شخصیت با علامت«-»: نسترن
شخصیت با علامت«+»: آرتور شوپنهاور
-چی شده آرتور؟
+گمشو بیرون!
-ئه..شوپی… باز بیاعصاب بازی در آوردی، منم نسترن…همون که میگفتی ای عشق من…دلت میاد (با عشوه و ناراحتی)
+آخ…نسترن عزیزم…حیف که من در آلمان بودم و تو در ایران و هیچوقت زنی بر خود نگرفتم و تنهایی را به جفت بودن و میان اجتماع خشمگین و گاو ترجیح دادم…آخ نسترن کاش میتوانستیم بریم اتاقِ کناری و با هم…(نسترن به میان حرفش میپرد)
-اوووووه…دو دقیقه بهت میخندم پر رو نشو…گفتی میخواهی چیزی بگی تا در فنپیجهات بگم بذارم، اومدم، بعدش تو سالهاست مُردی و منم آدمم و الان با یکی هستم.
+چمدان دست تو و ترس به چشمان من است، این غمانگیزترین حالت غمگین شدن است…شمشیر بر آن دست که بر گردنت است…
-شوپی بسه! تو فیلسوفیها…این شعر برای علیرضا آذر هست…به خودت بیا
+اسم کثافتش علیرضاست؟
-نه اون اکسم بود الان با امیر هستم.
+تف که منو به امیر فروختی!
-آرتور تو مُردی…جملهت رو میگی یا نه؟
+داشتم امتحانت میکردم وگرنه کی میاد تو رو بگیره. من عقابم و یه عقاب همیشه تنهاست!
_آره ارواح عمهات…دوبار! ولت کنند منو میبری اتاق کناری
+بسه…!
-خودت بسه! من رفتم اصن!
+بمون…خواهش میکنم…به فنپیجهای بیکار و علافم بگو این جمله رو از نقل من بنویسند.
_بجنب…
+(شوپنهاور بلند میشود و با حرارت جملهاش را بیان میکند) از من میپرسند که: چگونه ممکن است که آدمها به هنگام بحث فقط در پی پیروزی باشند و به حقیقت اعتنا نکنند؟ من میگویم: «به سادگی»؛ این «پست فطرتیِ طبیعت بشری است.» این امر نتیجهی «نخوت ذاتی» و این واقعیت است که مردم پیش از سخن گفتن فکر نمیکنند، بلکه پر حرف و فریبکارند-آنها به سرعت موضعی اختیار میکنند، و از آن پس، فارغ از درستی یا نادرستی آن موضع، صرفاً به خاطر غرور و خودرایی به آن میچسبند. نخوت همیشه بر حقیقت غلبه میکند. نسترن؟ نخوت میدونی چیه؟ اوه اشکالی نداره جوجهی من. نخوت یعنی جاه طلبی!!
-اوکی بای، میگم بهشون.
+خیلی بی احساس و بیشعوری، یه بوس بده…
-مگه من محرم تو هستم آقا؟؟…
+باشه برو…شامورتی بازی در نیار..به من عشق و محبت نیومده…
-آره نیومده، بمون تو اتاقت! بااای
شوپنهاور پس از رفتن نسترن، سیگارش را که بهمن کوچیک است، روشن میکند و با خود میگوید: یه عمر وینستون کشیدم اما نمیدونستم بهمن کوچیک یه چیز دیگهاس!!
توجه: **حرف پایانی شوپنهاور به لحاظ اخلاقی و عرفی صحیح نمیباشد و به امید اینکه دخانیات نابود شود.**
منبع سخن شوپنهاور مبنی بر غلبهی نخوت بر حقیقت: کتاب هنر همیشه بر حق بودن اثر شوپنهاور
طراحی متن و نویسنده: فرید اخباری
There are no comments yet