بیوگرافی کامل جواد عزتی + تصاویر

بیوگرافی کامل جواد عزتی + تصاویر

محمد جواد عزتی متولد 1360/10/20 در تهران است. او فارغ التحصیل رشته تئاتر از هنرستان سوره است. عزتی کار بازیگری را به صورت حرفه ای از سال 1375 در تئاتر شروع کرد و با بازی در سریال قصه های شبانه وارد تلویزیون شد و با بازی بسیار خوب و به یاد ماندنی اش در فیلم قهوه تلخ در نقش بابا آتی به کارگردانی مهران مدیری به شهرت رسید. او با بازی در فیلم هزارپا توانست رکورد فروش فیلم مذکور را در سینمای ایران بشکند. عزتی در فیلم های پر فروش دیگری چون لاتاری، اکسیدان و آیینه بغل بازی کرده است. جواد عزتی بیشتر در کارهای طنز بازی می کند ولی نشان داده است که در فیلم های جدی نیز می تواند بازی خوبی ارائه بدهد. برای مثال زمانی که در سریال قهوه تلخ بازی می کرد در فیلم سرزمین کهن نیز ایفای نقش کرد تا مخاطب به این تغییر عادت کند.

زندگی شخصی

جواد عزتی در سال 1385 با خانم مه لقا باقری ازدواج کرد. مه لقا باقری که در دانشگاه سوره درس می خواند در یکی از پاتوق های دانشگاه با آقای عزتی آشنا می شود و عزتی در پایان نامه او بازی می کند و این آشنایی به ازدواج ختم می شود. آنها هنوز بچه دار نشده اند. قابل توجه است که خانم باقری 4 سال از جواد عزتی بزرگتر است. مه لقا باقری نیز در رشته بازیگری مشغول به کار است. جواد عزتی علاوه بر بازیگری صاحب یکی از رستوران های ترنج در خیابان میرداماد است. او یک کارگاه نجاری نیز دارد و به کارهای فنی مثل جوشکاری و نجاری علاقه دارد. حرفه مورد علاقه او مسافر کشی است. او می گوید من از مصاحبت با آدم های جدید لذت می برم و از صحبت کردن با آدم های جدید دنیاهای جدیدی را تجربه می کنم. یکی از تفریح های مورد علاقه او فیلم دیدن است به طوری که می گوید زمانی که فیلم می بینم هیچ صدایی را نمی شنوم.

