پولاد کیمیایی کارگردان فیلم «معکوس» در گفتگو با خبرنگار سینمایی خبرگزاری صبا درباره سختی ها و چالش های خود برای ساخت اولین فیلمش که مدتی است روی پرده سینماها است، گفت: من به غیر از کارگردانی تجربه نوشتن آن را نیز برعهده داشتم و این سختی کار را برای من بیشتر کرده بود به این دلیل که نوشتن با ساختن تصویر تفاوت های زیادی دارد.
این بازیگر تاکید کرد: من به عنوان کارگردان کار اولی میخواستم در وهله اول فیلمی بسازم که تصویر و قصه درست به مخاطب بدهم از طرفی دیگر هم دوست داشتم فیلم سیاه نمایی نباشد و نتیجه گرا باشد.
وی افزود: این فیلم اولین تجربه من بود و نمیخواستم نظرات شخصیام وارد آن شود. فیلم اول برای من نقش یک چالش تکنیکی داشت که اگر می خواهم قصه تعریف کنم آدم های قصه من با زینت های سینمایی طوری باشند که مخاطبان آن را درک کنند. به عنوان مثال اگر ما بخواهیم راجع به تعمیرگاهی صحبت کنیم که در یک گوشه ای از شهر هست شاید شمایلش، شمایلی که مخاطب در فیلم من میبیند نباشد اما تلاش من در این فیلم بر این بوده است که فضایی ایجاد کنم تا بیننده را به تخیل ربط دهد و نگاه و قابی که ارزش سینمایی داشته باشد به مخاطب ارائه دهم. نمیخواستم قصه فقط حبس در دیالوگ باشد به این جهت که ما در سینما وقتی میخواهیم وارد کنش و واکنشی شویم باید هزینه، تخصص و… وارد کنیم که اغلب در این زمینه مشکلات فنی داریم.
وی با اشاره به اینکه برای ساخت این فیلم مشکلات زیادی داشته اند، بیان کرد: در ایران هنوز مشکلات فنی خیلی زیادی داریم مثلا وقتی بخواهیم خیابانی را ببندیم، دوربین را حرکت دهیم و … دچار مشکلات زیادی خواهیم شد. در چند سال اخیر با وجود ویژوآل افکت و کارهای کامپیوتری جدید در حال پیشرفت هستیم و این اتفاق به پیشرفت سینمای ما کمک میکند.
بازیگر فیلم «گشت ارشاد» در بخشی دیگر از حرف هایش درباره انتقادها به فیلمش که شبیه فیلم های مسعود کیمیایی است، اظهار کرد: من اول باید به سینمایی که از آن آمده ام ادای دین می کردم اما نه اینکه کپی کاری کنم. در این سال ها هر وقت از من سوالی میشد بخشی از آن درباره سینمای پدرم بود و من هیچوقت نخواستم او را انکار کنم. پدر من در این فیلم تهیه کننده است در صورتی که من فیلم را به تنهایی ساختم. او در این فیلم نام تهیه کننده را داشت ولی به تنهایی کارهای تهیه کنندگی آن را هم انجام میدادم. او در زمان ساخت فیلم من بیمار بود، خیلی وقت ها حضور نداشت، دچار مشکلات خیلی زیادی در بخش سرمایه گذاری بود و این ها همه باعث میشد من در این خط مقدم تنها باشم اما برای من مهم بود که اسم او باشد. در این فیلم تمام تلاشم بر این بود که زاویه دید من ربطی به سینمای کیمیایی نداشته باشد، اما در مورد انتقادات بگویم که شاید رابطه سالار و سیامک که رفیق هستند ما را یاد سینمای رفاقتی مسعود کیمیایی بیندازد. در این فیلم نه المان چاقو داریم، نه این را میبینیم که قهرمان یک آدم فاعلی باشد و بخواهد سیستمی را دگرگون کند اتفاقا یک آدم ترسو هست. از نظر من قهرمان این فیلم اول ندا با بازی لیلا زارع است که همه با خودخواهی میخواهند او را از خواستهاش که در این فیلم رانندگی است منع کنند. او هیچ چیز جز احترام نمیخواهد. ما در این فیلم میبینیم که زن های آن قربانی شده اند. در نهایت من احساس میکنم برای فیلم اول کار شجاعانه ای انجام دادم، باید ادای دین میکردم و انجام دادم، باید فیلمی میساختم که ارزش های سینمایی داشته باشد که تا جایی که در توانم بود انجام دادم، باج به گیشه ندادم و بازیگران را نسبت به توانایی هایشان برای فیلم انتخاب کردم.
۶۰ درصد کارگردانی مدیریت است
کیمیایی در پاسخ به استفاده از تجربیات پدر در طول زمان ساخت فیلم عنوان کرد: تجربه در سینما خیلی به یک کارگردان کمک میکند اما نمیتوان با آن چیزی را خلق کرد مثلا با تجربه میدانیم که چیدن ریل ۲ ساعت زمان میبرد و بعد از ۲ ساعت هوا تاریک میشود پس باید پلانی را انتخاب کنیم که ریل نیاز نداشته باشد، اما وقتی بخواهیم از هنر بگوییم تجربه کمتر میتواند کمک کند. از نظر من ۶۰ درصد کارگردانی مدیریت است، مثلا یک بازیگر فیلمی را بازی میکند اما سال بعد فراموش میکند که همچین نقشی داشته اما کارگردان چون هم فیلم را مینویسد هم می سازد خیلی خوب همه چیز را به خاطر دارد. قطعا تجربه ای که من از پدرم داشتم به من کمک کرده است البته نه فقط تجربه کار با پدرم بلکه هر کاری که من در سینما انجام دادم به من کمک کرده است. قرار بود با اصغر فرهادی «درباره الی» را در نقش «منوچهر» که بعدها احمد مهرانفر آن را بازی کرد کار کنم اما نشد ولی در همان جلسات دورخوانی هم من از او یاد گرفتم، در نهایت پدرم برای من بزرگترین دانشگاه است، یک کارگردان تمام عیار که همه عمرش سینما است ولی در فیلم بعدی بیشتر خودم خواهم بود و بهتر خودم را نشان خواهم داد.
