کش و قوس بسیار مجبور ­­شد؛ اعتبار خود را گرو بگذارد و تعهد بدهد که در صورت عدم تأیید، نسبت به اکران نشدن فیلمش اعتراضی نخواهد داشت. قطعا برای «لیلی با من است» هم چنین شرایطی در مقطع خودش وجود داشته است.

این پیشینه نشان می‌­دهد که تعیین مرز محدودیت­‌ها و خط قرمزها برای همه فیلمسازان یکسان نیست و اصولأ دغدغه ناظران، بر پایه‌­ای غیر از ضابطه‌­های تعیین شده و اصول و قواعد سینما استوار است.

نمونه­‌های بسیاری را می­‌توان مثال زد که طی دهه­‌های گذشته از پیش­‌داوری­، تنگ‌­نظری و احتیاط افراطی و بی­‌دلیل ناظران، آسیب جدی دیده­‌اند؛ اما بدون نام­‌ بردن از این گونه فیلم و سریال‌­ها هم می‌­توان با تکیه بر نتایج حاصله، به این واقعیت پی‌برد که «نقد»، «ارزشیابی»، «نظارت»، «صدور دستور جرح و تعدیل» و تصمیم‌­گیری نسبت به «میزان تأثیرگذاری بر مخاطب» کارآمد نبوده و نظارت بر کلیت سینما، تلویزیون، نمایش خانگی و پلتفرم‌­ها به راستی نیازمند بازنگری و اصلاح است.

برای مقایسه­ «مسیری که سینمای ایران و تلویزیون جمهوری اسلامی ایران را از دیدگاه مخاطب به جایگاه کنونی رسانده»؛ با «نگاهی که موجب رغبت مخاطبان نسبت به سریال‌­های پر مخاطب پلتفرم‌­ها شده»؛ کافی است تا روند نظارت و تأثیر آن بر محصول نهایی با دقت بیشتری مورد ارزیابی قرار گیرد.

آن­چه بیش از همه در سریال­‌های تولیدی پلتفرم­‌ها جلب توجه می‌­کند؛ «موضوع»، و «ساختار» این آثار است که با دلمشغولی­‌های سازندگان اثر هم­خوانی دارد و روندشکل­‌گیری، تولید و پخش آن­ها بدون تأثیر مستقیم یا غیر مستقیم هر عامل دیگری به‌جز نویسنده، کارگردان و تهیه‌­کننده طی شده ­است؛ روندی که حد معقول رعایت خط قرمزها را به همراه داشته و از خودسانسوری، پیش‌­داوری، اعمال سلیقه و سخت­‌گیری­ افراطی صدمه کم­تری دیده ­است.

نشانه­ سخت­‌گیری افراطی را به­‌عنوان نمونه در پایان‌­بندی سریال «یاغی» به وضوح می­‌توان دید. سریالی که با نگاه منفی نسبت به «تأثیرگذاری بر مخاطب»، به این سرنوشت دچار شده؛ در حالی که آشکار است این پایان هیچ تأثیری بر برداشت مخاطب از قسمت­‌های قبلی ندارد و تنها موجب دلزدگی او از دخالت آسیب‌­زننده تصمیم‌­گیرانی غیر از تهیه‌­کننده و کارگردان در روایت درست اثر و نتیجه‌­گیری از آن شده است.

در مقابل می­‌توان به کیفیت اثری مانند «رهایم ­کن» اشاره کرد که صرف‌­نظر از اندک اشکالات فنی و  ساختاری آن، در مجموع به دلیل انتخاب موضوع درست، فیلمنامه کم اشکال، کارگردانی قابل قبول و مهم‌­تر از آن، «طراحی صحنه و اجرای دقیق آن بدون واهمه از برگشت سرمایه»، زمینه هنرنمایی عموم بازیگران و عوامل اصلی تأثیرگذار در تولید را به خوبی فراهم کرده است.

این موارد بخشی از همان ضرورت­‌ها و زیرساخت­‌هایی است که در بخش دوم نوشتار از آن­ها به‌­عنوان «عامل پر فروش‌­شدن یک فیلم» و «استقبال مخاطب از یک سریال» یاد شد.

نکته مهم دیگر این است که اثر جانبی موفقیت یک سریال و استقبال مخاطب از آن، زمینه‌­ساز «اطمینان تهیه‌­کننده به تکرار موفقیت» و «افزایش سرمایه و سرمایه­‌گذار» برای تولید آثار مشابه می‌­شود. علاوه بر این توفیق فیلمساز در پرداختن به دلمشغولی‌­ها و به دست‌­آوردن فرصت برای بروز خلاقیت و توان هنری‌­اش، موجب جسارت بیشتر برای انتخاب «موضوع جذاب» و «آسودگی خیال» برای تولید آثار بعدی می­‌شود.

از سوی دیگر با توجه به گستردگی فناوری­‌های نوین و دسترسی مخاطب به رسانه­‌های مجازی و شبکه­‌های ماهواره‌­ای، اصولأ بستن فضای دسترسی به آثار سینمایی و تلویزیونی امکان‌­پذیر نیست و پیداست که توهم هدایت مخاطب با توسعه خطوط قرمز و جلوگیری از تولید آثار پرمخاطب ایرانی نمی‌­تواند به تحقق اهداف فرهنگی در شرایط اجتماعی کنونی یاری برساند؛ اما با «نظارت منطقی» و «کم­ کردن خطوط قرمز کم­‌اثر» می‌­توان برای فیلم‌­ها و سریال‌­های ایرانی امکانی فراهم کرد که با انتخاب موضوع پویا، ساختار قوی و تولید حرفه‌­ای، جذابیت بیشتری برای مخاطب میلیونی داشته باشند.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۸۳/۷۶۶/۸۳۷/۵۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۷۶/۵۱۸/۲۲۹/۰۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۵۰/۵۹۳/۳۶۹/۰۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۵/۵۹۴/۸۹۸/۶۰۰
  • ۷۰سی
    ۱۴/۸۲۳/۰۷۰/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۸/۰۶۵/۳۷۲/۵۰۰
  • در آغوش درخت
    ۷/۰۲۹/۶۷۱/۵۰۰
  • شنگول منگول
    ۲/۷۷۱/۳۵۵/۰۰۰
  • استاد
    ۱/۰۰۶/۴۷۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۴۳۲/۸۵۵/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۸۹/۷۹۵/۰۰۰