فعالیت حرفه ای

کارهای عزتی در سینما عبارتند از: طلا و مس به کارگردانی همایون اسعدیان در سال 1387، آفریقا به کارگردانی هومن سیدی در سال 1389، همه چی آرومه به کارگردانی مصطفی منصوریار در سال 1389، همبازی به کارگردانی غلام رضا رمضانی در سال 1390، همه چیز برای فروش به کارگردانی امیر حسین ثقفی در سال 1391 ، جابه جا به کارگردانی علی توکل نیا در سال 1391، کلاشینکف به کارگردانی سعید سهیلی در سال 1392، فرشته ها با هم می آیند به کارگردانی حامد محمدی در سال 1392، شیار143 به کارگردانی نرگس آبیار در سال 1392،پشت درهای بسته به کارگردانی مسعود رشیدی درسال 1393، تگرگ و آفتاب به کارگردانی رضا کریمی در سال 1393، در مدت معلوم به کارگردانی وحید امیرخانی در سال 1393، زاپاس به کارگردانی برزو نیک نژاد در سال 1394، پارادایس به کارگردانی علی عطشانی در سال 1394، هفت معکوس به کارگردانی مهدی خسروی در سال 1394، ماجرای نیم روز به کارگردانی محمد حسین مهدویان در سال 1395، خرگیوش به کارگردانی مانی باغبانی در سال 1395، اکسیدان به کارگردانی حامد محمدی در سال 1395، آینه بغل به کارگردانی منوچهر هادی در سال 1396، هزارپا به کارگردانی ابوالحسن داوودی در سال 1396، تنگه ابوقریب به کارگردانی بهرام توکلی در سال 1396،پیلوت به کارگردانی ابراهیم ابراهیمیان در سال 1396، ما همه با هم هستیم به کارگردانی کمال تبریزی در سال 1397، جاندار به کارگردانی حسین امیر دوماری و پدرام پور امیری در سال 1397، چهار انگشت به کارگردانی حامد محمدی در سال 1397، رد خون به کارگردانی محمد حسین مهدویان در سال 1397، پیچ تند به کارگردانی سروش صحت در سال 1397. فعالیت های او در تلویزیون عبارتند از: قصه های شبانه به کارگردانی سعید آقاخانی در سال 1381، من یک مستأجرم به کارگردانی پریسا بخت آور در سال 1383، باغ مظفر به کارگردانی مهران مدیری در سال 1385، قرارگاه مسکونی به کارگردانی سید جواد رضویان در سال 1385، گنج مظفر به کارگردانی مهران مدیری در سال 1386، مرد هزار چهره به کارگردانی مهران مدیری در سال 1386، آرزو های شیرین به کارگردانی سید وحید حسینی در سال 1386، مثل هیچکس به کارگردانی عبدالحسین برزیده در سال 1387، لطفاً دور نزنیم به کارگردانی مهدی مظلومی در سال 1387، سرزمین کهن به کارگردانی کمال تبریزی و سید جمال سید حاتمی در سال 1387، چاردیواری به کارگردانی سیروس مقدم در سال 1388، چاووش بهار به کارگردانی افشین بهاری در سال 1389، تله فیلم بن بست یلدا به کارگردانی عباس رنجبر در سال 1389، سه دونگ، سه دونگ به کارگردانی شاهد احمد لو در سال 1390، تله فیلم وقت بزرگ شدنه به کارگردانی ژرژر هاشم زاده در سال 1391، دست بالا دست به کارگردانی محسن یوسفی در سال 1391، هفت سین به کارگردانی یدالله صمدی در سال 1391، دود کش به کارگردانی محمد حسین لطیفی در سال 1392، درد سرهای عظیم به کارگردانی برزو نیک نژاد در سال 1393، بیمار استاندارد به کارگردانی سعید آقاخانی در سال 1395. افتخارات او عبارتند از: نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای بازی در فیلم ماجرای نیم روز در سی پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر، جایزه بهترین بازیگر مرد برای بازی در فیلم پارادایس در چلسی آمریکا در سال 1395، نامزد بهترین بازیگر مرد برای بازی در فیلم زاپاس در جشنواره رنگین کمان چین در سال 1395، نامزد بهترین بازیگر مرد برای بازی در فیلم در مدت معلوم در جشن حافظ در سال 1395، نامزد بهترین بازیگر مرد برای بازی در سریال دردسرهای عظیم در جشن حافظ در سال 1394، جایزه بهترین بازیگر مرد برای بازی ماجرای نیم روز در جشن حافظ در سال 1396، نامزد بهترین بازیگر مکمل مرد برای بازی در فیلم ماجرای نیم روز در نوزدهمین جشن خانه سینما در سال 1396، نامزد بهترین بازیگر مرد برای بازی در فیلم لاتاری در هجدهمین جشن حافظ در سال 1397، نامزد بهترین بازیگر برای بازی در فیلم تنگه ابوقریب در پانزدهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت در سال 1397، نامزد بهترین بازیگر مکمل مرد برای بازی در فیلم ماجرای نیم روز و رد خون به در سی هفتمین جشنواره فیلم فجر، نامزد بهترین بازیگر مرد برای بازی در فیلم هزارپا در نوزدهمین جشن حافظ، نامزد بهترین بازیگر مرد برای بازی در فیلم ماجرای نیم روز در جشنواره فیلم شهر در سال 1398.

گفت و گوی رسانه ها با جواد عزتی

جواد عزتی درباره نحوه بازی کردنش می گوید:

به نظر من فاکتورهایی که در اولین برخورد با نقش به آدم منتقل می شود بهترین فاکتورها هستند و به همین دلیل اولین برخورد با نقش مهمترین برخورد است.

او درباره اینکه چرا نقش های سیاه بازی نمی کند گفت:

نقش هایی که من بازی می کنم خیلی باهم تفاوت دارند و به نظر من آدم منفی مطلق و همچنین آدم مثبت مطلق وجود ندارد و همه خاکستری هستند.

و این روشی هست که در دنیا اجرا می شود و من هم مطابق با آن جلو می روم.

او درباره بازی خود می گوید:

این حرفی که می زنم شاید تعریف از خود باشد ولی می گویم، یک روز یکی از دوستانم گفت: جواد تو هر نقشی را که بازی می کنی بعد از آن همه می گویند که از این به بعد همه نقش های آن مدلی را جواد بازی می کند مثلاً زمانی که در قهوه تلخ، نقش پیرمرد را بازی کردم همه گفتند که دیگر همه نقش های پیرمرد را جواد بازی می کند.

جواد عزتی در مورد یکی از خاطرات جالبش می گوید:

یک روز به صورت اتفاقی کلید داخل ماشین جا مانده بود و من تمرین تئاتر داشتم مردم جمع شدند تا به من کمک کنند حدوداً ۱۵ نفری داشتند سعی می کردند که در را باز کنند تا اینکه یک نفر آمد و گفت آقای عزتی اجازه بدهید من در ماشین را باز کنم گفتم ۱۵ نفر دارند همین کار را انجام می دهند دوباره درخواست کرد که بگذارید من اینکار را انجام بدهم این بار که گفتم نه گفت آقا، من دزدم در دو سوت بازش می کنم رفت سراغ جمعیت ولی آنها اجازه نمی دادند که جلو برود که در آخر بلند داد زد من دزدم اجازه بدهید من در را باز کنم و کار آقای عزتی را راه بندازم.