از دنیای بازیگری خداحافظی نخواهم کرد
این کارگردان سینما در پاسخ به کمرنگ شدن در دنیای بازیگری و رو آوردن به کارگردانی گفت: بازیگری نیمی از وجود من است و نمیتوانم بگویم که دیگر نمیخواهم بازیگر باشم. هیچوقت در زندگی ام از دنیای بازیگری خداحافظی نخواهم کرد چون برای من خیلی کار جذابی است و فکر میکنم در دنیای بازیگری به چیزی که میخواستم نرسیدهام.
بازیگر سریال «مرگ تدریجی یک رویا» در بخش دیگر این گفتگو درباره حضورش در سریال «جسدهای شیشه ای» عنوان کرد: هنوز معلوم نیست چه اتفاقی بیفتد زیرا در مورد تیم تولید صحبت نشده است، اما اگر از من بخواهند در هر حوزه ای کمک خواهم کرد تا اثر خوبی باشد.
بازیگر فیلم «قاتل اهلی» در بخشی دیگر از صحبت های خود از وضعیت اکران فیلمش گله کرد و گفت: اکران فیلم راضی کننده نیست فیلم من سینماهای کمی برای اکران داشت، مثلا سینماهای معروف را برای اکران فیلم نتوانستم در اختیار داشته باشم. سالن هایی دارم که خوب نیستند، در تبلیغات خوب عمل نشد، خود ما هم به دلیل شرایط و موقعیت هایی که داشتیم نتوانستیم اکران های خصوصی و مردمی بگذاریم و تبلیغات شهری هم نداشتیم. دوره کوتاهی برخلاف انتقادهایی که به تلویزیون داشتم تبلیغات فیلم ما پخش شد اما در اکران به فیلم ما کمک نکرد.
او با اشاره به پخش فیلم ها در سینما که مشروط به نوعی از سبک فیلمسازی است، بیان کرد: این موضوع گریبانگیر فیلم ما هم شده است، در حال حاضر پخش فیلم بین چند نفر است که آنها میگویند فیلمی باشد یا نباشد. من تا اینجا چَک ماجرای پخش را خورده ام. اگر فیلم کمدی نباشد فاصله زیادی را در پخش فیلم به وجود میآورد که محکوم به شکست است، من هیچ گاردی با سینمای کمدی ندارم و معتقدم ما ایرانی ها میل به خندیدن و کمیک بودن را درونمان داریم ولی مساله اینجاست که ما در سینمای ایران زمانی در کمدی حرفی برای گفتن داشتیم اما الان اینطور نیست. ما اجاره نشین ها و مارمولک را هنوز میبینیم و حتی به نظر من گشت ارشاد یک را هنوز میتوانیم در گروه فیلم های خوب کمدی قرار دهیم اینها فیلم هایی هستند که فارغ از بحث کمدی، دردی از دردهای جامعه را کم میکنند نه اینکه جامعه را بد زبان تر کنند. من با کمدی عمق دار و مفهوم دار مخالف نیستم اما این را باید مخاطب تشخیص دهد که کدام فیلم کمدی خوب است کدام بد، در حال حاضر میل مردم به سمتی رفته که دیدن این فیلم ها را ترجیح میدهند.
بازیگر سریال «ششمین نفر» در پایان درباره ورود سرمایه گذاران بخش خصوصی به سینما گفت: هر چه در بخش خصوصی حرکت کنیم برد کرده ایم. در هر زمینه ای اگر وارد بخش خصوصی شویم میتوانیم اتفاقات بهتری را رقم بزنیم. جهان اقتصادی روی خواست و احترام مشتری میچرخد مثلا وقتی وارد مغازه ای میشوی رفتار فروشنده روی کاری که میخواهی انجام دهی تاثیر میگذارد یعنی فروشنده اگر با لباس و رفتار مناسب از شما استقبال کند اگر گرانتر هم جنسی را بخری میگویی نوش جانش چون به من احترام گذاشت اما اگر برعکس این باشد تبلیغ منفی میکنی. من برای این فیلم از بخش خصوصی استفاده کردم، ماشینی که در فیلم چپ شد به شکل واقعی چپ کردیم و در نهایت فقط توانستیم موتور آن را بفروشیم. بخش خصوصی وارد هر چیزی شود مطمئنا چرخه رقابتی به وجود میآید، در کل به نظر من بحث تهیه کنندگی پیچیده است اما در نهایت هر چیزی وقتی خصوصی باشد بهتر از زمانی است که در دست دولت باشد چون دولتی بودن عیار کار را کم میکند.
سپیده عالمپناه
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است